● در26 شهریور1392 خامنهای که در سر جز «النصر بالرعب»، نداشت و درآنچه به مردم ایران مربوط میشود، همچنان از راه ایجاد رعب است که حکومت میکند و سازش با قدرت خارجی را هم با سرکوب در داخل همراه میکند، بناگهان، سخن از «نرمش قهرمانانه» بمیان آورد:
«…البتّه عالَم دیپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاکره هم میکنند، درخواست مذاکره هم میکنند، خودشان هم میگویند. به یکى از این سیاستمداران غربى چند روز پیش از این گفته بودند شما که میخواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره میکند دیگر! یعنى اقرار به دشمنى با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنى اشخاص نیستند، علت دشمنى این حقیقت و این هویّت است. همهى آنچه که میگویند در این
چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.
ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»، نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است، عیبى ندارد».
مدعی است معتقد به روشی است که سالها پیش اسم گذاری شدهاست. طرفه اینکه مردم ایران، از زبان او، یکبار نیز اصطلاح «نرمش قهرمانانه» را نشنیدهاند. میگویند او در توجیه صلح امام حسن (ع)، این اصطلاح را بکاربردهاست. بنابرآن سابقه، بکاربردنش در رابطه با امریکا، یعنی اینکه شکست را خورده و از موضع شکست خورده، چاره را در «نرمش قهرمانانه» میبیند.
● در 27 شهریور 1392 یکچند از زندانیان سیاسی که اغلب دوره محکومیتشان نیز سر آمدهبود، آزاد شدند. در روزهای قبل نیز تعدادی از زندانیان سیاسی که بعد از کودتای انتخاباتی سال 1388 دستگیر و به زندان محکوم شده بودند، آزاد شدند. هم برای ایجاد خوشبینی نسبت به رژیم، به هنگام حضور حسن روحانی در سازمان ملل و هم برای اینکه بگویند رژیم به جد و قهرمانانه نرمش به خرج میدهد.
● در 2 مهرماه 1392، اوباما و روحانی در سازمان ملل متحد سخنرانی کردند. اوباما در سخنرانی خود در سازمان ملل، «فتوای» خامنهای، در مورد حرام بودن ساخت و استفاده از بمب اتمی را مطرح کرد. با لحنی از این «فتوی» سخن گفت که پنداری قول رژیم را که بنا بر تولید بمب اتمی ندارد، جدی گرفتهاست. اینک که پرده از راز گفتگوهای محرمانه برداشتهشدهاست، سخن آن روز اوباما را روشن اندر مییابیم. در همین روز، حسن روحانی، نیز در سازمان ملل متحد، سخنرانی کرد. سخنان او همسو بودند با سخنان اوباما و امروز میدانیم چرا.
● در 8 مهر 1392، مصاحبه خصیر الخزاعی درباره مذاکره غربیها با ایرانیها در گذشته. معاون رییس جمهور عراق ضمن توصیف مذاکرات غرب با ایران به عنوان یک فرصت به واکاوی چگونگی برخورد غرب با ایرانیها در زمان مذاکره پرداخت. به گزارش ایسنا، خضیر الخزاعی در گفتوگو با روزنامه السفیر چاپ لبنان با بیان اینکه کشورش از نزدیکی روابط میان تهران – واشنگتن حمایت میکند، گفت: اگر ایران با آمریکا و غرب اختلاف نظر داشته باشند، منطقه گرفتار خواهد بود و زمین و آسمان عراق زیر آتش توپخانه طرفین خواهند بود و ما اولین قربانی این درگیری خواهیم بود علاوه بر آن 95 درصد از صادرات نفتی ما از طریق تنگه هرمز انجام میشود و اگر که اوضاع بحرانی شود و این تنگه بسته شود، این یعنی گلوگاه اقتصاد عراق بسته خواهد شد از این رو ما مبلغان صلحیم و به کشورهای درگیر توصیه میکنیم که با یکدیگر نجنگند و با یکدیگر مذاکره کنند.
جو بایدن، معاون رییس جمهور آمریکا، به من گفت آمریکا در گفتوگو با ایران جدی است و عراق میتواند نقش میانجی را بازی کند. ایرانیها هم گفتند که عراق همزه وصل بین آنها و جهان، جهان عرب و غرب است.
الخزاعی با اشاره به اینکه به مدت 20 سال از اساتید دانشگاه امام صادق در ایران بود، گفت: برخی از آنها (ایرانیها) از دانشجویان من بودند از جمله سعید جلیلی، مذاکره کننده سابق ایران که دانشجوی من بوده و من روابط خوب و دوستانهای با او دارم.
وی با اشاره به دیدار سه ماه پیشش با سفرای کشورهای گروه پنج در ضیافتی در شهر ژنو سوئیس گفت که در آن زمان سفیر فرانسه از او خواست که در حل بحران با ایران نقش میانجی را ایفا کند چرا که روابط دوستانهای با ایران دارد. من هم در این باره با ایرانیها صحبت کردم. آنها گفتند که ما آمادهایم مساله هستهیی ایران را حل کنیم به شرطی که به ما احترام بگذارند. به بغداد برگشتم و این مساله را به سفیر فرانسه اطلاع دادم. او از من خواست تا سفرای گروه پنج را دعوت کرده و مساله را به آنها اطلاع دهم. من هم انجام دادم. به آنها گفتم که مشکل شما این است که شما ایرانیها را خوب نمیشناسید. آنها صاحبان تمدنی اصیل هستند و به این گرایش تمدنیشان افتخار میکنند و از این رو این مساله بر اسامی آنها هم تاثیر گذاشته است. اسامی ایرانیها غیر از اسامی افراد در جهان است اسامی آنها الهی، آسمانی، صلواتی، بهشتی و روحانی است و این بیانگر غرور ملی، تاریخی و تمدنی آنها است. وقتی شما به آنها احترام نمیگذارید آنها احساس میکنند که شما این عظمت و غرورشان را مسخره میکنید. در هر گفتوگویی وقتی برای مذاکره میآیید در حالی که بسته تحریمی را هم با خود دارید، به آنها توهین میکنید. به آنها گفتم یک بار دیگر امتحان کنید نزد آنها بروید اما این بار با دسته گلی که همان کاهش تحریمها است.
به سفرا گفتم این یعنی اینکه مساله سلاح هستهیی مساله خیالی است. علاوه بر آن انتخابات جدید در ایران این مرد (حسن روحانی)را که دارای دو خصلت متمایز از دیگران است مطرح کرده است خصلتی که کسی آن را ندارد و آن جمع بین اصالت دینی و فرهنگ معاصر است. او در حوزه (علمیه قم) با فقه دینی آشنا شد و از دانشگاههای معاصر (خارجی) فارغالتحصیل شد. او دکترای حقوق از انگلستان است و این یعنی او فردی با افقی گسترده است که میتواند با دیگران گفتوگو کند. او فردی بسته نیست . او تنها رییس جمهوری است که اصلاحطلبان و اصولگرایان تندرو بر او اتفاق نظر دارند از این رو وقتی با شما راه میرود از ترس تندروها به پشت سرش نگاه نمیکند. او لباس تندروها به تن دارد و فکرش فکری متمدانه است.
بدینسان، الخضرائی روحانیان را «تندرو» و نامتمدن میشناسد و به سفیران معرفی میکند. در همانحال که او واسطه بوده و از قول «ایران» به سفیران میگفتهاست «ماحاضریم مسئله هستهای ایران را حل کنیم»، در مسقط، گفتگوهای محرمانه به نتیجه انجامیده بودهاست. تنها سود واسطهگری عراق این بودهاست که 5 کشور دیگر نیز از آمادگی «ایران» برای حل مسئله اتمی آگاه شدهاند.
از این زمان ببعد، نوبت به گفتگوهای بازهم محرمانه با کشورهای 5+1 و امضای توافق ژنو، در 24 نوامبر 2013 میرسد.
انقلاب اسلامی: امریکا و اروپا میپندارند و بسا بخشی از مردم ایران میپندارند تحریمها ایران را وادار به امضای تسلیم نامه کردهاست. حالآنکه تخریب اقتصاد ایران توسط مافیهای نظامی – مالی که تکیه گاه ولایت مطلقه فقیه هستند، رژیم را ناگزیر از تسلیم کرده است. این مافیاها چون تحریم را بهترین فرصت برای رساندن رانتهای خود به حداکثر میدانستند، تا توانستند بردند و خوردند و رمق از اقتصاد ایران ستاندند. همزمان، دست همسایه ها را نیز در خوردن ثروت نفت و گاز متعلق به مردم ایران را نیز بازگذاشتند: