back to top
خانهنویسندگانمجید محمدی محقق: در سایه ساخت ۸ نیروگاه اتمی جدید

مجید محمدی محقق: در سایه ساخت ۸ نیروگاه اتمی جدید

خبرگزاریهای ایران مدتی است خبر ساخت نیروگاههای جدید اتمی را می دهند. از جمله ایسنا خبر از مذاکرات برای ساخت هشت راکتور جدید توسط روسیه را داد. بگذارید از روی داده های دنیای صنعتی برسی کنیم که آیا اصولا ساخت نیروگاه اتمی برای تولید برق مقرون به صرفه است یا نه؟ این سوال سالها است که در دنیای صنعتی موضوع بحث و جدل واقع شده است و فقط مختص به ایران نیست. طرفداران نیروگاه اتمی تا مدتها و حتا تا میزانی در حال حاضر مدعی بودند و هستند که نیروگاه اتمی یکی از ارزانترین روشهای تولید برق است. این ادعا به چند دلیل از طرف مخالفان نیرگاه اتمی مورد انتقاد واقع شد. اول اینکه صاحبان نیروگاههای اتمی همه مخارج را برای ساخت نیروگاه منظور نمی کنند. برای مثال بخصوص بعد از حادثه فکوشیما این سوال در افکار عمومی دنیا مطرح شد که هزینه بازسازی صدمات این حادثه چه میزان است و چرا دولت می باید این مخارج را بپردازد و اصولا مسئولیت صاحب نیروگاه در این راستا چیست؟ از جمله در سایه این حادثه بود که بر عموم واضح شد که نیروگاههای اتمی در تمامی دنیا برای پائین نگاهداشتن هزینه بیمه هیچگاه هزینه لازم برای بیمه کردن تمامی مخارج ناشی از حادثه را منظور نکردند. و یا اینکه هنوز معلوم نیست که آن بخش از هزینه های که شرکتهای دارای نیروگاه اتمی برای نگهداری دراز مدت زباله های اتمی کنار می گذارند کفایت هزینه را می کند یا نه و یا اینک هزینه از کار انداختن یک نیروگاه چه میزان است؟ این سوالها ارزان بودن برق تولیدی نیروگاه اتمی را در دنیای صنعتی به زیر سوال برد. همزمان با این دو نیروگاه یکی در فنلاند Olkiluoto 3 و دیگری در فرانسه Flamanville 3 در حال ساخت است که هم مخارج این دو نیروگاه و هم زمان ساخت آن بشدت بیش از آنچه که فرض شده گرانتر و طولانی تر شده است. به این ترتیب آرام آرام طرفداران ساخت نیروگاه اتمی به جای دفاع از ارزان بودن این نوع تولید برق بیشتر و بیشتر بر پاک بودن این نیروگاه از گازهای گلخانه ای (۱) و اینکه با سیاست انرژی که با استقلال کشور هم خوانی دارد پافشاری کردند و آنرا سر لوحه تبلیغ خود قرار دادند. همزمان با این نیروگاههای تجدید پذیر بخصوص توربینهای بادی ارزانتر و ارزانتر شدند و لاجرم این سوال برانگیخته شد که مجموع این گرانتر شدنها به چه معنی است و مصرف کننده برای هر کیلووات ساعت چه میزان باید بپردازد. برای یافتن پاسخ برای این سوال بگذارید خبر دیگری از انگلیس را در رابطه با ساخت دو نیروگاه جدید اتمی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

