۱۳۹۳/۰۴/۱۲- دانشگاه یکی از مراکز و دانشجویان و دانشگاهیان کسانی هستند که همواره نقش موثری را در جنبش های اجتماعی و سیاسی ایفا کرده اند. در ایران، دانشگاه از عمده ترین مراکز مبارزات آزادیخواهانه و ضد استبدادی بوده است و نظام های دیکتاتوری جنبش های دانشجویی را دشمن خود میدانستند و میدانند. از اینروست که میکوشیدند و میکوشند تا به بهانه پرداختن صرف به “علم” محیط دانشگاه را از دخالت در امور سیاسی که از وجوه دیگر زندگی یعنی اقتصادی – اجتماعی جدا نیست باز دارند اما مگر سیاست جز تدبیر اداره کشور است؟ و مگر دانشجویان شهروندانی نیستند که تحصیل علم میکنند؟ مگر نه تدبیر امور کشور نه به ظن و گمان که به علم باید باشد؟
دیروز، خامنهای میگفت دانشگاه جای سیاست و دانشجو باید به سیاست بپردازد. اما امروز او مستبدی است که از سقوط میترسد و میگوید سیاست برای دانشگاه سم مهلک است! در واقع، تصرف دانشگاهها برای استقرار استبداد و ادامه آن حیاتی است. به هنگام کودتای خرداد شصت به منظور استقرار نظام ولایت فقیه تصرف دانشگاه از ضروریات بود که در نوار مشهور حسن آیت،- پیشنهاد دهنده وارد کردن اصل ولایت فقیه به قانون اساسی – به روشنی، در باره ضرورت بستن دانشگاه صحبت کردهاست. “انقلاب فرهنگی” که به بهانه “اسلامی” کردن دانشگاه انجام شد در واقع هدفی جز بستن دانشگاهها به قصد ساکت و مطیع کردن آن نداشت . زیرا بنابرقول حسن آیت، اجرای کودتای خزنده موکول به محروم کردن «بنیصدر از پایگاه خود» یا همان دانشگاه بود و باید از دگر اندیشان تصفیه میشد و یک دست میگشت تا تحت سیطره رژیم در میآمد.
در آن هنگام بود که زندان اوین را ” دانشگاه اوین ” خواندند یعنی در واقع جای دانشجو و استادی که جز آنچه که «ولی فقیه» میگوید و میخواهد، بیندیشند و بگوید و استقرار استبداد را با مشکل مواجه کند، این ” دانشگاه ” و البته دروس آن شکنجه و فارغ التحصیل شدن با بالاترین مدرک آن اعدام است . اما، بنا بر طبیعت که محیط علمی دانشگاه داشت و دارد، دانشگاه دست نشانده رژیم نشد. بسیاری از دانشجویان که حتی با گزینشهای سخت انتخاب و به دانشگاه راه یافتند فریاد آزادیخواهی سر دادند و باز ،دانشگاه را سرای جنبشها گرداند. از عمدهترین آنها، جنبش دانشجویی 18 تیر ماه سال 1378 که در آستانه سالگرد آن هستیم است که با ایلغار کوی دانشگاه و حمله مغولی به دانشگاه تبریز و دیگر دانشگاهها – که به مجروح و کشته شدن تعدادی و بازداشت و ستاره دار شدن و اخراج و محرومیت از تحصیل بسیاری دیگر از دانشجویان و استادان منجر شد –، سرکوب شد. در واقع جنبش دانشجویی که میتواند نیروی محرکه جنبش مردم برای باز یافت استقلال وآزادی باشد، همواره کابوس دیکتاتور، بوده و هرگز از فعالیت باز نایستادهاست . اینک در حکومت «تدبیر و امید» که با وعده باز کردن فضای سیاسی از جمله در دانشگاه، بخشی از رای دهندگان را به دادن رای تشویق و به پای صندوق رای کشاند و تا این هنگام از آن وعده هیچ تحقق نیافت، کابوس جنبش دانشجویی خواب و بیداری جبار را آشفته میکند.
در آستانه توافق نهایی بر سر بحران هستهای و سر کشیدن جام زهر و نیز استیضاح وزیر علوم، سید علی خامنهای، در دیدار با تعدادی از “اساتید” دانشگاه، فعالیتهای سیاسی در دانشگاه را سم مهلکی برای حرکت علمی کشور میخواند. بنا بر گزارش سایت خامنهای وی در این دیدار گفتهاست: « مسئولان ذیربط و مدیران دانشگاهها باید با جدیت از تبدیل مراکز علمی به محل جولان و فعالیتهای جریانهای سیاسی جلوگیری کنند.
ایشان تبدیل دانشگاهها به باشگاههای سیاسی را سهم ( سم) مهلک حرکت علمی کشور خواندند و خاطرنشان کردند: متأسفانه در دورهای شاهد این پدیده زیانبار بودیم.
حضرت آیتالله خامنهای با تأیید و دفاع از نگرش، فهم و مشرب سیاسی در میان دانشجویان تأکید کردند: این مسئله با تبدیل مراکز علمی به جولانگاه جریانهای سیاسی تفاوت دارد.
ایشان خاطرنشان کردند: آرامش دانشگاهها، زمینهساز و شتاب بخش حرکت علمی کشور است و اگر خدای نکرده این آرامش ضربه بخورد، حرکت علمی متوقف میشود و ایران به عقب باز میگردد.»
بدیهی است او که با علم سروکار نداشته و ندارد، کجا میداند رشد علمی نیاز به شوق و شور دارد و شوق و شور نیازمند دانشگاه مستقل و آزاد است. در واقع هراس او از ضربه خوردن نظام ولایت مطلقه فقیه از ایناست که دانشجویان منتظر نمانند و خود فضای خفقان آور دانشگاه را بگشایند و دانشگاه را محیطی پرنشاط و محل بروز شوق و شور علمی و مسئولیت شناسی در قبال خطرهایی بکنند که هستی کشور را تهدید میکنند. از جمله آن خطرها یکی سرنوشتی که بحران اتمی پیدا میکند و بهای سنگینی که مردم کشور پرداختهاند و باز باید بپردازند و دیگری مشاهده این واقعیت که استبدادها کشور را در پرتگاه تجزیه میبرند است . وضعیت افغانستان در شرق و عراق و سوریه در غرب ایران، هشداری است به مردم ایران که به این مردم میگوید حق با آنها نبود که میگفتند تکان نخورید مبادا ایران در معرض تجزیه قرار بگیرد، حق با آنها بود و هست که میگفتند و میگویند: تکان بخورید تا که ایران افغانستان و عراق و سوریه نگردد.
توافق ضمنی خامنهای با استیضاح «وزیر» آموزش عالی، گویای اصرار او بر خفقانآور ماندن محیط دانشگاهها است. دانشگاه آزاد و در جنبش برای رژیم جبار ولایت مطلقه فقیه سم مهلک است.