* بنا براطلاع رسانی قبلی قراربود گفتگوی تلویزیونی رئیس جمهور، حسن روحانی پس ازاخبارساعت بیست ویک ازشبکه یک سیمای رژیم به سمع ونظرملت برسد. اما آنچه به وقوع پیوست چیزی نبود جزپخش موسیقی وسپس یک سریال تلویزیونی همراه با زیرنویس هایی مبنی برپوزش ازشهروندان. متعاقب این جنگ رسانه ای میان دونهاد بالا گرفت. ابتدا خبرگزاری رسمی دولت، ایرنا درخبری اعلام کرد:
«همه عوامل این گفتگوی زنده تلویزیونی مشخص شده بودند اما به دلایل نامعلومی، عزت الله ضرغامی مانع از پخش این گفتگو شد»
اما خبرگزاری الف به نقل از خبرگزاری تسنیم علت این وقفه درپخش گفتگوی تلویزیونی اینگونه عنوان نموده بود:
«برخی چهرههای نزدیک به دولت خواستار چینش مجریها و سئوالات توسط خود دولت به سیاق گفتگوی تلویزیونی پیشین رئیس جمهوری بودند، با وجود این، مسئولان صدا و سیما بر لزوم آزاد بودن سئوالات از رئیس جمهوری تاکید کردهاند . . . به گفته یک منبع مطلع، مخالفت ریاست جمهوری با مجری برنامه گفتگوی تلویزیونی روحانی علت تاخیروعدم پخش مصاحبه زنده رئیس جمهور است و ریاست جمهوری خواستار انتخاب مجری دلخواه خود بوده است . . . تیم خبری رادیو و تلویزیون پس از مراجعه به نهاد ریاست جمهوری، مشاهده کرد که نهاد ریاست جمهوری بدون اطلاع و هماهنگی صدا و سیما، خانم پوریامین را به عنوان مجری در نظر گرفته در حالیکه بنا بود آقای روحانینژاد به عنوان مجری اصلی صدا و سیما در این برنامه حضور یابد»
اما دعوای روئسای دونهاد ریاست جمهوری وصدا سیما دراخبارمنتشره ازسوی خبرگزاری ها خلاصه نشد، بلکه پنجشنبه هفدهم بهمن ماه عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا وسیمای رژیم ایران درنامه ای خطاب به ابراهیم رئیسی رئیس شورای نظارت برصدا وسیما دعوای دونهاد رژیم را درفازرسمی کلید زد. ضرغامی درنامه ای رسمی ازرئیس این شورا خواستاررسیدگی به اختلاف نظربرسرانتخاب مجری تلویزیونی گفتگوی شبانگاه چهارشنبه حسن روحانی شد. وی دربخشی ازاین نامه اینگونه مرقوم داشته است:
«با توجه به اهمیت تاخیری که در شروع مصاحبه زنده تلویزیونی رئیس جمهور محترم پیش آمد، خواهشمند است در مورد انتخاب مجری توسط روسای محترم قوا، و امتناع از پذیرش وظیفه قانونی و حرفهای رسانه ملی اظهارنظر نمایید»
ازهرچه بگذریم به دلایلی قبول دعوای روئسای دونهاد براقوالی که ازمنابع خبری برروی خبرگزاری ها قرارگرفته است نمیتوان ونمی باید اعتماد واطمینان داشت. چرا که:
اگرخواست رئیس جمهورخلاف قانون وحقوق شهروندان، پیرامون آزادی پرسش ازرئیس جمهوربوده باشد وهمچنین انتخاب مجری برنامه گفتگوی تلویزیونی رئیس جمهوردرحدود اختیارات سازمان صدا وسیما باشد بازهم رئیس صدا سیما نمیتوانسته اینچنین برخورد تحقیرآمیزی با رئیس جمهورکرده باشد. چرا که تجربه جمهوری اسلامی همواره برآن بوده که تخلف ازقانون وعدم تمکین دربرابرحقوق شهروندان علت برخورد با آن ها نبوده. بنا براین تجربه تاریخی آنچه میباید علت قرارگرفته باشد غیرآنچه است که برروی صفحه خبرگزاری ها ازآن یاد شده است. حال باید قدم دردالان های تاریک پشت پرده قدرت جمهوری اسلامی درزد وبند های مکرربا قدرت های خارجی نهاد تا به کشو چرایی دعوای کنونی نائل آمد.