در چند هفته قبل دولت انگلیس توافق نامه ای را با شرکت فرانسوی چینی EDF امضاء کرد که بر اساس آن دو راکتور اتمی توسط این شرکت برای انگلیس ساخته خواهد شد. بنابر توافق امضاء شده دولت انگلیس قبول کرده است که اولا ۱۵ میلیارد دلار ضمانت برای قرضی بکند که این شرکت برای تامین بخشی از مخارج لازم دارد و در ثانی تا ۳۵ سال آینده برق تولیدی این نیروگاه را به قیمت تضمینی ۱۳۶ دلار برای هر مگاوات ساعت خریداری کند که این قیمت خرید با ضریب نرخ تورم بالا خواهد رفت. لازم به ذکر است که در حال حاضر قیمت برق در بازار آزاد اروپا کمتر از ۵۷ دلار برای هر مگاوات ساعت است. با این حساب دولت انگلیس قبول می کند که برق تولیدی را به بیش از دوبرابر قیمت بازار برای ۳۵ سال آینده خریداری کند در ضمن اینکه قسمت اعظم هزینه بیمه نیروگاهها با دولت انگلیس خواهد بود (۲).
سوال این است که چرا دولت انگلیس خود را مجبور به تن دادن به چنین قراردادی می بیند. این سوال در سایه تحلیل سبد انرژی انگلیس و سیاست آن جواب خود را باز خواهد یافت.
بنابر EIA در سال ۲۰۱۱ تولید کل برق تولید شده در انگلیس معادل ۳۴۲ تروات ساعت بوده است که به ترتیب

۶۵ تروات ساعت توسط نیروگاه اتمی درست شده است
۳۶ ترواوت ساعت توسط نیروگاههای تجدید پذیر
۲۴۱ تروات ساعت توسط نیروگاههای فسیلی

 

majid uk gas 2011

نمودار شماره ۱: وضعیت تولید و مصرف و واردات گاز انگلیس را از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۱ به نمایش می گذارد. توجه شود که تا قبل از سال ۱۹۹۸ تولید و مصرف تعادلی به نفع صادرات داشته است. اما از این سال ببعد با وجودی که تولید کاهش می یابد مصرف کم یا بیش ثابت می ماند

قسمت عمده سوخت نیروگاههای فسیلی را گاز طبیعی و یا زغال سنگ درست می کند. نظری به نمودار شماره ۱ نشان می دهد که تا سال ۱۹۹۸ انگلیس خودکفا در مصرف گاز بوده است، بعد از این سال تولید گاز سیر نزولی داشته است اما مصرف گاز نتوانسته خود را منطبق با الگوی تولید گاز بکند. لاجرم مجبور به وارد کردن گاز شده است. اما انگلیس در شبکه گاز رسانی که از شرق می آید در آخر این شبکه قرار دارد و وقتی که مصرف گاز این شبکه در فصل زمستان اوج می گیرد به دلیل افت فشار در شبکه گاز رسانی گازی برای انگلیس باقی نمی ماند. البته انگلیس امکان ذخیره سازی گاز را نیز دارد اما همانطور که در نمودار شماره ۲ مشاهده می کنید در زمستان ۲۰۱۲ انگلیس دو روز بیشتر فاصله تا بستن نیروگاههای خود با سوخت گاز طبیعی فاصله نداشته در ضمن اینکه در صورت ادامه سرما قسمت عمده انرژی گرمایی خود را می باید می بست. و این آسیب پذیری که ناشی از ناتوانی در تهیه برق لازم برای صنایع است یک ناامنی اقتصادی در بخش تولید درست خواهد کرد که برای صنایع تولیدی انگلیس به هیچ عنوان مناسب نیست. در ضمن اینکه وابستگی به گاز روسیه عاملی منفی برای استفلال کشور محسوب می شود.از اینرو است که انگلیس از طرفی نمی تواند تولید گاز خود را افزون کند و از طرف دیگر نمی خواهد وابستگی خود را به روسیه بیش از این کند که هست و انرژیهای تجدید پذیر نیز احتیاج به یک منبع تولید برق دارد که در مواقعی که توربینهای بادی و یا نیروگاههای خورشیدی قادر به تولید برق نیستند بتواند این نیروگاه کمبود را جبران کند. و در آخر تغییر در الگوهای مصرف زمان خود را می برد و در انگلیس هنوز نوع نگرشی که بر مبنای رابطه بین انرژی و اکسرژی (۳) که در اروپای شمالی از جمله آلمان رشد کرده است صورت نگرفته است . به این دلایل دولت انگلیس مجبور به امضای چنین توافق نامه ای شده است. 

