١٣٩٢/٠٩/٠٩- غلامحسین دوانی: اعلام جرم رئیسجمهور آمریکا علیه سازمان بورس و بانک معروف مورگان استانلی و تعلق بیسابقه ترین جریمه تاریخ بورس آمریکا به بانک استانلی مورگان (13میلیارددلار) بهعلت فریب افکارعمومی در ایجاد بحران بازار مسکن سال 2008 باعث شده اخیراً هشدارهایی جدی پیرامون ابزارهای مالی (مشتقات) در تارنماهای مختلف بازار سرمایه در مورد حجم عظیم قراردادهای ابزار مالی که تاکنون بالغ بر ١٢٠٠ تریلیارد دلار شده به چشم بیاید.
اگر بخش تولید و خدمات را بخش واقعی اقتصاد ( Real Economy) و بخش ابزارهای مالی و سهام را بخش غیر واقعی اقتصاد ( non-real economy) بدانیم، هماکنون بخش غیرواقعی اقتصاد 20 برابر بزرگتر از بخش واقعی اقتصاد شده است. شاید حالا بتوانیم این گفته وارن بافت ( Warren Buffett -دومین ثروتمند جهان) را به درستی بفهمیم که بخش ابزارهای مالی ( Hedge Fund & Diversify)، را سلاح های کشتارجمعی مالی مینامید.
بررسی آمارهای اقتصاد جهانی نشان میدهد که مجموع حجم کل تولید ناخالص داخلی جهان از سال 1960 تا 2012 معادل 2143583 میلیارد دلار و حجم ابزارهای مالی که در همین دهه گذشته رونق یافته بالغ بر ١٢٠٠ میلیارد دلار یا به تعبیری حجم این اوراق معادل پنج درصد کل تولیدات جهان در عرض 52 سال گذشته است که تمایل به بزرگتر شدن هم دارد. جالب آنکه هنوز بازارهای سهام به نقطه سال 2008 باز نگشتهاند. حجم این ابزارها در اول اکتبر 2008 یعنی زمان سقوط بازارها رقمی حدود 791 تریلیارد بوده که در عرض چهارسال گذشته با وجود افت بازارها معادل 80 درصد رشد و به ١٢٠٠ تریلیارد دلار رسیده است.
نگارنده عقیده دارد دوران تولید انبوه که دوران پسا سرمایه و گذر از سرمایه داری لیبرالی است، حامل پدیدههای خطرناکی است که فرهنگ گفتمان آن « جنگ و خشونت» است که نمونههای بارز آن ایجاد حداقل هشت جنگ منطقهای پس از سقوط شوروی بوده است. بررسی هزینه های جنگ در آمریکا از نخستین جنگهای داخلی (83- 1775) تا پایان سال 2011 و جنگ اخیر علیه عراق و افغانستان معادل 2580 میلیارد دلار به قیمت جاری (مقایسه کنید با کل هزینههای جنگ اول که معادل 185 میلیارد دلار بوده است) و به قیمتهای ثابت سال 2011 برابر 7930 میلیارد دلار میشود.
بدیهی است که هزینههای جنگ های آمریکایی باید از طریق متحدان منطقهای (اتحادیه اروپا) – (اتحادیه اعراب دستنشانده) یا از طریق انتشار اوراق کاغذی کمپانیهای بزرگی که در جنگ مشارکت داشتهاند تامین شود که پیبردن به این موضوع داشتن حداقل عقل و بیطرفی محض است. مورگان استانلی همان بانکی است که اگرچه از بانیان بحران مسکن 2008 بوده اما با ترفندهای خاص قانونی توانست بانک بزرگ لهمان برادرز را به تصرف درآورد و دو سال بعد سود دهی بالای 40 درصد را نصیب خود سازد اما اینک آشکار شده که بانک مورگان با تقلب و فریب توانسته خود را تثبیت کند.
مشخص نیست با این شرایط چرا عدهای در داخل کشور مرتباً روی آوری به ابزارهای نوین مالی (بخوانید کاغذهای بیپشتوانه اقتصاد واقعی) را تبلیغ و ترویج میکنند. اگر خود جهان سرمایه از این ثروت کاغذی هراسان شده چرا طرفداران وطنی آن بدون هراس به دنبال استفاده بازارهای ایران از این پدیده نامیمون هستند. به نظر میرسد دولتمردان پیش از آنکه تحتتاثیر این سموم مالی باشند، باید نگران سقوط و ریزش بخش واقعی اقتصاد ( به سرنوشت صنعت خودرو، صنعت نساجی و صنایع الکترونیکی کشور بنگرید) باشند تا دوام و قوام اقتصاد کشور بتواند ضامن توانمندی جامعه شود.
* غلامحسین دوانی، عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
منبع: وبلاگ پرسیان( یاداشت های غلامحسین دوانی)