back to top
خانهدیدگاه هاامیرحسین لادن - اسرائیل، کشور سرکش!

امیرحسین لادن – اسرائیل، کشور سرکش!

 26 دی ماه 1402 . کشورهائی که خود را مقید به هنجارهای بین المللی نمی دانند؛ قوانین و مقررات جهانی، و معیارهای پذیرفته شده را نادیده میگیرند؛ “کشورهای سرکش”، هستند.

کشورهائی که برای منافع خود، بهر کاری دست میزنند؛ و قوانین و پیمان ها را، احمقانه و کودکانه می دانند؛ “کشورهای سرکش”، هستند.   

سیاست هر حکومت نیز، زائیده دید و باور، و خواست مردمان آن کشور است. در ضمنی که رابطه ای مستقیم با سنت و مذهب، و فرهنگ و تاریخ آن ملت دارد. در این نوشتار، سیاست کشور اسرائیل را بررسی می کنیم.

سیاست اسرائیل هدفمند، و برنامه های آن دراز مدت و هوشمندانه است. هدف و برنامه ی اصلی اسرائیل، گسترش مرزهای کشورش می باشد، که از طرف دولت های اسرائیل، گام به گام دنبال شده است. این برنامه، هم ریشه ی سنتی – مذهبی دارد و هم ریشه در حرکت صهیونیسم.

سنت و مذهب

اولی، سنت – مجموعه ای از دیدگاهها، تشریفات، شاخه ها و ماجراهایی است که از یک نسل به نسل دیگر انتقال یافته؛ و در رابطه با مذهب – قوم یهود، پیروان تورات هستند. یهودیان باور دارند که منتخب، برگزیده و فرزندان محبوب خدا هستند. خداوند در “آیات پیدایش” در تورات، سرزمین مابین رود نیل تا رودخانه دجله و فرات را که شامل، فلسطین، اردن، لبنان، سوریه و عراق میشود، به اسرائیل بخشیده است.

کارل پوپر می نویسد: “تئوری قوم برگزیده، بر اساس این تصور است که خدا یهودیان را انتخاب کرد که ابزار ویژه ی او، و وارث زمین باشند”. در ادامه می نویسد:” تردیدی نیست که این توهم زائیده ی زندگی اجتماعی قومیِ یک قبیله می باشد. در این تئوری، “قبیله” از ارزش بسیار بالائی برخوردار و همه چیز است و فرد بدون آن، هیچ است. در این تئوری، پایان مشخص شده، یهودیان وارث خدا هستند!؟ برتری نژادی و رنگین تر بودن خون یک قبیله، زائیده ی همین توهم می باشد.”  (1) 

صهیونیسم

صهیونیسم، با اندیشه ی سیاسی تئودور هرتسل در کتاب “کشور یهودیان” در سال 1896 پایه ریزی گردید.  (2)

“صهیونیسم یک جنبش سیاسی و ملی گرائی یهودی است که در اواخر سده ی نوزده گِردِ اندیشه و نوشته ی هرتسل، شکل گرفت.” هرتسل، در سال 1895 رهبر حرکتی شد برای تشکیل یک کشور یهودی.

هرتسل 160 سال پیش در بوداپست (مجارستان) متولد شد، و در دوران آموزش ابتدائی، خانوادگی به وین (اتریش) رفتند. او تحصیلاتش را در رشته ژورنالیسم، ادامه داد. هرتسل نسبت به مذهب، بی تفاوت بود؛ ولی تجربه های رفتار ضد یهودی در اروپا، به ویژه ماجرای محاکمه و محکومیت سروان آلفرد دریفوس (1894)، افسر یهودی فرانسوی که محکوم به فروش اطلاعات محرمانه ی ارتش به آلمانی ها شده بود، روی هرتسل اثر عمیقی گذاشت؛ و او را بسوی اندیشه ی صهیونیسم کشاند. پدیده ی بازگشت به فلسطین که قرن ها، رویای “یهودیان پراکنده و سرگردان” بود، با اندیشه ی هرتسل، از رویا، به برنامه تبدیل شد. 44 سال پس از درگذشت هرتسل، تشکیل کشور اسرائیل، اعلام گردید.

صلح، تنها نبود جنگ نیست، حضور عدالت است

عدم حضور عدالت، رابطه ی بین اسرائیل و آوارگان فلسطینی را به خوبی به نمایش میگذارد. این بی عدالتی، بخودی خود بوجود نیامد، با سخنان بن گورین، بنیانگذار اصلی و اولین نخست وزیر اسرائیل آغاز شد که گفت:

”دو ملت (یهودی و فلسطینی) نمی توانند در یک سرزمین، زندگی کنند. این سر زمین متعلق به یهودیان است.”

