۲- خامنه ای مدتی پیش از گسل های قومی عقیدتی زبانی صحبت کرده و نسبت به استفاده از آن در رقابت ها هشدارداده بود. ولی شاید فکرنمی کرد که این گسل ها تا این حد حساس و خطرناک باشند. اکنون اعلام شده و قرائن هم حاکی از آن است، که تروریست ها ایرانیانی بودند که جذب داعش شده بودند…. حالا با این عملیات پر سروصدا که به معنای اعلام حضورشان بود چه بسا بستر و زمینه تازه ای برای عضوگیری و گسترش خود فراهم کنند.
۳- تشدیدعملیات برون مرزی توسط داعش در شرابطی صورت می گیرد که اولا این جریان در حال از دست دادن دو مقراصلی و مرکزی خلافت اسلامی موصل و رقه است که باین ترتیب می کوشد با بردبین المللی دادن به عملیات خود از پی آمدهای عقب نشینی ها و افت روحیه حامیان خود جلوگیری کند و ثانیا در شرایطی صورت می گیرد که منطقه و خاورمیانه به باتلاق بحران های عمیق تری فرومی رود: آن چه که «بهار»ترامپیسم خوانده می شود، چیزی جزدمیدن برآتش بحران و گشوده شدن باتلاق جدید و عظیمی در این منطقه نیست. انتظار می رود که جنون ترامپیسم بیش از همه آزمون خود را در این منطقه به منصه ظهوررساند. نظم موردنظرترامپ چیزی جزبازگشت به دوره گماشتن ژاندارم و تجارت اسلحه و نفت نیست. در این نظم ترامپی رژیم ایران ( که در آن تمایزی بین مردم و رژیم های مستبد وجودندارد) عملا مردم ایران به عنوان آماج موردتهاجم و فشار و تحریم قرارمی گیرد. ایران رسما به عنوان تروریست درجه ۱ (مثل همان محورشرارت بوش پسر و بدتر از آن) خوانده می شود. این باصطلاح پیمان ضدتروریستی یا بلوک ناتوی عربی-اسلامی رسما با حضورترامپ و مداکرات و معاهده های سنگین تسلیحاتی دو و چندجانبه با کشورهای حاشیه خلیج فارس و شماری از منطقه منعقد می شود که بحران اخیربین عربستان و قطر تنها یکی از اولین ثمره های آن است. انتخاب مکان و زمان عملیات داعش در ایران، یعنی آماج قراردادن هدفی شیعی و متهم درجه اول تروریسم درجهان ازسوی بلوک عربی -اسلامی دست ساخت ترامپ، در حالی که این جریان از هر سو زیرفشارسنگین قراردارد، در عین حال سیاست هوشمندانه ای است که در شیفت دادن ناتوی عربی ضدتروریسم به سمت ایران، به نوعی هم به معنی همسوئی و ائتلاف ضمنی با حبهه باصطلاح ضدتروریسم ترامپ است و هم دامن زدن به شکاف شیعی-سنی و بهره برداری از آن برای جلب حمایت سنی مذهبان متعصب توسط داعش در شرایط هزیمت که بیش از هرزمانی به حمایت توده ای نیازمنداست.
۴- این که در اوج حمله تروریستی به ایران با چنین پژواک جهانی و بی توجه به جو و افکارعمومی، سنای امریکا با رآی قاطع در صحن سنا، گام مهمی از طرح تحریم های تازه و پرپی آمدعلیه ایران بخاطربی ثبات سازی و آزمایش موشکی و حمایت از تروریست های حامی خود و سیبل قراردادن سپاه به تصویب می رساند، نشان از آن دارد که دولت جدیدآمریکا و سنا و مجلس نمایندگان در پیشبردسیاست های منطقه ای خود حول ضدیت با حکومت ایران، و گماشتن ژاندارم جدیدی برای استقرارنظم ترامپی منطقه برای پرکردن خلاءٔ افول داعش و به عقب راندن دولت ایران ومنزوی کردش در منطقه و جهان تا چه حد جدی و مصمم هستند و افق آینده منطقه تا چه حد تیره است. در راستای مهار و به عقب راندن دولت ایران، گام بعدی به طورحتم طرح تجدیدنظر در برجام است که به هیچ وجه موردقبول دولت جدید و متحدین آمریکا در منطقه و اسرائیل نیست و خواهان تجدیدنظردرآن هستند…
درونمایه اصلی نظم ترامپی یک جانبه گرائی متکی براقتداردولت آمریکا در یک جهان عملا چندقطبی است و آنچه که در خاورمیانه می گذرد درهمین رابطه قابل فهم است و تحرکات جدیدداعش هم بی ارتباط با گشوده شدن این جبهه جدیدنیست. گرچه نظم ترامپی چه در سطح جهان و چه بویژه در خاورمیانه با چالش های بزرگی مواجه است، و بطورمشخص با مخالفت اروپا و روسیه و چین و…. مواجه است، اما این به معنی آسان بودن مواجهه برای ایران، کشوری سرشار از تضادها و بحران اقتصادی و گسست های اجتماعی نیست.
برگهای رژیم ایران در آرایش جدیدجهانی و منطقه ای، پیوستن به پیمان شانگهای و جلب حمایت اروپا و در وجه منطقه ای مقابله با منزوی شدن و شکل گیری یک بلوک مقابل نظم یک جانبه و بدور از ایفاء نقش ژاندارمی و برتری جوئی و همکاری های منطقه ای و اجتناب از دمیدن برکوره ملتهب شیعی-سنی است. این که تا چه حد رژیم ایران بتواند از این برگ ها سودجوید و موفق به دفع تهاجم جدید بشود، تاحدزیادی بستگی به آن دارد که در منازعات درون قدرت سیاست چالش برانگیز و یا تنش زدا کدامیک دست بالا را پیداکنند…. فعلا که خامنه ای برای پیش بردسیاست موردنظرخود- بحران آفرینی مبتنی بر دوگانه نظام و دشمن، خیزاول را برداشته است…. سیاستی که در عین حال ضدحمله ای است برای بازداشتن حریف از پیش روی پس از پیروزی در انتخابات و البته بیش از همه سرکوب مردم ایران و ایجادفضای اختناق و سرکوب …