خداوند در آیه 213 سوره بقره میفرماید: «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً (بودند مردم یک امت) فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ (پس برانگیخت خدا پیمبران را بشارتدهندگان و ترسانندگان) وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ (و فرستاد با ایشان کتاب را به حق) لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ (تا حکم کند میان مردم در آنچه اختلاف کردند در آن) وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ (اختلاف نکردند در آن مگر آنان که داده شدندش پس از رسیدن نشانیها بدیشان به ستمی میان خویش) فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ (و پس هدایت کرد خدا مؤمنان را بدانچه اختلاف کردند در آن از حق به اذن خود) وَاللَّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (و خدا هدایت کند هر که را خواهد به راه راست ـ ترجمه معزی)».
در این آیه چند پرسش و چالش مقدر است:
1ـ آیا معنای امت واحد این است که مردم یکپارچه بوده و در میانشان اختلافی نبوده است؟ اگر اینگونه بوده پس چرا خدای تعالی پیامبران را مبعوث میکند تا در میان مردم در آنچه اختلاف کردند در آن داوری کند؟!
2ـ چرا ضمیر در «فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» مفرد است، در حالی که موضوعات و مصادیق اختلافی مردمان متکثر است و نه منفرد؟
3ـ مرجع ضمیر در «أُوتُوهُ» کدام است؟ اگر راجع است به «کتاب»، پس قبل از بعث رسل، در میان مردم «کتاب» حضور داشته است، که پس از اینکه به آنها کتاب داده شده، اختلاف کردند، حال آنکه آیه میگوید پیامبران مبعوث شدند و با ایشان کتاب نازل شده تا در میان مردم در آنچه اختلاف کردند در آن، داوری نمایند! بنابراین اگر مرجع ضمیر در «أُوتُوهُ» راجع به «کتاب» باشد، مندرجات آیه مفهوماً دچار اختلال در تقدم و تأخر وقوع یا دور باطل میشوند.
اما اگر به آیات دیگری که کلید واژه «امت واحد» در آنها مندرج است نیز رجوع کنیم، پرسشها و چالشها فزونی میگیرد: آیه 48 مائده میگوید: «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً (و اگر میخواست خدا میگردانید شما را یک ملّت)»، و این در حالی است که آیه 213 بقره گفت: «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً (بودند مردم یک امت)»، بالأخره مردم امت واحد بودند یا نبودند؟! آیه 19 یونس میفرماید: «وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّهً وَاحِدَهً فَاخْتَلَفُوا (و نبودند مردم جز یک ملّت پس اختلاف کردند)» به این ترتیب آیا مردم اول امت واحد بودند بعد اختلاف کردند و حال خدا با بعث رسل و انزال کتاب میخواهد دوباره آنها را امت واحد بگرداند؟ اگر اینگونه است پس چرا در آیه 48 مائده (و نیز 118 هود و 93 نحل و 8 شوری) گفت اگر خدا میخواست مردم را امت واحد قرار میداد؟! به عبارت دیگر چرا خدا نمیخواهد که مردم را یک امت واحد قرار دهد؟! و این در حالی است که در آیات 92 انبیاء و 52 مؤمنون امت واحد مصداق مییابد: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً (همانا این است ملت شما ملتی یگانه)»! اگر آیه 33 زخرف را نیز در میان آوریم چالشها فزونی میگیرند چرا که امت واحد شدن مردمان نیز امکان مییابد: «وَلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً (و اگر نبود که میشدند مردم ملّتی یگانه) لَّجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّهٍ (هر آینه قرار میدادیم برای آنان که کفر ورزیدند به خدای مهربان برای خانههای آنان پوشهائی از سیم) وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ (و نردبانهائی که بر آنها برآیند)».
این طرح بحثی بود پیرامون «امت واحد» در آیات قرآن که إن شاء الله در آینده نه چندان دور خواهم کوشید با پژوهشها و تأملات مکفی پاسخ پرسشها و چالشهای مطروحه را دریابم. مزید امتنان خواهد بود که در این راستا؛ استادان، صاحبنظران، پژوهشگران و به طور کلی هر آنکه صاحب فهم و نظری در خصوص آیات مذکور و مرضوعات مربوط میباشد مرا از داشتههای خود محروم ندارد تا با یاری ایشان به فهم بهتری دست یافته آن را با مخاطبانش در میان نهم.
نیما حق پور ـ 7 مهر 96