مذاکرات هستهای ثمره گفتگوهای محرمانه بودند و اینگفتگوها مهندسی انتخاباتی را ایجاب کردند که حاصلش به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی است:
از ابتدای انقلاب به جز دورهای کوتاه که مردان وطن دوست و ملی مسئولیت اداره کشور را برعهده داشتند تقریبا اکثر مسئولان به ملت دروغ می گفتند و می گویند. اموال مردم را میدزدند و میدزدند. همه چیز را برای خود میخواستند و میخواهند.
●از مدعی ولایت مطلقه فقیه بر ایران که مدعی راستگویی و حلال خوری است و خود را مرجع تقلید مسلمانان ایران و جهان می داند تا زیردستیهای او، در کلیه امور، ملت را فریب دادهاند و میدهند. به عنوان مثال، خمینی که او را بنیانگذار انقلابی میخوانند که مردم ایران بدون اطلاع او، آغازش کردند، تا زمانی که در خارج کشور بود، بیان استقلال و آزادی را بازگو میکرد. اما به محض ورود به کشور، بخصوص بعد از بازگشت از قم، شروع کرد به نشان دادن ماهیت خود. بیآنکه خم به ابرو بیاورد، گفت: در فرانسه، من باب مصلحت، حرفهائی را زدهام. حالا اگر لازم ببینم عکس آن حرفها را میزنم. گفت و گفت تا رسید به تعریف انقلابی وگفت: ما انقلابی نبودیم، اگر انقلابی بودیم، چوبههای دار برپا میکردیم و… و بلاخره هم دست به همین کار زد و تقریبا در دوران چندین ساله حاکمیت خمینی بر ایران بیش از 10 هزار نفر اعدام شده یا در درگیریها کشته شدند.
● امر حائز اهمیت اینکه خمینی مرجع تقلید، امریکا را شیطان بزرگ میخواند. اما برای رسیدن به اهداف خود، چند نوبت کارگذار شیطان بزرگ (امریکا) و شیطان کوچک (انگلستان) شد. هم در گروگان گیری و هم در جنگ 8 ساله که به قول آلن کلارک در سود انگلستان و غرب ایجاد شد و ادامه یافت. دو افتضاح بزرگ اکتبر سورپرایز و ایران گیتها را نیز ببار آورد. در تمام مدت نیز امریکا را مورد حمله قرار میداد. ستیز درظاهر را نیاز به فریب دادن مردم ایران و مردم منطقه ایجاب میکرد.
بعد از او، خامنهای ولی فقیه مطلقه شد. این شخص نیز همواره دم از دشمنی با امریکا میزند و آنرا دشمن میداند. همیشه در بیانات خود، به امریکا حمله میکند. او زبان فریب بکار میبرد. حتی زمانی که با امریکاییان، با واسطهگری عمان، مذاکره میکرد، باز هم به امریکا دشنام میداد. به گمانش مردم را فریب میدهد. باوجود بیشمار تجربه در دنیا و ایران، براین خیال بود که روابط پنهانی، پنهان میمانند. در آخرین مورد این مخفی کاری و دروغگویی او هم مانند رییس جمهور هم موضعش لو رفت و نزد مردم بیاعتبارتر از آن شد که بود. لیکن برای او و دیگر وابستگان حکومتی اش از رییس جمهور تا وزیران و نمایندگان مجلس وسرداران قاچاقچی و دزدش و … اصلا مهم نبود و اگر کسی هم میخواست انتقاد کند و یا اعتراض، مانند باجناق الهام، به زندان میافتاد. این در حالی است که زمانی همین سخنگوی قوه قضاییه، اژهای که دادستان بود، با قاطعانهترین لحن، گفت: هر کس دم ازمذاکره با امریکا بزند دستگیر خواهد شد. و حالا، گفتگوهای محرمانه مشاور ارشد خامنهای با امریکا، از پرده بیرون افتاده و او دم فرو بستهاست.
البته مردم میدانند که خامنهای، همانند هر مستبدی، واقعیت را همانکه هست نمیبیند بلکه آن را چنان میبیند که میخواهد ببیند. پس باور نمیکرد که تحریمهای سخت وضع و اجرا شوند. چنانکه خمینی باور نمیکرد عراق به ایران حمله میکند و صدام باور نمیکرد امریکا وارد جنگ با رژیم او میشود و… و دست مافیای خود و مافیاهای دستیار خود را در غارت ثروت ملی ایرانیان بازگذاشت. و چون دید جان اقتصاد به لب رسیدهاست و تحریمهای سخت وضع و اجرا شدهاند و زور تحریم کشورهای غربی طاقت شکن است، چارهای به جز نرمش قهرمانانه ندید. امیدش ایناست که تا حد همین نرمش قهرمانانه بماند و تبدیل به مالش قهرمانانه و در نهایت چربش قهرمانانه نشود. اوضاع و احوال حاکی از آنند که او باید تن به تسلیم و مردم ایران تن به پرداخت بهای تسلیم بدهند.