majid zakhire gaz

نمودار ۲: ذخیره گاز انگلیس. توجه شود که در پایان سال ۲۰۱۲ ذخیره انگلیس نزدیک به صفر رسیده بود در ضمن اینکه میزان حداکثر ذخیره در سال ۲۰۱۳ نسبت به سال قبل نیز افت داشته است. نمودار از GIE

قصد من این نیست که سیاست انرژی انگلیس را در اینجا مورد برسی قرار دهم بلکه می خواهم در این راستا دو امر را در رابطه با ایران گوشزد کنم. اول اینکه وقتی سیاست انرژی که می باید افق ۳۰ سال آینده را در نظر داشته باشد به موقع خطرها را نمی بیند و مصرف و تولید راه حلهای کوتاه مدت پیدا می کند و وقتی که زمان از دست می رود و واقعیتها که می توانست پیش بینی شود و در نتیجه راه حل مناسب برایشان برگزیده شود به موقع انجام نمی گیرد لاجرم آن کشور مجبور به چنین انتخابهای سختی میشود. دوم اینکه پر واضح است که اگر انگلیس همچنان خودکفا در تولید گاز می بود امکان نداشت تن به چنین توافق نامه ای بدهد. لازم به ذکر است که این توافق نامه را انگلیسی امضاء می کند که هیچ لازم نیست به این و آن باج بدهد و هیچگونه تحریمی را تحمل کند ، با وجود این مجبور شده است هم ضمانت بانکی بدهد و هم ضمانت کند که تا ۳۵ سال آینده حداقل برای هر مگاوات ساعت ۱۳۶ دلار بدهد و این بیش از دوبرابر آنچه است که در بورس برق به فروش می رسد. این فقط هزینه ای است که صاحب نیروگاه از دولت انگلیس می گیرد برای رساندن این برق به مصرف کننده احتیاج به شبکه برق است احتیاج به سیستم اداره مشتریان است احتیاج به کنترل دائمی از طرف دولت است. بنابر برآوردی که در سوئد شده است اگر این مخارج روی هم گذاشته شود در نتیجه مالیاتهای مختلف که هر سیاست انرژی می باید دریافت کند تا بتواند سیاست انرژی در دراز مدت را پایه گذاری کند و هزینه انتقال را به این رقم بیافزایم، قیمتی که مصرف کننده می باید بپردازد بیش از ۲۸۶ دلار در هر مگاوات ساعت خواهد شد. 

