انقلاب اسلامی (28 اردیبهشت 1393): این چهارمین گزارش – تحلیل در باره گفتگوها است. سه گزارش – تحلیل پیشین، آئینه گون و پیشاپیش، سرنوشتی را نشان دادند که گفتگوها پیدا کردند. و در این گزارش – تحلیل میکوشیم وضعیت را آنسان که هست بیابیم و آنگاه، جهت تحول آن را بجوئیم:
٭ اطلاعاتی که ما تحصیل کردهایم و اطلاعات منتشره در باره چرائی بینتیجه پایان یافتن گفتگوها و موارد اختلاف:
● روز جمعه، چهارمین روز گفتگوها، معاون وزارت خارجه امریکا خبر داد که در جریان گفتگوها، مشاجره نیز روی دادهاست. اما هیأت نمایندگی رژیم که ارگانهای تبلیغاتی خامنهای استمیگویند این بار در برابر زیاده خواهیهای امریکا مقاومت کردهاند، چرا تغییر رویه دادند؟ در پاسخ این پرسش، همان ارگانها نوشتهاند: حوزه اختیار هیأت محدود شد و کسانی به اعضاء افزوده شدند که مأموریت داشتند نگذارند هیأت کوتاه بیاید.
اما پیش از آغاز گفتگوها، خامنهای دو «تذکر» داد: تحریمها به گفتگوها گره زده نشوند و برای آنها راهکار دیگری جسته شود. و توقع موضوع مذاکره کردن برنامه موشکی ایران و پیشرفت آن، احمقانه است. «تذکر» دوم گویای اطلاع او از قصد امریکا بر قراردادن موشکهای بالستیک ایران در دستور گفتگوها بود. در سه تحلیل – گزارش پیشین نیز خاطر نشان کرده بودیم که امریکا خواهان قرارگرفتن موضوع این موشکها در دستور است. اما خامنهای از چه رو «تذکر» داد که تحریم ها به گفتگوها گره زده نشود؟ پاسخی که ما بدست آوردهایم ایناست:
● یادآور میشویم که در گزارش – تحلیل سوم اطلاع داده شد که در دستگاه خامنهای این فکر قوت دارد که تمدید توافق ژنو و موکول کردن توافق به اواخر سال جاری مسیحی، سبب میشود که شرائط بسود رژیم بگردند و رسیدن به توافق بهتری میسر شود. اینک رویاروئی طرفداران طولانی شدن گفتگوها با مخالفان آن در رژیم آشکارتر میگردد. دورتر به این رویاروئی باز میپردازیم. اطلاع حاصل از دستگاه خامنهای حاکیست:
1 – خامنهای افراد خود را در هیأت مأمور گفتگو عضو کرده اما تأکید کردهاست نباید در باره وابستگی مستقیم آنها به او اطلاعی منتشر شود.
2 – هیأت یک طرح برای مطرح کردن در گفتگوها با خود به وین میبرد. مفاد این طرح یا هماناست که در تحلیل – گزارش سوم آوردهایم و یا نزدیک به آناست. اما اطلاع جدید حاکی است که هیأت ، یک «محدوده عمومی» نیز به طرف مقابل ارائه کردهاست: محدوده عمومی بیانگر همان نگرانی اصلی خامنهای است:
– کشورهای 5+1 متعهد شوند که بیرون از پرونده اتمی، هیچ موضوع دیگری را در دستور گفتگوها قرار ندهند: (برنامه موشکی ایران و نیز حقوق بشر و تروریسم و نقش ایران در افغانستان و عراق و سوریه). به سخن دیگر، نه تنها تحریمها یمرتبط با این موضوعات لغو شوند، بلکه طرفهای مذاکره متعهد شوند که این موضوعات را دستآویز وضع تحریمهای جدید نخواهند کرد.
– باوجود این، دستگاه خامنهای براین گمان است که در سوریه پیروز شدهاست و میخواهد مسائل منطقهای در گفتگوهای دوجانبه با امریکا، بخشی از گفتگوها برسر مسئله اتمی باشد: امتیاز دادن و امتیاز گرفتن. و
3 – گفتگوهای وین، موافق دلخواه خامنهای نشدهاست. اما هیچ معلوم نیست که از دنیای خیال بیرون آمدهباشد: انتظار او و دستیارانش این بود که الف – این تهدید که اصولگرایان باردیگر حکومت را قبضه کنند و ب – مسائل منطقه و ج – تهدید به غنی سازی اورانیوم تا 60 درصد، اثر وارونه ببار آورند. اشتباه محاسبه خامنهای و دستیارانش این بود که گفتگوها بعد از تجربه حکومت «اصولگرا» انجام میگیرند، بنابراین، نه تنها وسیله تهدید رژیم نشد که وسیله سختگیری طرف امریکائی نیز بدینسان شد: طرف ما حکومت روحانی نیست، رژیم در تمامت خویش است. از کجا بعد از روحانی، احمدی نژاد مانندی به حکومت نرسد؟
تهدید به غنی سازی تا 60 درصد و… نیز اثر وارونه ببار آورد: در توافق میباید همه پیش بینیها بعمل آیند تا اگر رژیم سر از اجرای توافق بازپیچید، نتواند در مدت کوتاه، بمب اتمی بسازد.
4 – از دید خامنهای و دستیاران او، هاشمی رفسنجانی و روحانی و ظریف دو اشتباه استراتژیک کرده و دست رژیم را بستهاند:
4.1. تابوی گفتگو با امریکا شکست و دوران آشتی شد، این اثر را ببار آورد که امریکا مطمئن شود سیاست تشدید فشارش کارساز شده بنابراین باید بر فشارها بیفزاید. ایناست که از زمان سفر روحانی به نیویورک و گفتگوی تلفنی با اوباما، مرتب بر فشارهای امریکا افزوده شدهاست. در این باره حق با خامنهای و ارگانهای تبلیغاتی او نیست. زیرا حکومت اوباما حاضر نشد به اتحاد دولت سعودی و اسرائیل بر ضد ایران میدان بدهد. اگر رژیم نابودی سوریه را پیروزی خود میانگارد، پیروزی السیسی در «انتخابات» مصر، اتحاد سعودیها و اسرائیل را تقویت میکند و ادامه بحران اتمی، موقعیت ایران را تضعیف میکند.
4.2. نقش تعیین کننده دادن به تحریمها در وضعیت کنونی اقتصاد ایران و لغو آنها در رونق گرفتن فعالیتهای اقتصادی، سبب زیادهخواهی امریکا و اروپا شدهاست. «تذکر» خامنهای این دنباله را پیداکرد: ادامه گفتگوهای نفتی ایران و روسیه به مبلغ 20 میلیارد دلار! فشار برای اینکه حکومت از هر راه شده ارز قابل استفاده بدست بیاورد، راهکاری است که خامنهای و سپاه بگمان خود جستهاند.
٭ اطلاعات منتشره در باره موارد اختلاف که از 7 مورد تا 13 مورد گفتهاند:
● خبرگزاریهای غرب (رویتر و خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس) موارد اختلاف را متعدد گفتهاند . الا اینکه اصرار امریکا بر گنجاندن مسئله موشکهای بالستیک، به قول وندی شرمن، بدینخاطر که درقطعنامههای شورای امنیت ذکر شده، در اغلب گزارشها آمدهاست. گفتگوکنندگان دو طرف تمامی موارد اختلاف را نمیگویند. هیأت رژیم از آن میترسد که مردم ایران از ابعاد فاجعهای آگاه شوند که رژیم ولایت فقیه ببار آوردهاست. بسا امریکا و اروپا نیز از آن بیم دارند که افکار عمومی دریابد که درواقع طرف اصلی گفتگو با ایران، اتحاد اسرائیل – سعودیها – محافظهکاران جدید امریکا هستند:
● ارگانهای تبلیغاتی دستگاه خامنهای 7 مورد اختلاف را بر شمردهاند:
۱- ظرفیت غنی سازی که به تعداد و نوع سانتریفیوژهای ایران مرتبط است. ایران اکنون حدود بیست هزار ماشین نصب شده (در نطنز و فردو) دارد که ۱۰۰۰ عدد آن ماشین نسل دوم است. از این تعداد حدود هشت هزار ماشین در حال دریافت گاز و غنی سازی است.