پاسخ این پرسش را که حسن روحانی به دلیل ادامه مذاکرات محرمانه به ریاست جمهوری انتخاب شد و یا اینکه ادامه مذاکرات هستهای به دلیل انتخاب حسن روحانی بود را تاریخ شروع و ادامه گفتگوهای محرمانه میدهد: هرگاه تاریخ را 2008 بگیریم، با شروع دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد شروع شدهاند و حتی اگر تابستان 2012 و یا دیرتر، مارس 2013 بگیریم، باز در دوره ریاست جمهوری احمدی نِژاد توسط شخص خامنهای آغاز شدهاند. به سخن دیگر، ضرورت تسلیم و پاک کردن دست خامنهای تاجائی که ممکن است، سبب مهندسی انتخابات و رئیس جمهوری گرداندن روحانی گشتهاست.
یادآور می شود سلطان عمان که قبل از انقلاب برای خوشگذرانی به ایران میآمد و وقتی شاه از ایران رفت بسیار ناراحت و نگران بود، اینک یار غار علی خامنهای شده است. در چند سال گذشته، همواره، او عامل ارتباط بین ایرانیان و امریکاییان بوده است و
● برای روشن شدن این قضیه و اینکه چگونه شهر مسقط تبدیل به محل سقوط علی خامنهای شده بد نیست به موارد زیر توجه کنیم و در تاریخ ها تأمل کنیم:
از قرار، در گفتگوهای محرمانه میان فرستادگان خامنهای و اوباما، به دو روش، عمل شدهاست:
الف – مذاکرات امریکاییان و ایرانیان با واسطه شدن سلطان عمان: در این روش، پیام هایی از سوی امریکاییان به سلطان یا مشاوران عمانی داده میشد و آنها پیامها را به مقامات ایرانی می دادند. مسائلی از نوع آزادی زندانیان امریکائی در ایران و ایرانی در امریکا و انگلیس، بدین روش حل و فصل میشدند. این عمان بود که با هواپیماهای نظامی زندانیان را از ایران به عمان می برد و زندانیان ایرانی در امریکا و انگلیس را با همان شکل به عمان میآورد و به ایرانیها تحویل میداد . البته در بیشتر اوقات پیام آورندگان شخصا به عمان سفر میکردند.
ب– مذاکرات امریکاییان و ایرانیان به صورت مستقیم: هرگاه شروع گفتگوها را مارس 2013 بگیریم، از آن زمان تا اول پائیز این سال، 5 نوبت گفتگو شدهاست. سه بار در حکومت احمدی نژاد و دوبار در حکومت روحانی. بدیهیاست که نامه ها نیز میان خامنهای و اوباما رد و بدل شدهاند. روحانی نیز با اوباما، تلفنی، گفتگو کردهاست.
به اخبار و اطلاعات به دست آمده از این گفتگوها توجه کنیم احتمالا برخی تاریخها ممکن است یک روز عقب یا جلو باشد. دلیل آنهم تاریخ هایی که خبرگزاریها یا وب سایتها استفاده کردهاند:
● فروردین 1386 ملوانان انگلیسی با میانجیگری سلطان قابوس آزاد شدند (ویکیلیکس). هنگامی که «رییس جمهوری» هم فکر «رهبر»، گفت با ملوانان انگلیسی که وارد آبهای ایران شده و توسط سپاه پاسداران دستگیر شده بودند، برخورد میشود. آنها را جاسوس خواندند و… و ناگهان، نه تنها، آنها را آزاد کردند، بلکه، از راه چاپلوسی به آنها هدیه و کت و شلوار نیز دادند و شخص «رئیس جمهوری» آنها را بدرقه نیز کرد.
بنابر گزارشی که ویکیلیکس انتشارداده است، سلطان قابوس پادشاه عمان در آزادی ملوانان انگلیسی بازداشت شده در ایران، نقش داشت. مقامات انگلیسی گفتهاند عمان به آزادی ملوانان بازداشتی در ایران، کمک کرده است. براساس این اسناد، علاوه بر پادشاه عمان، واتیکان هم در میانجیگری برای آزادی این ملوانان انگلیسی در آوریل سال 2007 فعالیت داشتهاست.
