1- پیرامون بحران هسته ای و گشایش اقتصادی ناشی از کاهش و یا لغوتحریم نفتی و محاصره بانکی–مالی،علیرغم تنش ها و آمیخته شدن آن با جنگ قدرت در داخل کشور، بدلیل نیازشدیدرژیم به این منابع و فراهم ساختن مسیرلغوتحریم ها، گام نخست یعنی توافق موقت و شش ماهه ژنو جنبه اجرائی پیداخواهد کرد. گرچه تنش ها پیرامون آن و خط و نشان کشیدن هردو طرف حول تفاسیر و برداشتهای مختلف از مفاد توافقنامه و حقوق هسته ای ایران برای کسب موقعیت چانه زنی بهتر در تنظیم توافقنامه درازمدت قابل پیش بینی است.
2- درجه و امکان موفقیت پیرامون توافق نهائی برای خروج ایران از تحریم ها، به میزان زیادی به سه عامل یعنی به چگونگی پیشبرد تواففنامه موقت، به توافق های فراهسته ای پیرامون برخی رویکردهای سیاسی منطقه ای و جهانی دولت ایران و به میزانی که سیاست های ناهمساز و چالش برانگیزخود را تعدیل کند و بالأخره به عامل مهم و سومی چون تحولات داخلی ایران و جنگ قدرت، وابسته است. به میزانی که جناح نطامی– امنیتی و اصول گرایان افراطی نقش فرادست را در سیاست گذاری عرصه های مهم داشته باشند، رویکردقدرت های بزرگ یعنی آمریکا و اروپا می تواند سختگیرانه یا کمتر سختگیرانه باشد.
3-درعرصه جنگ قدرت، اضلاع سه گانه مجلس– قوه قضائیه، سپاه و با تمامی زائده های وابسته به آنها، رفته رفته عرصه را برروحانی و رفسنجانی و اصلاح طلبان تنگ ترخواهند کرد. ضلع های سه گانه فوق با داشتن حمایت ضمنی و مشروط و نه الزاما آشکار و کامل خامنه ای بیش از پیش ابرازوجود کرده و دربرابرسیاست های دولت کنونی سنگ اندازی خواهند نمود و بیش از پبش نقش دولت موازی و مداخله گر و فلج کننده را ایفاء خواهند کرد.
4- مطالبات سه گانه معیشتی و مبارزه با فساد و ولع سیری ناپذیردست اندرکاران حکومتی (که ثروت های نجومی بابک زنجانی ها و خاصه خرجی های مرتضوی ها تنها نمایه بیرونی و نوک کوه یخ فساد است) در حیف و میل سرمایه ها و اندوخته های اجتماعی، و بالأخره آلودگی فراگیر و ساختاری محیط زیست که اساسا از فساد و بی مسئولیتی و بی کفایتی مطلق یک نظام و دولت سرتاپا خودفرمان، ضدمردمی و فاسدی سرچشمه می گیرد که جز به گسترش اقتدارو از جمله اقتدارهسته ای خود و پروارکردن نهادهای نظامی– امنیتی و چپاول نمی اندیشد. این ها در مجموع سه ضلع خواست ها و مطالبات فوری و داغ مردم را تشکیل می دهند.
5- درصورت تداوم وضعیت کنونی بیرون آمدن فضا و جو محیط های دانشجوئی بطورنسبی از کنترل جناح حاکم در سال جدید امرمحتملی است. البته وقوع چنین وضعی، خطری است که باندهای گوناگون حاکمیت آن را احساس کرده و بشدت نگران آنند و نسبت به آن به دولت هشدارمی دهند و تمامی تلاش و توان خود را نیز برای مقابله با آن و از جمله استیضاح وزراء و برکناری مسئولان بزعم وی نامطلوب و کنترل بیشترسایرعرصه های فرهنگی بکارخواهندگرفت.
