گفتگو با ژاله وفا، کارشناس مسائل اقتصادی
ژاله وفا، کارشناس مسائل اقتصادی در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه می گوید:” کاهش وابستگی بودجه به نفت برای دولتی که همه سیاست های اقتصادی آن در جهت وابستگی بیشتر به نفت بوده غیر ممکن است.”
وی توضیح می دهد: ” اینکه وابستگی بودجه به نفت کم شود، به طور کلی درست است اما اقدامات آقای احمدی نژاد در چند سال گذشته خلاف این را نشان می دهد. به عنوان مثال اگر در اوائل دهه هشتاد حجم واردات سالیانه حدود 30 تا 35 میلیارد دلار بوده، با تزریق این درآمدها به اقتصاد ایران از سوی دولت با وابستگی بیشتر اقتصاد به درآمد نفتی و افزایش واردات تا سقف 80 میلیارد روبرو شدیم.”
به گفته وی همه سیاست های اقتصادی دولت در جهت وابسته تر شدن بودجه به نفت بوده و تحریم ها اکنون خود راآنچنان بر اقتصاد ایران تحمیل کرده اند که بالاخره در سخنرانی اخیر احمدی نژاد پرده از این موضوع برداشته شده و او نیز مجبور به اعتراف شد که باید فکری به حال وابستگی به نفت کرد.
این کارشناس معتقد است که شعار کاهش وابستگی بودجه به نفت مانند دیگر ادعاهای محمود احمدی نژاد است. همچنان که وی در سخنرانی روز چهارشنبه خود به کم شدن نقدینگی هم اشاره کرده است. در صورتی که بر اساس آمار میزان نقدینگی حتی از اسفند 90 که حدود 352 هزار میلیارد تومان بوده هم بیشتر شده و تا 424 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
ژاله وفا در پاسخ به این سوال که دولت برای افزایش درآمد خود در سال 92 به چه اقداماتی متوسل می شود موضوع کسب درآمد دولت از افزایش قیمت ارز را هم منتفی نمی داند و می گوید: ” اقتصاد ایران با کسری بودجه های عظیم روبرو شده است و از آنجا که دولت در سیاست افزایش قیمت ارز مسبوق به سابقه بوده، امکان ادامه آن برای تامین کسری بودجه با وجود تبعات دهشتناک این اقدام بر زندگی اقتصادی مردم و کاهش ارزش پول ملی وجود خواهد داشت.”
وی در ادامه توضیح می دهد: ” اکنون دولت چنان مجبوربه کسب درآمد شده که سراغ مطالبات نفتی خود از برخی کشورها مثل نیکاراگوئه که سالها پیش از ایران نفت خریده و بهای آن را نپرداخته اند، رفته است. در حال حاضر با افت چهل درصدی تولید نفت و کاهش ماهانه حدود 5 میلیارد دلار از درآمد، دولت با کسری درآمد نفتی حدود 60 میلیارد دلار در سال مواجه بوده و مجبور است آن را از راه هایی تامین کند.”
وی تاکید می کند: “اقتصاد تولید محور یک شبه نیست و نیاز به ساختارهای درست دارد که در اقتصاد رانتی وفاسد امکان اجرای آن وجود ندارد.”
این تحلیلگر اقتصادی در پایان با اظهار نگرانی از رفتار حکومت در شرایط بحرانی توضیح می دهد: “متاسفانه بعید نیست که حکومت در یک موضع ضعف همان سیاست قطعنامه 598 را اتخاذ کرده و در شرایطی که اقتصاد ایران در شرایط بسیار بحرانی و شکننده قرار دارد، تن به باج های بزرگی بدهد که بیش از قبل به ضرر اقتصاد ایران تمام شود. “