حال بگذارید که در آینه داده های بالا ساخت نیروگاه اتمی در ایران را برسی کنیم. اینکه دولت انگلیس مجبور می شود ضمانت کند که برق را با قیمت بیش از دوبرابر قیمت از صاحب نیروگاه بخرد و اینکه پروژه ساخت نیروگاه در فرانسه و فنلاند بسیار گرانتر از میزانی بود که پروژه بر اساس آن شکل گرفته است می رساند که ساخت نیروگاه در حال حاضر بسیار نحوه گرانی برای تولید برق در کشورهای صنعتی است بخصوص به اینکه نه انگلیس و نه فرانسه و نه فنلاند مجبور هستند که باجی به این کشور و آن کشور بدهند و یا بار تحریمی را بر گرده اقتصاد سوار کنند. در ضمن این کشورها می توانند ساخت نیروگاه را به مزایده بگذارند و آرزانترین را برای خود انتخاب کنند. اما ایران هم مجبور است که باج به چین و ماچین بدهد هم اینکه حق انتخاب برای برگزیدن شرکتی که بتواند بهترین شرایط ایران را چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ تکنیکی برآورد کند را ندارد و مجبور است رو به روسیه بیندازد. لاجرم این ساخت بسیار بسیار گرانتر از آنچیزی خواهد شد که در دنیای صنعتی برای آن بها می پردازند (۴).
بودن نیروگاه اتمی در سبد انرژی ایران با هیچکدام از معیارهای که اساس سیاست انرژی یک کشور را پایگذاری می کند خوانایی ندارد. همانطور که در بالا بیان شد اقتصادی نیست زیرا بین ۱۰ تا ۲۰ برابر قیمت نیرگاههای است که با سوخت گاز کار می کنند (۵). با استقلال ایران خوانایی ندارد زیرا سوخت گاز طبیعی را که ایران دارای یکی از غنی ترین ذخایر دنیا است لاقل بخشی از آنرا با سوختی عوض کنیم (اورانیوم) که در داخل به میزان بسیار ناچیزی دارا هستیم. در ضمن اینکه وابستگی کشور را به لحاظ تکنیک ساخت و اداره چنین نیروگاهی به خارج از مرزهای کشور به مراتب نسبت به روشهای متعارف بیشتر خواهیم کرد. خوب است که خوانندگان به این وضعیت مشکل غنی سازی و هزینه آنرا بیافزایند (۶). با محیط زیست هم خوانایی ندارد زیرا ایران یک منطقه زلزله خیز است . از این لحاظ هم ساخت نیروگاه و هم نگهداری زباله را اگر نه غیر ممکن لاقل با ریسک بسیار زیادی در طولانی مدت همراه خواهد کرد. چطور امکان دارد که ملتی به سیاست انرژی تن بدهد که در آن تصمیم به وارد کردن نیروگاه اتمی در سبد انرژی بکند که حداقل بین ۱۰ تا ۲۰ برابر نیروگاه با سوخت گاز هزینه برای کشور خواهد داشت در ضمن اینکه چه به لحاظ تهیه سوخت و چه به لحاظ ساخت و اداره آن به انیران بیشتر از بیش وابسته بشود.

هزینه نیروگاه بوشهر کم بود هشت تای دیگر را هم با سکوت خود می خواهیم اجازه دهیم که رژیم برای ساخت‌ آنها بطور مخفی با روسیه قرداد ببندد. همانطور که هنوز معلوم نیست که مخارج نیروگاه بوشهر چه میزان بوده است، مخارج این هشت تا نیروگاه هم معلوم نخواهد شد که چه میزان خواهد بود. بعد که هزینه های این ندانم کاریها کشور را به ورته نیستی کشاند و بعد که خدای ناکرده حادثه ای رخ داد و بخشی از کشور را لاقل برای چند نسل غیر قابل مسکونی کرد و بعد که مجبور شدیم قردادهای آنچنانی برای نگه داری زباله های اتمی و نگه داری نیروگاه و خرید سوخت و در آخر اسقاط کردن این راکتورها بکنیم نمی توانیم همه ناسزاها را به کسی بدهیم که در آخر پای قرداد و یا تسلیم نامه را امضاء می کند. راستش از دید نویسنده این خیانت را خود به خود می کنیم. اینکه انسانهای که جز برای قدرت خود به هیچ چیزی احترام نمی گذارند در همه کشورها موجود هستند. آنچه که جلودار عمل تخریبی این انسانها است فعال بودن جامعه است. سهم خود را در جلوگیری از خیانت که همانا ایستادگی است کنار گذاشتن و فقط به خیانت این یا آن پرداختن نه با عدالت می خواند و نه درمان درد است. آن وقت که گوشزدها را ندیده گرفتیم و در ابتدای ساخت نیروگاه اتمی بوشهر غرور ملی را بی خود پر و بال دادیم که ما آنیم که می توانیم انرژی اتمی داشته باشیم و آن زمان هم که معلوم شد که هم ساخت این نیروگاه و هم داستان غنی سازی خسران بسیار به ایران عزیز وارد می کند سکوت اختیار کردیم باید قبول کنیم که ما هم در این خیانت شریک اصلی بودیم. حالا اینکه دعوا سر این کنیم که قرارداد منع غنی سازی را این شخص و یا آن شخص امضاء بکند خیانت است و یا نه. یا اصلا نام اینرا می توان قراردادی عادلانه گذاشت و یا تسلیم نامه ای بیش نیست فرع مسئله هست نه اصل آن. از دید نویسنده پای این قراداد و یا تسلیم نامه را تمامی مردم ایران امضاء کرده اند بخصوص بخش تحصیل کرده آن. و این بار مسئولیت به دوش تمامی کسانی است که با سکوت اختیار کردن و باعمل نکردن به موقعه الارغم تمامی هشدارها ترجیح دادند که بگویند که انشاالله گربه است و رفتند خانه و در را بستند.
هموطن من براه انداختن چنین پروژههایی از این جهت بسیار خطرناک هستند که بعلت تحمیل هزینه های زیاد اگر به راه افتند دیگر نمی توان جلوی آنها را گرفت و باری می شوند که باید به مدت دراز با تمامی هزینه ها و خطراتی که دارند تحمل کرد. بعنوان مثال با اینکه راکتور بوشهر به صرفه نیست اما بستن آن نیز هزینه های زیاد خود را دارد. از اینرو باید جلوی ساختن نیروگاههای اتمی جدید در ایران محکم ایستاد.