سخنان بن گورین، سیاست اسرائیل را مشخص و برنامه ریزی کرد.

برای اجرای این سیاست و ایجاد چنین واقعیتی، فلسطینی ها، باید پاکسازی و اخراج می شدند.

بین 750000 تا 775000 فلسطینی یا رانده شدند، و یا فرار کردند، و سرزمین اسرائیل بر آن تأسیس شد، همینطور بر آن بخشی که در جنگ 1948-49 فتح کرده بود.

در ضمنی که “رهبری اسرائیل بر این باور بود که اگر میخواهند کشور آسیب پذیر و نا امن آنها شانسی برای زنده ماندن داشته باشد، باید تا حد امکان تعداد عرب ها – کمتر و کمتر شود.”  (3)

بنی موریس، تاریخ شناس برجسته اسرائیل و استاد دانشگاه بن گورین می نویسد: “پاکسازی قومی 775 هزار فلسطینی در سال 1948، از نظر اخلاقی کار درستی بود، ولی از نظر سیاسی اشتباه بزرگ اسرائیل این بود، که اخراج بزرگی انجام نداده و کل کشور را پاکسازی نکرده است.”  (4)

Gideon Levy’s Speech at the Oxford Union debate

سخنان گیدیون لوی در اتحادیه آکسفورد

Israel has never had any intention to go for a two-state solution, not even for a single moment.

اسرائیل هرگز قصد راه حل دو کشوری را نداشته است، حتی برای یک لحظه.آکسفورد

کسانی که پروژه شهرک سازی را ایجاد کردند، به صراحت اعلام کردند که ما برای جلوگیری از راه حل دو دولتی، شهرک سازی می کنیم. دولت اسرائیل همواره از این پروژه به صورت رسمی و غیر رسمی با حمایت مالی، سیاسی و نظامی حمایت می کرد. اسرائیل، کل اسرائیل نه تنها شهرک نشینان، بخشی از پروژه شهرک سازی هستند. پروژه شهرک سازی یک هدف دارد – جلوگیری از راه حل دو دولتی، این تنها هدف پروژه شهرک سازی است.

من چندین دهه از حامیان راه‌ حل دو کشور بودم. در آن سال ها، اگر شما از راه حل دو دولتی حمایت می کردید، شما را خائن می دانستند. اکنون که راه حل دو کشور، غیرممکن است، آنها مطرح می کنند، زیرا می دانند که هر گز اتفاق نخواهد افتاد. حتی نتانیاهو هم می تواند راه حل دو کشوری را بگوید. چرا که نه؟ آنها می دانند که این قطار ایستگاه را ترک کرده یا آماده حرکت است و هر گز بر نمی گردد، زیرا هیچ کس نمی تواند 700 هزار شهرک نشین را تخلیه کند. بدون تخلیه 700 هزار شهرک نشین، راه حل دو دولتی وجود ندارد.

هیچ درگیری اسرائیل و فلسطین وجود ندارد، یک اشغال وحشیانه اسرائیل وجود دارد که باید به پایان برسد. یک راه حل دو کشوری بود که راه حل عادلانه ای بود. اسرائیل تمام تلاش خود را برای نابودی آن به شکلی غیرقابل برگشت انجام داد و اکنون تنها با جایگزینی دیگری باقی مانده ایم.

یک کشور اکنون 50 سال است که برای شهروندان یهودی اسرائیل، دموکراسی است. رژیم دوم برای شهروندان فلسطینی ما است – چیزی که ما آن را عرب های اسرائیلی می نامیم که به نوعی حقوق مدنی به دست می آورند اما به طور سیستماتیک علیه آنها تبعیض می شود.

در حیاط خلوت تاریک ما، رژیمی وجود دارد که امروزه یکی از بی رحم ترین، و ظالم ترین رژیم های روی زمین است. من می دانم چه می گویم، زیرا 40 سال آن را پوشش دادم و این رژیم را نمی توان جز آپارتاید تعریف کرد. دو جامعه در یک زمین زندگی می کنند، یکی از تمام حقوق جهان بخوردار است و دیگری هیچ حقی ندارد. به دره اردن بروید و رونق شهرک ها را ببینید و سپس بروید و فلسزینی هائی را ببینید که بدون برق و آب و در آنجا زندگی می کنند.

راه حل چیست و چه باید کرد؟ جایگزین گفتمانی جدیدی از حقوق برابر است، یعنی عدالت اجتماعی. آیا اسرائیل می تواند پاسخ بدهد که چرا حقوق برابر نیست؟ چون ما یهودیها مردم برگزیده خدا هستیم؟ چون ما بهتریم؟ چون ما لیاقت بیشتری داریم؟ یک مقام اسرائیلی چه دلیلی می تواند برای فقدان حقوق برابر در این قطعه زمین بیاورد؟

روزی که اسرائیلی ها متوجه شوند و تشخیص دهند که فلسطینی ها دقیقا همان حقوقی را دارند که آنها دارند، آنروز روزی است که همه چیز حل خواهد شد. وقتی ماشین شما را می دزدم، در موقعیتی نیستم که بخواهم شرایطی برای شما بگذارم، بل که اول باید ماشین را برگردانم؛ تنها راه بازگرداندن ماشین اعطای حقوق برابر به فلسطینی هاست.

من نمی دانم دولت یهودی یعنی چه. من می دانم که دولت عادل به چه معناست. من می دانم که یک کشور دموکراتیک به چه معناست. و وقتی می گویم دموکراسی، فقط برای یک جامعه نیست، بلکه برای همه است. دموکراسی مثل بارداری است، یا آبستن هستید یا نیستید، متأسفانه راه سومی وجود ندارد.

تنها راهی که اسرائیل باز گذاشته این است که به جای دولتی که این ظلم را در حیاط خلوت خود دارد، درباره دموکراسی در باره حقوق برابر در یک کشور دموکراتیک صحبت کند.

گیدئون لِوی، روزنامه نگار و نویسنده برجسته اسرائیلی که بیش از 40 سال، اسرائیل را پوشش می دهد، می گوید: “اسرائیل مروز یکی از ظالم ترین، وحشی ترین و خودکامه ترین رژیم های روی زمین است.

سیاست کشور سرکش اسرائیل از زبان رهبران آنکشور

موشه دایان وزیر دفاع اسرائیل در سال 1953 اعلام کرد: “ما اسرائیل جدیدی با مرزهای وسیع، نه مانند مرزهای 1948، ایجاد خواهیم کرد. ”  (5)

نظریه واکنش “دیوانه وار”، خارج از کنترل، با نیروی مخرب خارق العاده، در دهه 1950 در اسرائیل بنام  تئوری “حرکت دیوانه وار” توسط دولت حزب کارگر ابداع شد. موشه شارت، دومین نخست وزیر اسرائیل، در دفتر خاطرات خود نوشت، “برای گسترش مرزهای اسرائیل، این نظریه را دنبال می کند.”  (6)

اسرائیل، اولین کشور هواپیما ربا

اسرائیل، اولین کشوری است که یک هواپیمای مسافربری غیرنظامی را ربود.

در 12 دسامبر 1954، هواپیماهای جنگی اسرائیل یک هواپیمای مسافربری سوریه را که حامل 4 مسافر و 5 خدمه بود وادار به فرود در فرودگاه لیدا در داخل اسرائیل کردند. مسافران به مدت دو روز مورد بازجویی قرار گرفتند تا اینکه اعتراضات بین المللی، از جمله شکایات شدید واشنگتن، سرانجام اسرائیل را متقاعد کرد که هواپیما و مسافران را آزاد کند. اسرائیل قصد داشت هواپیما و سرنشینان آن را با جاسوسان اسرائیلی که در سوریه زندانی بودند، مبادله کند.

موشه شارت، وزیر امور خارجه اسرائیل در آن زمان در دفتر خاطرات خود نوشت: “…  به نظر می رسد رهبران نظامی ما تصور می کنند که دولت اسرائیل باید – در حوزه روابط بین المللی مطابق قوانین جنگل رفتار کند.”  (7)

گزینه سامسون

گزینه سامسون، نامی است که تحلیلگران و نویسندگان نظامی اسرائیل به استراتژی بازدارنده، در تلافی گسترده با سلاح های هسته ای به عنوان “آخرین چاره” علیه کشوری که به اسرائیل حمله کرده، داده اند.

“یک نمونه از عزم اسرائیل برای اجرای راهبرد “گزینه سامسون”، جنگ بوم کیپور در سال 1973 است که طی آن ارتش های عرب (عمدتا مصر) ارتش اسرائیل را عقب راندند و گلدا مایر، نخست وزیر وقت این کشور با احساس خطر، دستور آماده شدن 13 بمب اتمی را برای حمل با موشک و هواپیما صادر کرد و دولت نیکسون را وادار ساخت به منظور پیشگیری از فاجعه اتمی به برقراری پل هوائی ارسال فوری مهمات و تجهیزات نظامی به اسرائیل مبادرت کند.” (8)

گلدا مایر، در رابطه با ترور چند تن در ایتالیا بوسیله مأموران اسرائیلی نیز گفت: “اسرائیل نمی تواند برای حفاظت از شهروندان خود روی کشورهای دیگر حساب کند. اسرائیل از این ببعد، مردم را در هر کجا و هر زمان که لازم بداند، می کشد.  (9) 