در فروردین 1386 شمسی، 15 ملوان نظامی انگلیسی را به اتهام ورود غیرمجاز به آب های ایران، سپاه بازداشت کرد. اما پس از گذشت 14 روز آنها را آزاد کرد. این نظامیان با حضور در نهاد ریاست جمهوری و پس از ملاقات با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور، منوچهر متکی وزیر خارجه وقت و شمار دیگری از مقامات ارشد ایرانی آزاد شدند. این 15نظامی انگلیسی همچنین در فرودگاه مهرآباد با بدرقه “قهرمانی” معاون وقت وزیر خارجه ایران و پس از دریافت هدایای رئیس جمهوری ایران، تهران را ترک کردند.
● در 21 اردیبهشت سال 1388 رکسانا صابری آزاد شد. رکسانا صابری خبرنگار مستقر در مجمع تشخیص مصلحت نظام که به جرم جاسوسی دستگیر شده بود با واسطه گری عمانی ها آزاد شد. رکسانا صابری، پس از آزادی از زندان اوین، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸، به همراه پدر و مادرش، تهران را به مقصد وین ترک کرد.
● در شهریور 1389سارا شورد توسط سلطان عمان آزاد شد. یک مقام وزارت امورخارجه عمان که مایل به افشای نامش نبود، در گفتگو با خبرگزاری رویترز تاکید کرد که کشورش پس از آزادی سارا شورد، به دلایل بشردوستانه، برای آزادی دو کوهنورد دیگر آمریکایی در حال مذاکره است. وی نسبت به آزادی این کوهنوردان ابراز امیدواری کرد. این مقام عمانی همزمان با سفر منوچهر متکی، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی به عمان، این اظهارات را ایراد کرد.
سارا شورد پس از آزادی از ایران و طی اقامت چند روز در مسقط، پایتخت عمان، راهی واشنگتن شد. سارا شورد و جاش فتوال و شین باوئر هنگام کوهنوردی در منطقه مرزی کردستان عراق و ایران توسط ماموران مرزی ایران بازداشت شدند.
در 19 مهر ماه 1389 متکی وارد عمان شد. متکی درباره اخبار منتشر شده مبنی بر عزیمت هیئتی از عمان به تهران برای گفت و گو درباره آزادی دو تبعه آمریکایی بازداشت شده در ایران، اظهار داشت: پرونده سه تبعه آمریکایی در حال طی کردن مراحل قضایی است. در طول این مدت مکاتباتی انجام شد. نکته جالب ایناست که میگویند در این گوشه دنیا برای کوهنوردی آمدهاند و اصرار دارند بگویند این سه نفر کوهنورد بودهاند. این سه نفر هم مصاحبه میکنند و میگویند چون اینجا خیلی امن بود ما برای کوهنوردی آمده بودیم. طرف های مختلفی از جمله عمان، سنگال و برخی کشورهای دیگر این درخواست را داشتند که اگر راهی وجود داشته باشد خانم سارا شورد به قید ضمانت آزاد شود که با پروسه قضایی و تصمیم دادستان این اقدام (آزادی سارا شورد) صورت گرفت. ما با عمانی ها دائما در رفت و آمد هستیم. من هم طی دو هفته آینده برای برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور عازم مسقط هستم.
● در15 آذر 1389 دیدار رابرت گیتس با سلطان عمان انجام گرفت. بر اساس گزارش رویترز، یک مسؤول آمریکایی در اینباره گفت قرار است گیتس در این دیدار موضوعات مهمی نظیر ایران، عراق، یمن و افغانستان را در رأس گفتگوهای خود قرار دهد. کارشناسان مسائل سیاسی اعتقاد دارند ادامه سیاستهای دوجانیه تشویق و اعمال فشار یا همان هویج و چماق برضد ایران از مهمترین اهداف سفر این مقام آمریکایی به منطقه خلیج فارس است.
همزمان با این دیدار و در همان تاریخ، مذاکرات ایران با گروه 1+5 درباره برنامه هستهای ایران آغاز شد. ایران اعلام کرده است، مانند مذاکرات پیشین، در مورد حقوق اساسی ملت ایران مذاکره نخواهد کرد.