6- تشدیدفشاربه رفسنجانی و خاتمی برای فلج کردن آنها و بدست گرفتن هرگونه ابتکارعملی، درکنار تداوم و تشدید سیاست رعب افکنی در سطح جامعه ( ازجمله اعدام ها و دستگیری ها و تشدید فیلترینگ و تهدید و توقیف روزنامه ها…) از جمله این تمهیدات خواهد بود. در راهبرد حاکمیت، گشایش نسبی و کنترل شده مناسبات خارجی الزاما باید با انقباض داخلی همراه باشد تا کل تعادل رژیم به هم نخورد. برخورداخیرقوه قضائیه با اصول گرای منتقدی چون علی مطهری و اعلام جرم علیه وی نمونه ای از تلاش برای بسته نگهداشتن انسداداجتماعی است
7- در تحلیل نهائی توازن قدرت بین جناح ها در پیشبرد این یا آن سیاست عامل تعیین کننده است و این توازن نیرو، بطورطبیعی درساختارکنونی بخودی خود بسود جناح فاشیستی و افراطی است. دولت روحانی نه می خواهد و نه می تواند از فشارافکارعمومی برای پیشبردسیاست های اعلام شده خود بهره بگیرد. مسکوت گذاشتن نظرخواهی او در مورد سیاست های دولت نمونه ای از آن است. سخنانش درمورد 9 دی مثال دیگری از این رویکرد است. سیاست اصلی او لابی گری و کنارآمدن با باندهای قدرت است. غافل از آن که هرچه بیشترامتیازبدهد توقع و عطش سیری ناپذیرآنها به قدرت را بیشترمی کند ( چنانکه امتیازاتی که در بودجه کشور به آنها داده چنین کرده است). در سوی مقابل جناح حاکم هم تا زمانی که هنوز به نقش دولت و حامیانش درگشایش فضای بین المللی نیازدارد، به طورمشروط و دوفاکتو آن ها را تحمل خواهد کرد. اما اجازه نخواهد داد که درفضای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی داخل کشوردستشان بازباشد. از هم اکنون کشاکش و نبرد شدیدی برای کنترل مجلس آتی شروع شده است و می دانیم که اهرم های اصلی کنترل هم دست جناح حارو فاشیستی رژیم است.
آن چه که دراین میان می تواند این توازن نیرو را به سمت تحولات مثبت و به سودمردم سوق دهد و به کاسته شدن نسبی جورعب و دامنه سرکوب منجرگردد میزان نقش آفرینی خود مردم است. به میزانی که مردم حول مطالبات خود و از جمله مطالبات سه گانه فوری و داغ خود متمرکزشوند و نیز به میزانی که خواستهای خود را با صدای بلند پژواک دهند و هرچه بیشتر انزوای حاکمیت را در تمامی عرصه های اجتماعی و سیاسی به نمایش بگذارند، به همان میزان برسیررویدادها و بهم خوردن توازن نیرو به ضررحاکمیت تأثیرگذارخواهند بود. انزوای رژیم در برگزاری مراسم 9 دی، نمونه برجسته ای از این نوع رفتارها بود که علیرغم بکارگیری خشن ترین شعارها و تهدیدها توسط سپاه و یاران مصباح و حداد عادل و نمایندگان مجلس و امثال آنها، آن را به تهدیداتی توخالی و بی خاصیت و هم چون تفی سربالا و باصطلاح از جنس فراربه جلوتبدیل کرده است. دریک کلام بدون کنترل قدرت بی مهارو فاشیستی بالائی ها و منزوی ساختن آن درعمل، هیچ گام مثبت و دست آوردی ولوکوچک نه بدست می آید و نه اگرهم بدست آمدنی باشد پایدار می ماند. بدون ایجادقدرت مردمی موازی در پائین و فعال کردن پتانسیل هائی که درپی بهم خوردن توازن قدرت در بالا و در برابرقدرت های بزرگ بوجودآمده و یا درحال بوجودآمدن است، همواره خطربازگشت به عقب و شکست تلاش های صورت گرفته وجود دارد.
بامید سالی پرباربرای مردم ایران و منطقه و جهان و سالی خفت بار برای همه قدرت های مستبد و خودفرمان!
2014-01-02 تقی روزبه