۲- ذخیره مواد ۵ درصد ایران که غربی ها به کمتر از ۱۲۰۰ کیلو اصرار دارند.
۳- PMD یا بررسی ابعاد فعالیت نظامی احتمالی ایران از جمله توسعه فناوری های موشکی.
۴- R&D یا “برنامه تحقیق و توسعه”؛ غربی ها مایلند برنامه تحقیق و توسعه در ایران عملا تعطیل شود و ماشینهای ایران از نسل اول فراتر نرود. این بدان معناست که کیفیت غنی سازی در ایران هرگز رشد نکند.
این در حالی است که اطلاعات موجود نشان میدهد حفظ و رشد برنامه تحقیق و توسعه در حوزه غنی سازی جزو خطوط قرمز ابلاغی به تیم مذاکره کننده هستهای ایران است.
۵- بازطراحی راکتور اراک و کاهش قدرت راکتور از ۴۰ به ۱۰ مگاوات تا پلوتونیوم تولیدی راکتور در واحد زمان کاهش یابد.
۶- تدوین رژیم بازرسیهای ویژه فراتر از پروتکل الحاقی و تصویب آن از سوی شورای امنیت سازمان ملل در قالب یک قطعنامه لازمالاجرا
۷- جدول زمانی لغو تحریم ها.
● عراقچی از 13 مورد اختلاف سخن گفتهاست اما نگفتهاست این 13 مورد کدامها هستند. و ما، با کسب اطلاع از داخل، 7 مورد دیگر را نیز یافتیم. بنابراین، 14 مورد اختلاف وجود دارند:
8 – دورهای که ایران تحت کنترل خواهد شد. در این باره، سخن از 12 و 20 سال میشود. و
9 – لغو تمامی تحریمها از دید هیأت نمایندگی رژیم و لغو تنها آن بخش از تحریمها که به پرونده اتمی مرتبط هستند، از دید امریکا و اروپا. غرب حاضر به تن دادن به وضع نکردن تحریمها در آینده نیست. حاضر به لغو یکجای تحریمها نیز نیست. ممکن است راضی شود در یک دوره 10 ساله، آنها را لغو کند. تازه هنوز معلوم نیست لغو قطعی کند و یا به حال تعلیق درآورد.
10 – غیر از موشکها، پاسخ گفتن به تمامی پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از جمله در باره چاشنیها نیز محل اختلاف است. زیرا مشکل حل نشدهاست. آژانس در هفته آینده گزارشی به شورای حکام در باره حاصل اجرای توافق ژنو و پرسشهای پاسخ جسته و در انتظار پاسخ خواهد داد.
11 – نه تنها شمار سانتریفیوژها و میزان اروانیوم غنی شده، نباید امکان تولید بمب اتمی را، در فاصله زمانی کوتاه، به ایران بدهد، بلکه مجموع امکانهای اتمی ایران نباید به ایران امکان سرباز زدن از اجرای توافق و تولید بمب اتمی، در زمان کوتاه، 6 ماه تا یک سال، را بدهند.
12 – امریکا و اروپا حاضر نیستند مسائل دیگر، از جمله تروریسم و تجاوز به حقوق بشر را حل شده فرض کنند. وندی شرمن میگوید: در صورتی که ایران خواستار حل جمله مسائل باشد، باید تصمیمهای سخت بگیرد و مذاکرات با ایران تنها یک وجه ندارد و به صورت نموداری خطی نیست که از جایی شروع شده و در جایی دیگر خاتمه یابد و به صورت یک الگوریتم ثابت نیست بلکه معادلهای چند وجهی است که مانند مکعب روبیک باید به تمام ابعاد آن توجه شود.
13 – در توافق نهائی نیز، همچون توافق ژنو، کشورهای 5+1 اجازه دهنده و تفتیش کننده و قبولی و یا رد کننده چگونگی اجرای توافق توسط ایران خواهند بود. به سخن روشن، برای مدتی نامعلوم، به قول یادداشت نویس کیهان (27 اردیبهشت 93) بسا تا 50 سال، ایران تحت کنترل امریکا و دیگر کشورهای 5+1 باید زندگی کند!
