سخنان رهبری در دیدار مسئولان نظام در 22 خرداد 96 واجد نکات بسیار مهمی است که بی شک بدون توجه به آن ها نمی توان درک درستی از روند و روش اقتدارگرایان، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 96 داشت.
آقای خامنه ای در همان اوایل سخنرانی از ضرورت حفظ اتحاد ملی سخن به میان آورد. او ادامه می دهد که با هیچ دستاویز و یا بهانه ای نمی توان این اتحاد را خدشه دار کرد.او آشکارا تجلی این اتحاد ملی را در مشارکت فعال جامعه در انتخابات های گذشته به خصوص انتخابات پیشین می داند.
بی تردید مقصود رهبری از تعبیر اتحاد ملی، هماهنگی و تعامل جامعه با بخش اقتدارگرای حاکمیت است.بر همین منوال، مشارکت فعال در انتخابات چیزی جز همدستی فعالانه مردم با حاکمیت مطلقه ایشان نیست.
عده بسیاری از جمله نگارنده این متن بر این باور بودیم که در روزهای پیش از انتخابات، آقای خامنه ای حضور بسیار سبک تر و محتاطانه تری را در فضای رسانه ای متاثر از انتخابات داشت.تا جایی که در آن روزها بسیاری از طرفداران حاکمیت مطلقه ایشان، خواهان دخالت و نفوذ هر چه بیشتر ایشان در کارزار دو قطبی انتخابات بودند.
اما بلافاصله پس از انتخابات و با حصول اطمینان کامل از درصد مقبول مشارکت، رهبری سایه سنگین خود را بر عرصه سیاسی و رسانه ای کشور برقرار ساختند و از غالب محافظه کار پیش از انتخابات خارج شده و انتقادات تند و بی پرده ای را از دولت منتخب بیان کردند.
بی هیچ تردید آقای خامنه ای از ادامه فضای دو قطبی پیش از انتخابات که تنها دستاویز ایشان برای بالا بردن میزان مشارکت بود، سخت هراسناک است.لازم به ذکر است که دو قطبی که هراس ایشان را در پی داشته است، شامل یک قطب اقتدارگراست که در اقلیت همراهی بدنه عمومی جامعه بوده و هست، و دیگری قطب پرتعداد جامعه مدنی است که این بار نیز مانند دوره گذشته بر سر کاندیدای دست نشانده حاکمیت حسن روحانی، اجماع داشته است.
آن چیز که آشکارا قابل مشاهده است، اتکای دو طرفه جامعه مدنی و روحانی می باشد.از آن جا که قدرت مطلقه برای ادامه حیات خویش نیاز به این دارد که هر چه زودتر متمرکز شده و دودستگی را از میان بردارد، لذا استبداد وارد عملیات توپخانه ای یا آتش به اختیار حامیان خود در جهت مهار هر چه سریع تر دولت شده است.
از هر منظر قابل پیش بینی است که رژیم بنا دارد با حملات پی در پی خود، دولت منتخب را در محدوده رژیم قرار دهد و ارتباط او را با جامعه مدنی قطع نماید.
در بخشی از سخنرانی 22 خرداد، آقای خامنه ای این دو دسته سازی فعلی را با رفتار سیاسی بنی صدر در سال 59 همانند می گیرد.از نظر نگارنده و بسیاری دیگر از کارشناسان، آقای خامنه ای با مقایسه کاملا صوری مشی روحانی با مشی بنی صدر چند هدف را دنبال می نماید:
1- اولتیماتوم به دولت که چنان چه سعی بر مقاومت و اتکا به جامعه مدنی داشته باشد، حملات فلج کننده و کودتای خزنده ای را همانند سال 59 علیه دولت پیش خواهد برد.
2- اولتیماتوم به رئیس جمهور که هر نوع مقاومتی نهایتا مانند خرداد 1360 به قبضه کامل دولت او خواهد انجامید و او دومین رئیس جمهور عزل شده کشور خواهد بود.
3- خط دادن به حامیان قدرت مطلقه جهت آن که فعال تر بگردند و در مهار دولت نقش تاریخی خود را بازی نمایند.
رهبری در طول سخنرانی خود برای این که بار دیگر خط و ربط رژیم را برای رئیس جمهور و سایر مسئولین گوشزد نماید، چهار محور را بر می شمارد که با عمل به این 4 مورد، رئیس جمهور بار دیگر در محدوده رژیم قرار می گیرد و بنا بر تصور پوچ او، عامل از بین رفتن دو دستگی های اجتماعی می گردد.
1- حاکم کردن هویت خود ساخته انقلابی-اسلامی او برای جامعه در عرصه رشد.( اشاره دارد به مواردی از جمله سند 2030)
2- محور ساختن دشمنی با آمریکا در سیاست خارجی و سیاست داخلی.
3- تقویت اقتصادی و معنوی مافیاهای نظامی-مالی مانند سپاه پاسداران و بسیج.
4- کوشش دولت در جهت استقرار اقتصاد مقاومتی.
اما در پایان این مقاله بنا دارم که به نکته مهمی بپردازم.پس از سخنرانی پر هجمه ولایت مطلقه از دولت منتخب، فضای مجازی سرشار از نطق ها و کامنت های حمایتی از حسن روحانی شد. عده ای به او اطمینان دادند که تا پایان این مسیر سخت در کنار او و در برابر آتش به اختیارها ایستادگی خواهند کرد.
بسیاری چنین در اندیشه دارند که با حمایت همه جانبه از روحانی و با متکی کردن او به جامعه مدنی می توانند شرایط را برای رویارویی او با رژیم و نهایتا سرنگونی استبداد فراهم سازند.اما همه این دوستان از چند نکته بسیار مهم غافلند :
1- روحانی در شرایط کم تر بحرانی گذشته هم، به ارعاب اندک رژیم عرصه را ترک کرده است و دست از نمایندگی خواست های ملت برداشته است.لذا بنا بر تجربه بسیار بعید است که او در فکر مقاومت کردن باشد.
2- روحانی بعید است که بتواند بر حقوق ملی و شهروندی ایرانیان مبارزه و ایستادگی نماید.چرا که چنان چه این حقوق حاکم گردند، نخستین پاسخگو و متهم در برابر تجاوز به این حقوق( با در نظر گرفتن سابقه امنیتی آقای روحانی و نقش او در بازسازی استبداد) خود او خواهد بود.
3- روحانی تنها در یک رژیم استبدادی و در مدار بسته بین بد و بدتر است که به عنوان رئیس جمهور، محل و موقعیت می یابد. او در یک دولت حقوق مدار که انتخاب ها بین خوب و خوب تر است، کمتر شانس و اقبالی برای تصدی دولت دارد.
از آن جا که اتکای تام به رئیس جمهور دست نشانده، بی هیچ تردید زمینه و عامل یاس مجدد در جامعه می گردد، لذا امید آن است که جامعه مدنی حامی ایشان ، با اصرار و مقاومت بر روی مطالبات پیش از انتخابات، عامل امید و تغییر در معادلات سیاسی کشور گردند.
ساعت 18 پنج شنبه 25 خرداد، تهران