اما روابط پنهانی با قدرت های خارجی بالاخص جلوس کنندگان کاخ سفید به سنتی واجب درجمهوری اسلامی بدل شده است. امروزاسناد روابط پنهانی روابط خمینیسم- ریگانیسم که به اکتبرسورپرایزشهره شده است جای شک وشبهه باقی نمیگذارد. اما این رابطه پنهانی چه ارتباطی با تحقیرنمودن حسن روحانی درکسوت ریاست جمهوری، آن هم ازسوی ضرغامی دارد؟؟؟؟؟ این پرسشی است که اگردقیق بدان پاسخ داده شود گره کوراین معما گشوده خواهد شد.
ایران گیت وماجرای هیئت مک فارلین:
ظاهرامراین بود که امریکایی ها برای آزادی گروگان های دردست حزب الله لبنان قصد دارند رژیم خمینی را قوطه وردرسلاح کنند. اما اسناد منتشره وافشاگری مطبوعات حتی درداخل امریکا ازآنچه خبرمیدهند فراترازآزادی گروگان ها درازای سلاح بوده. امریکایی ها براین بودند تا ازطریق ورود به مذاکره با مقامات ایرانی راهی پنهانی جهت کنارنهادن خمینی وسپردن حکومت ایران بدست میانه روها بیابند. براین اساس جنگ ایران وعراق میباید با شکست ایران به پایان میرسید تا خمینی همواره درموضع ضعف قرارمیگرفت تا میانه روهای وقت حکومت ایران توان کنارنهادن اورا میافتند. براساس گزارش رسمی سنای امریکا وکنگره امریکا عنوان شد ازقول مذاکره کنندگان ایرانی گفته شده است:
«برای اینکه ما میانه روها بتوانیم در ایران حکومت کنیم، باید در جنگ شکست بخوریم . . . در صورتی که آمریکا از ما حمایت کند و دولت بدست ما بیافتد، ما حاضریم حتی آقای خمینی را هم بکشیم»
حال باید دانست مذاکره کنندگان با هیئت مک فارلین چه کسانی بوده اند. مذاکره کنندگان دقیقا همین جناح راست ایران بوده است، یعنی علی خامنه ای به عنوان رئیس جمهوروهاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس وقت رژیم. اما مذاکره کننده ارشد ازسوی رژیم ایران با هیئت مک فارلین چه شخصیتی بوده؟؟؟ کلید حل معما درهمین مورد نهفته است. شیخ حسن روحانی رئیس جمهورکنونی رژیم ایران دررأس هیئت دیپلماسی پنهان جمهوری اسلامی با طرف امریکایی- اسرائیلی قرارگرفته بود. اگرآنچه را درگزارش سنا وکنگره امریکا ازقول هیئت مذاکره کننده ایرانی نقل شده است مبنا قراردهیم کاملا قابل توجیه است که جناح راست ایران با اینکه دردولت، مجلس شورا ومجلس خبرگان دراقلیت بوده اند علی خامنه ای را به عنوان رهبربه کاخ پاستورمیفرستند.
اکنون هم مذاکرات مابین بین جمهوری اسلامی ومقامات امریکایی به بهانه پرونده هسته ای جمهوری اسلامی درجریان است. این مذاکرات درحالی ادامه میابد که علی خامنه ای وشیخ حسن روحانی خود ازجریان پنهان ایران گیتی ها بوده اند. آنچه را که امروزرهبرجمهوری اسلامی به آن وقوف دارد اینکه هرلحظه این امکان میرود که تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی به مانند مذاکرات با هیئت مک فارلین بلایی را که به سرخمینی نازل نمودند این مرتبه برسرخودش نازل نمایند.
ازاین روی میتوان بدین نتیجه دست یافت که تحقیرحسن روحانی بدین صورت دربرابردیدگان تمام دنیا پیامی بوده که ازسوی علی خامنه ای برای طرف امریکایی ارسال شده است. خامنه ای براین بوده که روحانی را ازهرگونه اعتبارخالی نموده وبدین وسیله بگوید هنوزکه هنوز است قدرت درایران اوست وطرف امریکایی می باید برای هرگونه مذاکره اورا به رسمیت بشناسد وهرگونه قول وقرارخارج ازتأیید خامنه ای درمذاکرات فاقد رسمیت بوده وقابلیت اجرا نخواهد داشت.