14 – دسترسی گسترده و بیقید و شرط به تمامی مراکز نظامی جمهوری اسلامی ایران در پوشش کمیسیون ویژه بررسیهای سازمان ملل آنسکام.
● دانستنی است که جمهوریخواهان در کار به تصویب رساندن طرحی در سنا هستند که به کنگره امکان میدهد از توافق، مطلع شود و نظر خود را نسبت به آن بدهد. این طرح قرار است در 20 مه در سنا طرح شود. کروکر، سناتور جمهوریخواه در این باره گفتهاست: «ما هیچ تحریم جدیدی اضافه نمیکنیم، در مذاکرات هم مداخله نمیکنیم، فقط میخواهیم که توانایی به بحث گذاشتن توافق را داشته باشیم. بنابراین، توانائی ما توانایی آنها را در مذاکره مختل نمیکند. این تنها امکان کنگره برای بررسی مذاکرات است.» از دید او، تنها آن توافقی اطمینان آور است که سبب برچیده شدن تمامی تأسیسات اتمی ایران بگردد. سوزان رایس، مشاور امنیتی اماباما در دیدار از اسرائیل گفتهاست: ایران میتواند ظرفیت محدود غنی سازی اورانیوم را داشته باشد. اما موارد اختلاف معلوم میکنند که شرط امریکا ایناست که این ظرفیت محدود، فعال نباشد و نگردد.
هنوز در حکومت اوباما نسبت به آن اظهار نظر نکردهاند.
٭ سالانه 160 میلیارد دلار زیان بحران اتمی از قول «وزیر» کار در حکومت احمدی نژاد بخشی از زیان و نه همه آناست:
● در 27 اردیبهشت 93، محمد جهرمی٬ وزیر کار و امور اجتماعی در حکومت محمود احمدینژاد به «نامه نیوز» گفتهاست: «پرونده هستهای همه ساله بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار به کشور «ضرر» زده و مذاکرات مربوط به ژنو باید ۱۸ سال پیش انجام میشد. احمدینژاد حرفهای کارشناسان را قبول نداشت و حرفهای «غیرعقلانی» میزد. احمدینژاد زمانی که شهردار تهران بود از سوی اسفندیار رحیممشایی «مسخ» شد و افزایش «توهم» باعث شد تا احمدینژاد به تدریج تغییر کند و مجلس هم در این میان نقش داشت. سفرهای استانی احمدینژاد «بیبرنامه» انجام میشد و احمدینژاد به نظارت «ضعیف» مجلس اهمیت نمیداد.
رئیس سابق بانک مرکزی اضافه کرده که مجلس در جریان خانهنشینی۱۱ روزه احمدینژاد باید وی را استیضاح میکرد. از همکاری با دولت احمدینژاد پشیمانم و معتقدم وی در انتخابات سال ۸۴ با فحاشی به هاشمی رای گرفت.
● امریکا میزان زیانی که ایران هر سال بابت بحران اتمی تحمل میکند را سالانه 120 میلیارد دلار برآورد کرده است».
گفتن این سخن، همزمان با بینتیجه به پایان رسیدن گفتگوها هم پاسخ شفافی است به آنها که مدعیند به تحریمها نباید بها داد و بسا به نفع «ایران» (مافیاهای نظامی –مالی) هم هستند و هشداری به مردم ایران است که به تأخیر انداختن توافق، ثمری جز بزرگتر شدن رقم زیان ندارد.
● بدیهی است که در این برآوردها، سوخت و سوز شدن سهم ایران از منابع مشترک نفت و گاز با کشورهای واقع در سواحل خلیج فارس، محاسبه نمیشود. یادآور میشود که انقلاب اسلامی مجموع زیانها را، در حداقل، محاسبه و به نظر خوانندگان خود رساندهاست. این حداقل، سالانه حدود 360 میلیارد دلار است.
انقلاب اسلامی: در گزارش – تحلیل پنجم نقش محافظهکاران جدید و اسرائیل و عربستان را در جلوگیری از به نتیجه رسیدن گفتگوها بررسی خواهیم کرد.