در شهریور سال 1390دو کوهنورد امریکایی آزاد شدند. دو کوهنورد آمریکایی وارد شهر مسقط پایتخت کشور عمان شدند و از عمان رهسپار آمریکا گشتند. این دو کوه نورد، در پی صدور قرار وثیقه ۵ میلیارد ریالی برای هر کدام، عصر چهارشنبه ۳۰ شهریور آزاد شدهاند.
باراک اوباما نیز گفت: «…من از آزادی شین باور و جاش فتال از زندان، در ایران، استقبال میکنم و بسیار خوشحالم که آنها به خانوادهها و عزیزانشان پیوستهاند». همچنین باراک اوباما از سلطان قابوس بنسعید، سلطان عمان، جلال طالبانی، رئیسجمهوری عراق و مقامات دولت سوئیس که در آزادی این دو زندانی نقش داشتهاند تشکر کرد.
● در 9 شهریور 1391 خامنه ای با بانکی مون و معاون امریکایی او دیدار کرد. او با اشاره به سابقه تمدن و فرهنگ ایران، خاطرنشان کرد: با توجه به جایگاه مهم و برتر ملت ایران در مسائل فرهنگی و تمدنی، جمهوری اسلامی ایران زمینه بسیار خوبی برای گسترش فرهنگ و تمدن انسانی، برخاسته از اسلام را دارد.
به گزارش «تابناک»، در ادامه، او با اشاره به نگرانیهای مشترک بشریت از جمله موضوع خلع سلاح اتمی، تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران بر موضع «خاورمیانه عاری از سلاح اتمی» اصرار دارد و سازمان ملل متحد باید درخصوص رفع نگرانیهای موجود در زمینه سلاح اتمی، تلاش جدی انجام دهد. با اشاره به تجهیز رژیم صهیونیستی به سلاح اتمی از جانب امریکا و برخی قدرتهای دیگر، او خاطرنشان کرد: این موضوع، خطر بزرگی برای منطقه است و از سازمان ملل متحد انتظار است که در این خصوص اقدامی انجام دهد. متأسفانه ترکیب سازمان ملل متحد معیوب است و زورگوترین قدرتهای دنیا، که دارای سلاح اتمی و سابقه استفاده از آن نیز هستند بر شورای امنیت مسلط شدهاند.
در بخش دیگری از سخنان خود، او به صحبتهای دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد موضوع هستهای ایران اشاره کرد و افزود: امریکاییها اطلاع کامل دارند که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و فقط به دنبال بهانه جویی هستند. باز با اشاره به همکاریهای وسیع ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، او گفت: آژانس براساس مقررات خود، موظف است از لحاظ علمی و فنی به جمهوری اسلامی ایران کمک کند. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه تنها این کار را نکرده بلکه دائماً کارشکنی می کند. غربیها اعتراف میکنند به خرابکاری اینترنتی و فنی از طریق برخی بدافزارها از جمله استاکس نت، دست زدهاند. پس چرا آژانس بین المللی انرژی اتمی در این خصوص موضع گیری نکرد؟ توقع این بود که با تهدید ایران به جنگ، توسط امریکا، سازمان ملل سریعاً مقابله کند.
او، با تأکید مجدد بر موضع رژیم در باره «ممنوعیت ساخت و بکارگیری سلاح اتمی» گفت: این موضع براساس اعتقادات دینی و نه برای خوش آمد امریکا و کشورهای غربی است. در مورد موضوع «خلع سلاح اتمی» ملاحظه هیچ قدرتی را نکنید و از فرصتی که اکنون برای شما فراهم شدهاست، به درستی استفاده کنید.
دبیرکل سازمان ملل متحد، با اظهار نگرانی نسبت به فرجامی که مسئله هستهای ایران ممکن است پیداکند، خواستار همکاری بیشتر ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و گروه 1 + 5 شد.
طرفه اینکه در همان زمان، او مشغول گفتگوهای محرمانه با امریکا – بنابر گزارشی که تاریخ نخستین گفتگوی محرمانه را تابستان 1391 ذکر میکند– بودهاست. افزون بر این، امر در خور توجه اینکه، در دیدار بانکیمون با خامنهای، جفری فلتمن معاون امریکایی، همراه او بوده است. بجا است با جفری فلتمن و کارنامه او آشنا شویم. از جمله بدینخاطر که در تاریخ شهریور سال 92، همراه سلطان عمان به ایران آمد و ملاقاتهایی بعملآورد.
شماره ۸۴۵ از ۲۳ تا ۶ دی ۱۳۹۲