برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.
بنی صدر: راجع به قسمت اول سئوال شما قبلا پاسخ داده ام. به اختصار عرض می کنم. آقای خامنه ای و آقای نتانیاهو یک طرز فکر دارند. خامنه ای معانقد به با الرعب است و فکر می کند اگر کناره غربی مسلح شود کار تمام است. آقای نتانیاهو هم که در غزه جنایت کمی کند او هم برای ایجاد رعب و وحشت زور بکار می برد. بنابرای طرز فکر یکی است. خامنه ای نمی تواند بفهمد چرا مردم فلسطین در این وضعیت است.
به حقوق خود نه واقف بودند نه عمل کرده اند نه ایستاده اند. حرفی هم که آقای خامنه ای می زند پوششی است که در دل دارد یعنی نوار غربی بیافتد دست حماس و جهاد اسلامی. فرض کنیم که دست آنها افتاد وقتی خود اینها رعایت حقوق انسانی مردم فاسطین را نمی کنند چطور امکان دارد که با اسلحه بتوان این حقوق را رعایت کرد. اگر منطق منطق اسلحه باشد اسرائیل است که برنده است. از آقای خامنه ای نمیشود توقع داشت که واقعیت را بفهمد و اگر ربان باز می کند زبان به حق باز کند. او زبان آزادی ندارد بلکه زبان زور دارد. مشکل مردم فلسطین از دید من نخست مشکل داخلی است، این مردم خوب میتوانستند از فرصتی که بدست آورده بودند یک جامعه حقوقمند ایجاد کنند و هر گاه چنین کاری را کرده بودند البته اسرائیل نمیتوانست آنها را به این حال روزی که الان در آورده است در بیاورد ونه می توانست هر روز بر سرشان بمب بریزد. همه ما با یک واقعیت تلخ روبرو هستیم، در همین هفته ای که اسرائیل در غزه این جنایات را میکرد، در سوریه هزاروهفتصد نفر کشته شدند خوب آقای نتانیاهو میگوید که هنوز محل دارم برای کشتن. اگر کشتن بد است اسد و داعش و النصره چرا می کنند. مسئله اینست که در کشورهای اسلامی به زور نقش خدائی می بخشندسرنوشتی برای خود ساخته اند که ماجرای جنگهای صلیبی دوباره تکرار شد واینبار با یک تفاوت بسیار بزرگ ، در جنگهای صلیبی نخستین ، غربیها قشون آوردند در منطقه و شکست هم خوردند، دوبار شد و طولانی هم شد و شکست خوردند. این بار نه خیر گروه های مسلمان ، با پول خودشان که نفت را مفت می فروشند به این غربی ها، پول آنرا می گیرند و باز این غربی ها اسلحه می خرند، و به نفع آنها به جان هم می افتند و همدیگر رامی کشند و کشور های خود را می برند به پای تجزیه. حالا می رسیم به این صحبت که بخشی از مردم می گویند به ما چه ربط دارد . یک ربط اولش همین است که آن که می گوید به من ربطی ندارد اصلا مسئله حق به ذهنش نمی آید، اینکه انسان حقوقمند است به دهنش نمی آید، اینکه ملت ها حق حیات دارند، حقوق ملی دارند به دهنش نمی آید، چون خود به عنوان ایرانی این حقوق را برای خود قائل نیست. اگر اینها به ذهنش می آمد، به این حقوق قائل می شد، دیگر نمی گفت به من مربوط نیست، برای اینکه میدانست که به هر حقی در هر کجای جهان تجاوز بشود، عینا مثل این است که به حقوق او در ایران تجاوز شده است. افزون بر این، خوب، این اسرائیل چه پدیده ای است؟ اسرائیل پدیده ای است که بقای خود و موقیت خودش را در تجزیه کشورهای منطقه می بیند ، حالا دیگر تنها ،قضیه فلسطین نیست . در آن زمان که من هنوز در ایران بودم آگاه شدم به اینکه اسرائیل طرحی برای تجزیه کشورهای مسلمان را ایجاد کرده بود. این طرح در سال 1980 تهیه شده است بعد در وزارت دفاع امریکا همین طرح و نقشه کشورهای منطقه بعد از تجریه ، همه اینها تهیه شده است. خوب الآن می بیند هر جا که این ها مداخله کرده اند، این طرح اجرا شده است ، از لیبی بگیرید، بعد آمده اند در سوریه ، بعد هم آمده اند در عراق .