۱۳۹۳/۰۳/۰۴- در اردیبهشت سال 1360 برای بیرون رفتن از بحران بین آقای خمینی و حزب جمهوری که مجلس، حکومت (آقای رجائی) و دستگاه قضائی را کنترل می کردند، اقای بنی صدر پیشنهاد مراجعه به مردم را کردند. آقای رفسنجانی اینکار را “مصدق بازی” خواند و آقای خمینی هم گفت “اگر سی میلیون نفر بگویند بلی من می گویم نه!.” آقای بهشتی رییس دیوان عالی کشور نیز در مصاحبه مطبوعاتی خود در مورد رفراندوم چنین اظهار نظر نمود:
“طرح مسئله رفراندوم درست به منظور تضعیف جمهوری اسلامی٬ تضعیف قانون اساسی، مجلس و دولت است… ملت باید در مقابل هر نوع ندا و آوایی که در جهت خلاف ثبات وضع است بایستد. اینکه برخی از روزنامه ها می کوشند، بگویند در جمهوری اسلامی٬ امروز یک بحران است و راه حل این بحران را در رفراندوم و چیزهای دیگر جستجو می کنند٬ این کارها اصلاً به منظور ایجاد بحران صورت می گیرد…”
پیشنهاد مراجعه به مردم از سوی آقای بنی صدر، اولین پیشنهاد یک رفراندوم برای خروج از بن بست سیاسی است که بعد از انقلاب 57 شده است. اگر خمینی موافقت میکرد، انقلاب مسیر دیگری را می پیمود اما او و روحانیت همراهش هرگز نخواستند که مسائل از طریق مردم حل شوند و بجای اینکار مشغول تمام کردن کودتای خزنده شدند و تاریخ ایران را با خشونت بیشتر و بی مانند رقم زدنند. در 18 خرداد 1360، مطبوعات بسته شدند، و پس از 30 خرداد 60، اعدامهای گسترده آغاز گردید…
حال که صفحه برگشته است و آقای رفسنجانی از قدرت کنار گذاشته شده است، در سال های اخیر به یاد مردم و نقش او افتاده است…
متن گزارش روزانه هاشمی رفسنجانی در 1 خرداد 60 به نقل از کتاب «عبور از بحران»
صبح زود از دماوند به خانه آمدیم. کارهای جاری را انجام دادم. احمدآقا خمینی تلفنی پیشنهاد کرد که نهادها تبریک پیروزی را به خدمت امام بدهند که فرمانده اصلی کل قواست. اگر این پیشنهاد با اشاره امام باشد، حاکی از تصمیم امام در مورد فرماندهی نیروهای مسلح است و این به علت موضع تشنج آفرین آقای بنیصدر در این چند روز اخیر است، مخصوصا در رابطه با طرح رفراندم و «مصدق بازی» اوست که اگر برفرض محال چنین پیش بیاید، بیشک ریاست جمهوری را هم از دست خواهد داد. آقای بنیصدر سخت در اشتباه است.
همراه عفت، یاسر، مهدی و بچههای محمد همشیره زاده، ظهر در باغ اردوی کرج دعوتداشتیم. آقای بهشتی هم بودند. نمایشنامهای به نام «فرمان امام» به رهبری آقای فرخ اجرا شد،جالب بود. تأثیر فرمان امام، قبل از پیروزی انقلاب، به نظامیها در مورد ترک سربازخانهها رانشان میدادند. با روح و خوب تهیه شده بود. خیلی گریه کردم، چون تحت تأثیر ایمان و ایثارمردم قرار گرفتم.
این باغ را در زمان اختناق رژیم شاه، همفکران و دوستان تهیه کرده بودند که وسیلهای برای تجمع و کارهای مبارزه باشد. امروز هم مورد استفاده است. من هم سهم ناچیزی در آندارم «هفتاد وپنجهزارتومان».
در راهبرگشتبهتهران، زندانبزرگگوهردشترا همراهبا عفتو بچههاـ کههمراهم بودندـ بازدید کردم. اینزندانرا رژیمشاهساختهو هنوز ناتماماست. اخیرا دادستانیانقلاب،دستاندرکار اتمامآناست. خیلیبزرگو مدرناست. همهچیز در خودشدارد؛ شبیهشهریاست. امید است که در جمهوریاسلامیهمیشهخالیباشد.
شب احمدآقا خمینی، بدون اطلاع قبلی به منزل آمد. ضمن حرفهای زیاد، صحبت از استعفای رئیس جمهوری داشت. موضوع حذف لقب آیت الله در صدا و سیما از بسیاری از بزرگان علمی، مشکلی برای دفتر امام شده که به فکر چارهجوئی بود. از سیاست حذفنیروهای مسلمان، ولی غیرمکتبی، مخصوصا بعضی از افراد نهضت آزادی انتقاد داشت؛ تاحدی هم درست میگوید، باید بعضی از اینها را جذب کرد.