مجید محمدی محقق
mohaghegh.majid@gmail.com
۱۳۹۳/۰۳/۰۸

 


 

۱- گازهای گلخانه ای آن دسته از گازها است که در جو کره زمین با جذب و تابش اشعه مادون قرمز باعث گرم شدن دمای کره زمین می شوند. کار این دسته از گازها این است که گرما را از خود عبور می دهند تا سطح زمین و آب گرم شود اما اجازه بازتاب گرما را از زمین و آب گرم شده به فضا نمی دهند در نتبجه دمای کره زمین را افزایش می دهند. اینگونه گازها هم بطور طبیعی در جو موجود است و هم ساخته دست انسان است. 

۲- این دو نیروگاه در منطقه ای که درحال حاضر نیروگاه اتمی در آنجا قرار دارد ساخته می شود. در ضمن بنابر این تفاهم نامه اگر دولت انگلیس دو نیروگاه دیگر … سفارش به این شرکت دهد میزان قیمت تظمینی را قبول کرده است که از ۹۲٫۵ پوند برای هر مگاوات ساعت به ۸۹٫۵ مگاوات ساعت کاهش دهد.
http://www.svenskenergi.se/Pressrum/Nyheter/Ny-karnkraft-i-Storbritannien/
۳- اکسرژی را برای راحتر شدن درک آن مرغوبیت انرژی در نظر بگیرید. برای مثال با دستمال ابریشم گردگری خانه نمی کنند بلکه برای گردگیری خانه چیت ارزان کفایت می کند. همین رابطه در سیاست انرژی می باید مبنا قرار گیرد. 

۴-این درست است که دستمزد در ایران بسیار پائین تر از کشورهای صنعتی اروپا است اما اولا بخش زیادی از مخارج مربوط به تکنیک است که در داخل نمی توان تهیه کرد و می باید از خارج وارد کرد. در ضمن کارایی نیروی کار ایران در مقایسه با مثلا کشوری مثل فنلاند بسیار پائین تر است. در ضمن به این می باید اضافه کرد رانت خواری و باج دادنها به داخل و خارج و در آخر تحریمها مختلف به این ترتیب زیاد بدور از عقل نیست که حکم داد که ساخت نیروگاه اتمی در نهایت برای ایران بسیار گرانتر تمام خواهد شد. 

۵- بسته به نوع نیروگاه این قیمت متفاوت است. برای مثال نیروگاه گازی یک سوم نیروگاه گرمایی با سیکل ترکیبی است. البته می توان نیروگاههای CHP با District Heating درست کرد که هم هزینه بسیار کمتری دارد و هم کارایی آن بالای هشتاد درصد است. 

۶- آقای مهران مصطفوی بسیار بحران غنی سازی را نقد کردند و در این مقاله فرصت نقل دوباره آن نیست خوانندگان می توانند نظرات ایشان را از جمله « سیاست رقیق سازی اورانیوم» و یا «راکتور اراک قربانی سیاست اتمی ایران» و بسیاری از مقالات و سخنرانیهای ایشان را در اینترنت دنبال کنند.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید