پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲- ساعت 24 – کسانی که لایحه بودجه را ناکارشناسانه و ناجور دانسته و در زمان بررسی چیزهایی گفتند بر دو مقوله کسری بودجه و نیز اندک بودن رشد مزد و حقوق کارکنان دولت و همسانسازی دریافتی نسبت به نرخ تورم امسال پافشاری کردند. البته سخنان و وعده چندباره رییس سازمان بودجهریزی و داوری وی درباره اینکه درآمدهای بودجه برای افزایش نرخ حقوق و همسانسازی درآمد بازنشستگان را در یک سقفی میپذیرد نیز کارساز نبود.
بودجه ارائهشده از سوی دولت سیزدهم برای سال آینده این است که مناسبات و رابطه میان درآمدها و خرجها چگونه است و این اصل از سطح درآمد با سطح خرجها مهمتر است، اما همین اصل بسیاربا اهمیت به ماهیت نظام سیاسی استیلایافته بر یک کشور برمیگردد. بر پایه همین اصل بنیادین است که دولتها مناسبات خرجودخل را جور یا ناجور میکنند. دولتها برای سازگار کردن دخلوخرج ۴ دسته هستند: دسته نخست دولتهایی هستند که نه میتوانند درآمدها را مدیریت کنند و نه توانایی اداره بهینه خرج را دارند.
دسته دومی از دولتها میتوانند هزینههای خود را مدیریت کنند، اما توانایی سازگار کردن درآمدها همسنگ خرج را ندارند. دسته سوم، دولتهایی هستند که توانایی جورکردن درآمدها را دارند، اما در سازگار کردن هزینهها برابر با درآمدها ناتوانند. دسته چهارم، دولتهایی هستند که توانایی جور کردن درآمدها و اداره خرج را نیز دارند. واقعیت این است که دولتهای ایران در دهههای تازهسپریشده از دسته نخست بوده و هستند.
به این ترتیب که در جور کردن درآمدهای پایدار که آسیبی به شهروندان نزند یا آسیبها را بسته به توانایی شهروندان پخش کند را ندارند و در خرج کردن نیز گرفتار گروهها و نهادهای ذینفوذ هستند. این کاستی و نارسایی در سالهای پیش از دهه ۹۰ هم دیده میشد، اما درآمد حاصل از صادرات نفت که یکسره در خزانه دولت ریخته میشد آن را در سایه نگه میداشت. در سالهای پس از تحریم صادرات نفت ایران، اما این کاستی تاریخی از تاریکی به روشنایی آمده و دولتها نمیتوانند درآمدهای پایدار و خرجهایی در چنگ گرفته شده داشته باشند. در سادهترین نوشته میتوان پافشاری کرد که این بودجه نیست که کسری دارد، بلکه این کشور است که کسری دارد.
کسری نیز به دلیل کاهش معنادار درآمد حاصل از صادرات است. راهحلها شهروندان ایرانی و مدیران ارشد ایرانی باید بدانند در کوتاهمدت و میانمدت جانشینی برای پر کردن جای خالی صادرات نیست و دولتهای ایران باید چارهای بیندیشند. راههای پیشروی حکومت برای جور کردن دخلوخرج چندان گسترده و پرشمار نیست. یک راهکار این است که با آمریکا به تعامل برسند و جریان درآمدهای صادرات نفت به بودجه سرازیر شود. راهحل دوم این است که صندوق توسعه تعطیل شود و همه درآمد موجود نفتی به خزانه دولت ریخته شود. راهحل سوم این است که از کشورهای دارای درآمدهای مازاد ارزی قرض گرفته شود. راه چهارم این است که از شهروندان قرض گرفته شود. یک نگاه به آرایش سیاسی در داخل و توزیع قدرت نشان میدهد راههای دوم تا چهارم سختتر است. کارآمدترین راه، تعامل با آمریکاست.