☚ در تحلیل پیشین (10 ژوئیه 2014)، محدوده توافق نهائی محتمل را اینسان تعیین و ارائه کردیم:
1 – غنی سازی اورانیوم و شمار سانتریفوژها.
2 – مسئله لغو تحریمها: ایران اصرار دارد که یکجا لغو شوند و امریکا اصرار دارد که به تدریج و متناسب با اجرای توافق نهائی از سوی ایران لغو شوند.
از 9 مشکل، 7 مشکل حل شدهاند. دو مشکل یکی تعداد سانتریفوژها و نوع آنها برجایند. صفر نگاه داشتن ذخیره اورانیوم 5 درجه نیز حل شدهاست. و دیگری، مشکل لغو تحریمها و زمان بندی آن نیز برجا است. این دو مشکل برجا هستند زیرا دو طرف گفتگو باید توافق نهائی را برای «سخت سران» خود قابل قبول کنند. بدیهی است یک طرف، غرب، کاری به کار منافع خود دارد و طرف دیگر، رژیم حاکم بر ایران، حفظ نظام را اوجب واجبات میداند و حقوق مردم ایران را قربانی میکند.
در 4 ژوئیه 2014، رویتر از قول یک دیپلمات غربی گزارش کرد که ایران حاضر است محدود شدن شمار سانتریفوژها را بپذیرد. و باز، ایران میپذیرد ، در آینده، وقتی نیاز به سوخت اتمی پیدا شد، ظرفیت غنی سازیش افزایش پیدا کند.
☚ در 18 ژوئیه 2014، مسلم گشت که دو مشکل برجا مانده این دو مشکل هستند و محدوده حل آنها نیز هماناست که، به شرح بالا، تعیین شده بود. اینک به سراغ گزارش ها و تحلیل ها میرویم تا موضوعهای هنوز محل اختلاف و هم محدوده احتمالی حل اختلاف را بیابیم:
● تماسهای پنهانی میان ایران و امریکا به موازات گفتگوهای علنی و پیشنهادهای متقابل رژیم و حکومت اوباما در گفتگوهای پنهانی:
☚ در 13 ژوئیه 2014، رویترز از وین گزارش کردهاست:
● تماسهای پنهانی میان امریکا و ایران به پیشرفت گفتگوها در وین کمک کردهاند. این گفتگوهای پنهانی که در سال پیش آغاز شدند، همچنان ادامه دارند. آن تماسها بعد از آن برقرار شدند که اوباما پیام داد که امریکا آماده است غنی سازی محدود ایران را بپذیرد و بر اساس آن، توافق برسر برنامه اتمی ایران بعملآید. البته به شرط اینکه ایران قدمهای مشخص و قابل راستی آزمائی بردارد و دنیا را مطمئن کند برنامه اتمیش منحصراً صلحآمیز میماند. دادن این پیشنهاد را به ایران، روبرت اینهورن، گفتگو کننده با فرستادگان خامنهای، در 13 ژوئیه، در مصاحبه با المونیتور، آشکار کرد.
● امریکا بر این نظر است که گفتگوهای محرمانه و پیشنهادش در این گفتگوها و ادامه گفتگوها پیشرفت گفتگوهای ایران با کشورهای 5+1 را آسان کردهاست. در 12 ژوئیه یک مقام ارشد امریکا، در وین، به خبرنگاران گفت: امریکا یکچند انتخاب های سخت بعمل آوردهاست. این انتخاب که امریکا حاضر است برنامه غنی سازی محدود ایران را بپذیرد، انتخاب سختی بود که امریکا انجام داد. ما فکر میکنیم دو طرف باید انتخاب های سخت بکنند تا بتوانیم به توافق نهائی دست یابیم. از ایران توقع داریم نه در زبان بلکه در عمل، جامعه جهانی را مطمئن کند که برنامه اتمیش، منحصراً صلحآمیز است و صلحآمیز میماند.
● پیام اوباما مبنی بر اینکه امریکا حاضر به پذیرفتن غنی سازی محدود اورانیوم در ایران است، در ماه مارس 2013، توسط هیأت امریکائی به سرپرستی بیل برنس، معاون وزارت خارجه، به ایران داده شد. در هیأت، جک سلیوان که اینک مشاور امنیتی جو بایدن، معاون رئیس جمهوری امریکا و اینهورن و پونت تالوار مشاور کاخ سفید در مورد ایران نیز شرکت داشتند.
انقلاب اسلامی: بدینسان، محدوده حل یکی از دو مشکل هماناست که در تحلیل 10 ژوئیه بدست دادیم: «غنی سازی محدود». پس اختلاف بر سر حدود «غنی سازی محدود» است که سانتریفوژها و میزان غنی سازی (هم وزن و هم درجه) و تبدیل شدن اورانیوم به سوخت را شامل می شود . اطلاع ما نیز حاکیاست که به موازات گفتگوهای وین، تماسهای محرمانه حکومت اوباما با دستگاه خامنهای نیز ادامه دارند. بدینقرار، این نه دستآورد روحانی و ظریف که پیشنهاد اوباما است و نه دستآورد که دادن امکان به امریکا برای مهار ایران برای مدتی بس طولانی است. «سردار» قاسمی نیک دریافته و توافق نهائی را بر فرض انجام، با پذیرش قطعنامه 598 درباره پایان جنگ ایران و عراق مقایسه میکند و به خامنهای هشدار میدهد که این توافق کار ولایت فقیه را میسازد.
بدینقرار، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری، سه ماه پیش از انتخابات و به دنبال دریافت پیام اوباما، وارد مرحله قطعی خود شدهاست. علیاکبر ولایتی، قبای ریاست جمهوری را برای خود میدوخته اما نصیب روحانی شد. دلایل گزینش روحانی را در موقع خود بر شمردهایم.
● فریبکاری بزرگ اتمی ؟!:
☚ مقاله را آرون مرات نوشته و در 11 ژوئیه 2014 انتشار دادهاست:
● یک مقام بازنشسته وزارت خارجه ایران به من میگوید: در ایران، ما یک بیابان بزرگ داریم. وقتی باران میبارد، زمین نمیتواند آن را جذب کند و زمین آبی میشود مثل آسمان. مسئله اتمی نیز یک سراب است. واقعیت ندارد. درباره اورانیوم نیست. درباره انتشار سلاح هستهای نیست. درباره بمب اتمی نیست. نزاع امریکا با ما و نزاع ما با امریکا است.
● شاید هیچ مسئله بینالمللی به اندازه مسئله «برنامه اتمی ایران» موضوع خبرسازی و تحلیل نویسیهای همه فریب و برای فریب مردم دنیا، نشدهاست. بطوری که مردم متوسط غرب براین باور شدهاند که ایران در حال ساختن بمب اتمی است و باید با تحریمها و تهدید به جنگ از این کار بازش داشت. رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیهالله علی خامنهای، باصدور فتوائی، تولید و نگاه داشتن اسلحه اتمی را حرام دانست و تصریح کرد که ایران هدفی جز استفاده صلحآمیز از اتم ندارد. برنامه اتمی ایران در دوره شاه سابق به اجرا گذاشته شد و رژیم کنونی همان برنامه را ادامه میدهد. باوجود این، تبلیغات پر فریب، با استفاده از همه وسایل ارتباط جمعی، همچنان ادامه دارند: ایران میخواهد قدرت منطقهای بگردد و به سلاح هستهای برای تهدید کشورهای منطقه نیاز دارد و هرگاه مجهز به سلاح هستهای شود، نه تنها منافع غرب در منطقه که امنیتش را تهدید خواهد کرد.
● علی شبانی، که در دانشگاه لندن در سطح دکترا تحصیل میکند و در ایران تحقیق بعمل آوردهاست، به من میگوید: امریکا با برنامه اتمی ایران پیش از انقلاب مشکلی نداشت. حالا مشکل پیدا کردهاست، زیرا مسئله پیش روی امریکا نه جلوگیری از انتشار اسلحه اتمی که رژیم ایران است. وگرنه، دو گزارش سازمانهای اطلاعاتی امریکا در سالهای 2007 و 2011 تصدیق میکنند که ایران درکار ساختن بمب اتمی نیست.
● در دهههای پیش از انقلاب اسلامی ایران در 1979، ایران و اسرائیل دو کشوری بودند که از حمایت نظامی امریکا برخوردار بودند و بایکدیگر، برضد عراق همکاری میکردند. با انقلاب ایران، امریکا با ایران دشمن شد و ایران پیوندهای خود با اسرائیل را گسست. باوجود این، درجنگ ایران و عراق، در نهان، از ایران حمایت میکرد. این کار را با فروش اسلحه به ایران میکرد. اما پایان جنگ از سوئی و فروپاشی شوروی از سوی دیگر، اسحق رابین، تغییر رفتار با فلسطینیها و رفتن به پای مصالحه با آنها را با متهم کردن ایران به داشتن قصد تولید سلاح هستهای و تهدید اسرائیل همراه کرد. از آن زمان، بدینسو، سعی اسرائیل بر این است که امریکا را متقاعد کند که دو کشور با یک خطر در منطقه روبرو هستند و آن مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای است. در همان سال 1992، ایران دشمن شماره یک اسرائیل عنوان گرفت. ژوزف آلفر، مشاور اسحق رابین، در 1992، در مصاحبه با نیویورک تایمز بود که ایران را دشمن شماره یک اسرائیل خواند.
در واقع، جنگ ایران و عراق به پایان رسیده بود و بسیار کمتر اسلحه میخرید: در 1993، دولت سعودی 16 برابر ایران اسلحه خریداری کردهاست. باز ایران یک نهم اسلحهای را میخرید که اسرائیل میخرید.
● بعد، بمدت 6 سال، «برنامه اتمی» ایران و خطر اول بودنش برای اسرائیل فراموش شد. در دوران ریاست محمد البرادعی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از نو، «خطر مجهز شدن ایران به سلاح هستهای» مسئله روز شد. او جای خود را به یوکیا آمانو سپرد که مجری سیاست امریکا در موضوع برنامه اتمی ایران است. گزارشهای سری که ویکیلیکس انتشارشان داد، چگونگی تعیین آمانو به ریاست آژانس و نقش او را در مورد برنامه اتمی ایران، روشن، بازگو میکنند.
از این پس، نویسنده به نقش اسرائیل و دستیارش سازمان مجاهدین خلق در خبر سازی پیرامون «برنامه تولید بمب اتمی ایران» میپردازد و حاصل سخن کتاب گارت پورتر را باز میآورد: برنامه تولید بمب اتمی وجود نداشت و جعل موساد و سیا بود.
انقلاب اسلامی در هجرت: بهنگام انتشار کتاب، محتوای آن را از نظر خوانندگان گذراندیم و خاطر نشان کردیم که «دروغ بزرگ» را دستگاه ولایت مطلقه فقیه و دولت اسرائیل و سیا و محافظهکاران جدید امریکا ساختند. هریک نیازهای خود را داشتند. الا اینکه سنگینترین بها به مردم ایران تحمیل شد و کار به تحریمهائی کشید که امروز، دستگاه خبری رژیم میگوید برداشتن تحریمها بسا 20 سال بطول انجامد. نخست ببینیم گارت پورتر در تازه ترین نوشته خود، در باره دو مشکل برجا مانده و محدوده حل آنها چه مینویسد:
٭ گارت پورتر: علامتهائی که کری و ظریف درباره توافق اتمی مبادله میکنند:
☚ نویسنده مقاله را در 18 ژوئیه 2014، همزمان با گفتگو بر سر تمدید مدت و چند وچون آن، منتشر کردهاست:
● بانزدیک شدن به 20 ژوئیه، واپسین روز از عمر توافق ژنو، هم جون کری، وزیر خارجه امریکا، و هم محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، از طریق اظهاریههای خود که کلمهها و جملههاشان با دقت انتخاب میشوند، میگویند که دارند به طرف توافق درباره دو موضوع، عمدهترین موضوعها، پیش میروند. ظرفیت غنی سازی که ایران میتواند داشته باشد و مدت توافق (رفع تحریمها و نظارت بر فعالیتهای اتمی ایران ا.ا).
● بعد از دو روز گفتگوی دو طرف با یکدیگر در روزهای یک شنبه و دوشنبه (13 و 14 ژوئیه)، اینک کری و ظریف پایهای برای توافق یافتهاند: ایران شمار سانتریفوژهای خود را به 10000 سانتریفوز فعال کنونی، برای چندین سال، محدود میکند. هنوز دو طرف در باره شمار سالها توافق نکردهاند اما گفتگو در این باره آغاز شدهاست.
لحن و محتوای سخن کری با سخنان یک مقام ارشد امریکا، درست پیش از ورود کری به وین در 12 ژوئیه، مخالف است. آن مقام ایران را متهم میکرد که موضعی اتخاذ کردهاست که محلی برای گفتگو باقی نمیگذارد. این موضع ما را مطمئن نمیکند که ایران قصد تولید بمب اتمی را ندارد.
● توضیح ظریف به نیویورک تایمز، مطابق است با قول داوید سانجر: بطرف توافق درباره دو مسئله کلیدی، یکی ظرفیت غنی کردن و دیگری طول مدت توافق پیش میرویم. ظریف میگوید: «من سعی میکنم توافقی به دست آید که به ما اجازه میدهد سطح کنونی را حفظ کنیم.
در 15 ژوئیه 2014، وال استریت جورنال، از قول دیپلماتی که در گفتگوها شرکت دارد، نوشت: ایران پیشنهاد میکند تعداد سانتریفوژهای ایران 9400 عدد، بماند. حدود تعدادی که در حال حاضر فعال هستند. 9000 سانتریفوژ دیگر نصب شده اما هیچگاه بکار انداخته نشدهاند. از قرار، هدف از نصب آنها این بودهاست که در گفتگو با کشورهای 5+1 ، ایران امتیاز بدست آورد.
ظریف به نیویورک تایمز گفتهاست: از آنجا که ایران با روسیه قرارداد دارد و بنابرآن، تا 7 سال دیگر، سوخت نیروگاه بوشهر را روسیه تأمین میکند، او میکوشد طرف گفتگو را با این مدت بمثابه طول مدت توافق، موافق کند. ما میخواهیم به اندازهای اورانیوم غنی کنیم که بدان نیازداریم. بنابراین، در طول مدت 7 سال، ما نیازی به تولید اورانیوم نخواهیم داشت.
زمانی که ظریف پیشنهاد میکند میتواند طولانیتر هم بشود. زیرا ایران با روسیه مشغول گفتگو است برای اینکه، بعد از پایان دوره قرارداد، روسیه به تأمین سوخت نیروگاه ادامه دهد. با چنین توافقی، ایران دیگر نیاز به غنی کردن اورانیوم نخواهد داشت.
● کری، در کنفرانس مطبوعاتی خود، از سخن گفتن در باره تعداد سانتریفوژها امتناع ورزید. باوجود این، گفت: ما مثل بلور شفاف کردیم که 19000 سانتریفوژی که ایرانیها دارند بسیار زیاد هستند. این امر که او از 19000 سانتریفوژ موجود سخن گفت و نه 10000 سانتریفوژی که کار میکنند، بدین معنی است که او درب را برای مصالحه بر سر نگاه داشتن نیمی از سانتریفوژها باز گذاشت.
در همین تازگیها، یعنی درماه ژوئن، مقامات حکومت اوباما به مطبوعات گفتند: تعداد سانتریفوژهائی که امریکا میتواند بپذیرد، بین 2000 تا 4000 عدد است. دلیلی که اقامه میکردند این بود که با بیشتر از این تعداد سانتریفوژ، ایران میتواند، ظرف دو تا سه ماه، بمب اتمی بسازد. از اینرو، واشنگتن اصرار دارد که تأسیسات اتمی ایران، به این کشور امکان ندهد زودتر از یک سال، بمب اتمی بسازند.
اما واشنگتن میداند که جلوگیری از تولید بمب اتمی راهحل دیگری دارد و آن صفر نگاه داشتن اورانیوم غنی شده از راه تبدیل درجای آن به سوخت است. ظریف به نیویورک تایمز توضیح دادهاست که درپیشنهاد ایران، تضمین تبدیل بلافاصله اورانیوم غنی شده به سوخت گنجانده شدهاست.
سانجر گزارش میکند که ظریف ،پیشنهاد نگاه داشتن تعداد سانتریفوژها را در سطح 9400، با تبدیل درجای اورانیوم غنی شده به سوخت نیروگاه اتمی همراه کرده است.
ظریف به نیویورک تایمز گفتهاست: ایران تضمینهای لازم را میسپارد که در طول مدت توافق، تأسیساتی که سوخت را به اورانیوم غنی شده باز میگردانند، ایجاد نکند. و بدیهی است که ایران تضمین میکند غنی کردن اورانیوم را در سطح لازم برای سوخت نیروگاه اتمی نگاه دارد.
● سانجر میگوید: وزارت خارجه امریکا میخواهد که زمان لازم برای ساختن بمب اتمی بیشتر از یک سال باشد و ظریف، در ماه ژوئن، در مصاحبه با IPS ، گفته بود: ایران تضمین میکند که در تمام مدت توافق، در تأسیسات اتمی ایران، درجه غنی سازی بالا نرود. بنابراین، موجبی برای نگرانی نیست.
سانجر میگوید: اما مقامات امریکا «تردید دارند» که چنین تضمینی کافی باشد به ترتیبی که ایران نتواند آنرا نادیده بگیرد. و هیچ توضیحی درباره تردید خود و هیچ دلیلی بر موجه بودنش ارائه نمیکنند. گزارش سانجر مربوط به پیش از دیدار و گفتگوی ظریف با کری بود.
● در کنفرانس مطبوعاتی، کری درباره طول مدت توافق نیز سخنی نگفت. اما مقامات امریکا، در 12 ژوئیه، به رویترز، گفتهاند: امریکا از تعیین رقم خودداری میکند اما میخواهد که این رقم دو عددی باشد. پیش از آن، مقامات امریکا گفته بودند مدت قرارداد باید 20 سال باشد.
● در 12 ژوئیه، پیش از گفتگوی کری با ظریف، مقام ارشد امریکا، در گفتگو با روزنامهنگاران، سخنان 7 ژوئیه خامنهای را- ایران نیازمند 190000 هزار سانتریفوژ نسل اول است – مورد انتقاد قرار داد. این تعداد بسیار بیشتر از تعدادی است که ایران هماکنون دارد و امریکا میگوید از تعداد موجود نیز باید کاسته گردد.
در کنفرانس مطبوعاتی خود، کری گفت صحبت خامنهای درباره نیاز ایران به 190 هزار «سو» مانع مصالحه نیست. زیرا مربوط میشود به زمانی که ایران نیروگاههای اتمی بیشتری خواهد داشت که نیازمند سوخت خواهند بود. بر اساس گفتگوهایش به ظریف، او دریافت که نیاز به 190 هزار «سو» در زمانی بعد از پایان دوران توافق ممکن است پیدا شود.
سخن کری بدین معنی است که ایران میپذیرد در طول مدت توافق، هیچ بر تأسیسات اتمی خویش نیفزاید. بنابراین، خواست امریکا در باره دو رقمی بودن مدت توافق متحقق میشود.
● زمانی که دو طرف دریابند که مدت توافق چندان اهمیتی ندارد و از اختلاف دو رقم، یکی رقمی که ایران پیشنهاد میکند و دیگری رقمی که امریکا پیشنهاد میکند، بکاهند، توافق میتواند بعمل بیاید. وقتی سانجر از ظریف پرسید: آیا تا 20 ژوئیه، توافق بعمل میآید؟ ظریف پاسخداد: توافق را تا شب میتوان به عمل آورد.
٭ نیاز رژیم و حکومت اوباما به حل بحران اتمی:
● پیام اوباما حاوی پذیرفتن غنی سازی اورانیوم بمقدار محدود، یعنی اینکه حکومت او میخواهد مشکل اتمی ایران حل شود. گفتار و رفتار خامنهای از مارس 2013 (فروردین 92) بدین سو، بخصوص پیش کشیدن «نرمش قهرمانانه»، نیز گویای نیاز او و رژیم به حل مشکل است. مهندسی انتخابات و به ریاست جمهوری رساندن روحانی، اقوی دلیل بر نیاز فوری و فوتی رژیم به حل مشکل است. بخصوص که
● و این گزارش کوتاه درباره وضعیت حکومت روحانی که از ایران دریافت کردهایم، گویای یک و همان واقعیت است: ناتوانیهای رژیم بیزاری جامعه را روزافزون میکند و همه چیز درگرو سرنوشت گفتگوها برسر اتم گشتهاست:
حتی بنابر آمار رژیم، در انتخابات ریاست جمهوری، یک چیزی حدود بیست ملیون نفر رای ندادند. حتی اطلاع دقیق داریم که در روستاها وقتی بعضیها میرفتند به شوراها رآی بدهند، با اعتراض بلند، به ریاست جمهوری رأی نمیدادند
در حال حاضر، به یقین آنهاییکه رای هم دادند به دلیل مواردیکه که قول داده بود که در موارد حساس مردم را به صحنه میکشد و عمل نکرد وحتی از حضورگروههایی که قصد این کار را داشتند جلوگیری کرد، و نیز قولهای دیگری که انجام نداد و همان بساط رفیق و خویش بازی را برجا گذاشت، شماری از آنها که به روحانی رأی دادند پشیمانند واو را از خاتمی بیلیاقتتر توصیف میکنند. گروههای فقیر جامعه نیز او را با احمدی نژاد قیاس میکنند وحسرت دوران احمدی نژاد را میخورند. البته این بحث اتمی تا حدودی مردمی را که به او رأی دادند بین دو راهی قرارداده که اگر موفق شود اثر مثبت دارد اگر نه بسیار منفی. ولی بدون تردید حدود 25 تا 30 درصد آرایش ریزش کرده و مردم بسیاری دو دل و منتظر حل مسئله اتمی هستند.
٭ حاصل سخن:
1. بدینقرار، رژیم میپذیرد تا زمانی که نیاز به سوخت اتمی پیدا شود، غنی سازی اورانیوم را منجمد کند.
2. میپذیرد که شمار سانتریفوژها را در عدد 9400 نگاه دارد.
3. طول مدت توافق نهائی دو رقمی میشود. رقم میتواند میان 10 و 20 سال تعیین شود.
4. تحریمها هم اکنون موضوع گفتگو هستند. رفع همه تحریمها بنابرگزارش روزیتر میتواند 20 سال بطول انجامد.
اما بسا با تمدید مدت توافق ژنو، با آسان کردن استفاده ایران از پولهائی که آزاد میشوند، موافقت شود.
5. با آنکه دو طرف نیاز مبرم به حل مشکل دارند، اما در داخل کشورهای خود و در بیرون از آن، با مخالفانی روبرو هستند که هرتوافقی را نمیتوانند به خورد آنها بدهند. و علت به انجام نرسیدن توافق پیش از بسر رسیدن دوره 6 ماهه توافق ژنو نیز همیناست.
6. گزار ش مجلس عوام انگلیس از حکومت این کشور میخواهد فرصت دوره ریاست جمهوری روحانی را از دست ندهد. بی بی سی برای روحانی و دستگاههای تبلیغاتی امریکا برای ظریف تبلیغ میکنند. اما طرف گفتگوهای محرمانه امریکا خامنهای است. نه امریکا و انگلیس و خامنهای و مافیاهای نظامی – مالی و حزب سیاسی مسلح نگران خسارتهای محاسبه نکردنی مردم ایران نیستند.
7. مقایسه توافقی که، اینک محدوده آن دقیق شدهاست، با قبول قطعنامه 598 و سرکشیدن جام زهر بجا است. زیرا زیانی چنان هنگفت برای این نتیجه، چون پایان دادن به جنگ در شکست، بعد از 8 سال، غیرقابل توجیه است. اینبار نوبت خامنهای است که از مردم ایران بخواهد چون و چرا و سئوال و تحلیل نکنید!
این واقعیت که رژیم زندانی بحرانی است که خود ساختهاست و کلیدی که روحانی از آن سخن میگوید توافق اتمی است را رژیم دست آویز القای این ترس در جامعه کردهاست که اگر بحران اتمی حل نشود، ایران میتواند سرنوشت عراق را پیدا کند. همانطور که گزارش کوتاه از ایران حاکی است، این ترس زمینه را آماده پذیرش توافق اتمی، هرچه باشد، کردهاست. بدیهی است، دستگاههای تبلیغاتی امریکا و انگلیس به وظیفه خود عمل میکنند اما مسئولیت آنها که این تر س را به مردم القاء کردهاند و میکنند، بسیار سنگین است.