خوب ایران هم جزء این طرح است، شما که می گوئید به ما چه مربوط ، ربطش این است که هر گاه به این اسرائیل امکان تفوق طلبی داده بشود، سراغ من و شما هم می آید. مگر نمی گویند که اینها در کردستان عراق ، کردستان ایران ، کردستان سوریه دارند پایگاه درست می کنند؟ پس به ما هم ربط پیدا کرده است. حتی اگر ما به کلی بر حقوق ملی خویش و حقوق انسان جاهل بودیم باز این به لحاظ اینکه ما می باید بر اصل موازنه عدمی پیرو آن سیاستی باشیم که به کشور های منطقه امکان میدهد مستقل و آزاد زندگی کنند و در آنچه که اشتراک دارند، باهم همزیستی و همکاری داشته باشند به ما ربط پیدا می کرد. در همین حالی که ما داریم با هم حرف می زنیم ، ثروت ملی ما را در خلیج فارس کی ها می برند؟ بخشی را عربستان می برد، متحد کیست؟ اسرائیل. بخشی از آن را قطر و امارات می برند آنها متحد کی اند؟ اسرائیل .بله، پس به ما ربط دارد. حالا همه اسناد منتشر شده معلوم و روشن شده است ،این جنگی که هشت سال بر کشور ما تحمیل شد، این را امریکا وعربستان و انگلستان، به علاوه ایرانی نماهای خائن به ایران ، آقای صدام را آماده کردند و هشت سال یک ملتی را نفله کردند.نه تنها ایرانی، عراقی را هم نفله کردند. خوب توی این ایرانگیت ها، اکتبر سورپرایز ، همه اینها که می بیند، آن صد میلیارد دلاری که گم شد در این هشت سال جنگ، تدارک اسلحه را کی دید برای ایران که این جنگ هشت ادامه پیدا کند؟ اسرائیل، پس به ما ربط دارد. چگونه این تبلیغات سلطه گران می تواند این طور ذهن شما را مشوش کند که حقیقتی که باید دید را نبینید.ما الآن در محاصره پایگاه های نظامی و اطلاعاتی امریکا و اسرائیل هستیم. اسرائیل تنها در مناطق کردنشین نیست که پایگاه زده است، در آذربایجان هم پایگاه زده است. ایالات متحده که دور تا دور ایران پایگاه اطلاعاتی و نظامی دارد. پس به ما ربط دارد، اینکه آقای خامنه ای با آقای نتایاهو و محافظه کاران جدید در امریکا مثل ظروف مرتبطه باهم ، زیرا زیر ارتباط دارند و هم را نگه می دارند یک واقعیت است، نمی خواهی ببینی نبین اما یک واقعیت است.
سئوال مجری: آقای بنی صدر در رابطه با این طرح برنارد لوئیز که یهودی است و در اینترنت هم گذاشته اند، طرح تجزیه ایران، می توانید در ارتباط با این بحث توضیحی بدهید؟
بنی صدر: والله این را چندین ده بار توضیح داده ام و یک بار هم در سایت انقلاب اسلامی ، هم نقشه و هم آن سیاستها را انتشار دادیم .توضیح آن سیاستهایی که اینها دارند، واضح است . می گوید که کشور های منطقه موزائیکی از اقوام و ادیان هستند، آن جاهایی را که میشود بر مبنای قومیت تجزیه کرد باید بر این مبنا تجزیه کرد. آن جاهایی که بر مبنای دین و مذهب می شود تجزیه کرد باید بر آن مبنا تجزیه کرد.درمورد ایران هردو مورد را می شود کرد، هم بر مبنای قومیت می شود تجزیه کرد و هم بر مبنای دین شیعه و سنی. خب شما اگر بخواهید در یک منطقه زندگی کنید که مردم آن کشور هایی داشته باشند با مردمی دارای حقوق، حقوقمند و در رشد، خب همه چیز منطقه به شما مربوط است ، چطور مربوطی نیست؟ آن هم توی این دنیا که از یک طرف می گوید دوره جهانی شدن است ویک دفعه از آن طرف وارونه ، می آید و در همسایگی ما یک رژیمی به خودش اجازه می دهد یک مردمی را کشتار کند ، آن وقت ما بنشینیم و یگوئیم به ما ربطی ندارد ،بکن. شگفتا که ماه رمضان است و شما ایرانی ها هم شیعه هستید و حالا با دین، بی دین ، برای علی قرب و منزلت قائلید، آن آدم بابت اینکه در یک گوشه ای از کشورش از پای یک دختر یهودی خلخال بیرون آورده بودند گریست. گفت بر این ستم باید گریست و شما در این عصر و زمان رو بروی جنایت ایستاده اید و می گوئید به من مربوطی نیست؟ این چگونه انسانی است. خوب من به شما می گویم چون شما غافلید از حقوق خود این حرف را می زنید اگر ازحقوق خود غافل نبودید و به حقوق خود عمل می کردید، این حرف را نمی زدید ولو همان چیزهایی که می گفتم نبود، که هست. این اتحاد الآن وجود دارد، شما ببینید که دارند با هم عمل می کنند. عربستان می گوید، اسرائیل اول برود آنجا را کن فیکون کند، مهم نیست، کار حماس را تمام کند بعد من ، پول باز سازی غزه را می دهم. آقای السیسی طرح آتش بس می دهد، خوب حالا آقای عرب کشور ناصر تو این طرح را می دهی از خود نمی پرسی که این آقا چه حق دارد بیاید بزند بکشد ، ویران کند، بعد توبشوی واسطه و بگوئید لطف کنید و دیگر نزنید. او هم بگوید بسیار خب! تا کی می خواهید واسطه شوید شرم هم خوب چیزی است؟ شما 500 میلیون عرب چرا اینطور ذلیل شده اید. در قضیه اتم اسرائیل و عربستان هستند که سیاست خود را تحمیل می کنند پس بما ربط ندارد؟
حا که معلوم شد که اینها بما ربط دارد ببینیم بهترین روش عمل کدام است و اینکه آقایان گفتند که راه پیمائی بشود، فرض کنیم از کربلا تا بیت المقدس، بسیار خوب یکی به این آقایان سردار بگوید که شما که این حق را برای راهپیمائی قائل شدید، ایرانیان این حق را ندارند؟ شما که راهپیمائی این مردم را به گلوله بستید؟ یادتان رفته است که چند بار این جنبش های شهری را به خون کشیده ایده ؟ هم اکنون یکی از آقایون حزب اعتماد ملی گفته است که اینان از ترس اینکه مردم وقتی که جمع می شوند بر ضد مقامات شعار ندهند جلوی جمع شدن مردم را گرفته اند، پس شما چطور می خواهید راه پیمائی کنید؟ پس بفرمائید که راه پیمائی نمی خواهید انجام بدهید بلکه نمایش میخواهید انجام بدهید آن هم بترتیبی که آرایش آن را هم خود انجام بدهید، مثل این راه پیمائی که امروز ترتیب گرفت. خوب واضح است که این کار ساختگی است و اثری نخواهد داشت و مردم دنیا هم میدانند، اینقدر از این اجتماعات نمایشی در دنیا انجام می گیرد که بعلت ساختگی بودن آن اثری در دنیا ندارد، آن اجتماعاتی که اثر دارد مانند اجتماعات مردم فرانسه است و چون اثر دارد حکومت فرانسه جلوی آن را می گیرد، اینقدر فشار زیاد شد که همین چهار شنبه دولت فرانسه مجبور شد که منع تظاهرات را بر داشت وخوب جمعیت زیادی به آن جا رفتند و اعتراض کردند و فردا هم قرار است که مردم فرانسه اعتراض خود را بیان کنند و دولت هم آن را ممنوع کرده است. این گونه اعتراضات بصورت خود جوش است و خود مردم( معترضین) اداره کننده هستند و از آن جائی که ساختگی نیست و تحت نظر سرداران سپاه انجام نمی شود، اثر گذار می شود و کار خوبی است. هر گاه شما یعنی حزب سیاسی مسلحی که به جان این مردم افتاده اید، سایه مبارک را از سر مردم کوتاه کنید و بگذارید که این ملت صاحب سرنوشت خود بشود، در آن صورت دولت حقوقمند و با اعتبار و با شخصیت پدید می آورند و حرف آن ها در جهان خوانده خواهد شد، اما حالا حرف دولت های این منطقه را کیست که بخرد؟ کیست که اعتبار برای این دولت ها قائل باشد؟ آیا این دولت ها شخصیت دارند که ملت دنیا برایشان فخری قائل بشوند؟ باید انصاف داشت و چشم ها را گشود و واقعیت را دید. شما در حال حاضر بر سر مسئله اتم خیلی وضعیت بهتری از فلسطینی ها ندارید، و کار به مرحله سر کشیدن جام زهر تسلیم نزدیک می شود. دائم مسله را طول میدهید که شاید این مردم باور کنند که در حال مقاومت هستید. بله که مردم اثر دارند، بله که جمع شدن مردم اثر گذار است، اما مسئله این است در صورتی اثر گذار است که تصدی این امور با خود مردم باشد و نه آقای سردار سپاه و …
حرف آخر راجع به تجزیه و سیاست تجزیه طلبانه ای که بخشی از دستگاه حاکمه امریکا و اسرائیل دنبال می کنند صحبت کردیم اما الان یک مسئله جدیدی هم بوجود آمده است و آن این است که چون این تجزیه ها توسط گروههای مسلح انجام می شود خوب چه کسی تضمین میکند که فردا این کشورهای غرب مرکز همین ترورها نشود؟ هیچ کس این تضمین را نمیتواند انجام دهد در نتیجه خود این غربی ها را ترس فرا گرفته است چون دیگر هیچ کس مهاری بر دیگری نخواهد داشت الان نگاه کنید آن افغانستان است و این سوریه است و عراق و لیبی هم همینطور، این گروههای مسلح به مانند موج از کشوری به کشور دیگری میروند و میجنگند و غربی ها باید دور تمام کشورهای غربی دیوار بکشند و به قلعه تبدیل شود. خوب حالا بخشی میگویند که این شیوه تغییر غلط است. پس حال که این شیوه غلط است پس شیوه دیگری وجود دارد که درست باشد و آن اینکه جمهور مردم کشورهای منطقه تغییر را بخواهند و بخواهند که خود صاحب حقوق بشوند و از آن مهم تر بخواهند که دولت های حقوقمند داشته باشند، آقای خامنه ای از این وحشت کرده است، دو بیچارگی برای ایشان و امثال ایشان به بار آمده است، یکی اینکه : این مسئله اتم را به بن بست کشانده و در آن وامانده است، بیچارگی دوم اینکه تجزیه سازان در غرب دارند اقلیت می شوند و طرفداران کشورهای منطقه که می خواهند تغییر کنند در حال تبدیل شدن به اکثریت هستند بطوری که در آمریکا لو رفته که اف بی آی که می بایست مامور حفظ امنیت باشد، مسلمانان را فریب می دهد که کارهای تروریستی انجام دهند تا آنها تحقیقات ضد اسلامی انجام دهند، صد افسوس به این ایرانی وغیر ایرانی مسلمان که وسیله سیاست اسلام ستیزی و اسلام هراسی شده است. ولی وقتی این علنی می شود یعنی اینکه طرف متوجه که این خطرناک است. برای اینکه فکر می کند آدمی که آموخته شده برای تبلیغ بر ضد اسلام بکند, ممکن است که فراوان زاد و ولد بکند و بعد دیگر قابل مهار نباشد. جمعیت ملسمان در غرب هم در حال رشد است و مانند خمرهای سرخ و یا فاشیستها در اروپا نیست که یک گروه کوچک باشند بلکه می توانند یک جمعیت دردسر زا باشند. وقتی ما این واقعیت ها را بدانیم, می توانیم به خود اعتماد بکنیم. ما ایرانیها, سوریها, عراقیها, مصریها باید به نتیجه برسیم که خود می توانیم معمار سرنوشت خود باشیم. ما خود می باید به این استبدادها پایان بدهیم. ما خود باید حقوقمند بشویم. ما باید ملت هائی باشیم با غرور, با شخصیت و ملتهائی باشیم که زندگی خود را بر اساس حقوق ملی سازمان می دهیم و در جهان نمی گذاریم که ذره ای از این حقوق را متجاوزی ببرد!
شاد و پیروز باشید.
بر گرفته از مصاحبه با رادیو عصر جدید 25 ژوئیه 2014 ـ 5 مرداد 1393