نگرش اسرائیل

“برای ما، دیگران، غیر یهودی ها، هر کشور خارجی؛ همه یا دشمن هستند یا هدف (نشانه). هیچ چیز دوستانه نیست، یعنی هیچ چیز. ما باید آنچه را که برای یهودیان خوب است انجام دهیم و دیگران بهیچوجه مطرح نیستند. برای ما، یک پرسش ساده وجود دارد: آیا انجام این کار برای یهودیان خوب است یا نه؟ سیاست یا هر چیز دیگر را فراموش کنید. این نگرش در ذهن ما حک شده بود. ما باید کاری را که به نفع خودمان است انجام دهیم و بقیه به درک. این نگرش طی دوران جنگ دوم، شکل گرفت. اسرائیلی ها میگویند:”آنهائی که در سوزاندن ما شرکت نداشتند، آن را نادیده می گرفتند.”  (10)

 

رویکرد ارتش اسرائیل با اسرا (قوانین تعامل)

امروز همه میدانیم که اسرائیل سه تن از سربازان خود را، که بوسیله حماس ربوده شده و موفق به فرار شده بودند، به گلوله بست و کشت. این سه تن با پرچم سفید و دستها در هوا، گلوله باران شدند! بر خلاف ادعای اسرائیل، این کشتار، اشتباه نبود، یک روش معمول و رویکرد ارتش اسرائیل با اسرا بود.

در دوران انتفاضه، قیام فلسطینی ها، شارون در مقابل همه افسران اعلام کرد: “هر کس تروریستی را بکشد، یک بطری شامپاین دریافت می کند و هر کسی که تروریست را دستگیر کند، یک بطری نوشابه (سودا) دریافت می کند.”

افراد ناشناس دیگان، رئیس موساد، به کسانی که تسلیم می شدند و دست هایشان در هوا بود، تیراندازی می کردند و می کشتند. واحد دیگان به جای دستگیری، مشغول حذف و از بین بردن مردم در قلمرو تحت کنترل اسرائیل بود.  (11)

هدف قراردادن عمدی خبرنگاران

“دیروز (یکشنبه)، با کشته شدن دو خبرنگار دیگر در باریکه غزه بوسیله ارتش اسرائیل، شمار روزنامه نگار کشته شده در جنگ اسرائیل با حماس، دستکم به 107 تن رسید که از شمار کل خبرنگارانی کشته شده در جریان جنگ دوم، پیشی گرفت.

بر اساس گزارش “بنیاد آزادی مطبوعات” در واشنگتن، در طول شش سال جنگ جهانی دوم، که خونین ترین جنگ جهان مدرن شناخته می شود و جان میلیون ها تن را گرفت، 69 روزنامه نگار جان خود را از دست دادند.

قوانین بشردوستانه بین المللی، هدف قراردادن عمدی خبرنگاران را جنایت جنگی تلقی میکند.  (12)

آمریکا، مهمترین و بزرگترین پشتیبان اسرائیل

اسرائیل برای پیشبرد مقاصد خود، از هیچ چیز نمی گذرد و بهر کار دست میزند، حتی آمریکا، مهمترین و بزرگترین حامی اسرائیل و در بیشتر موارد تنها پشتیبان اسرائیل در جهان، از گزند سیاست خصمانه و جاسوس های اسرائیل در امان نیست. چند نمونه:

دو پژوهشگر و نویسنده ی یهودی آمریکائی که هر دو استاد حقوق سیاسی هستند می نویسند:

“بعضی اوقات رفتار اسرائیل با آمریکا، رفتار یک دوست و متحد نیست!؟ برای اینکه راههائی را طی می کند که تنها به نفع اسرائیل و بر ضرر سیاست امریکاست!

اسرائیل فناوری نظامی آمریکا را به چین فروخت

“بارزترین شاخص موقعیت مطلوب اسرائیل، میزان کمک های خارجی گزارش شده ای است که از مالیات دهندگان آمریکائی دریافت کرده است. تا سال 2005، کمک های مستقیم اقتصادی ایالات متحده به اسرائیل بالغ بر 154 میلیارد دلار بود که بخش عمده آن شامل کمک های بلا عوض مستقیم به جای وام بود.

مجموع واقعی به طور قابل توجهی بالاتر است، زیرا کمک های ایالات متحده به اسرائیل انواع دیگر کمک های مادی را ارائه می دهد که در بودجه کمک های خارجی گنجانده نشده است.

به گفته سرویس تحقیقاتی کنگره، کمک های نظامی ایالات متحده، نیروهای مسلح اسرائیلی را به یکی از پیشرفته ترین ارتش های جهان از نظر فنی تبدیل کرده است. میلیاردها دلار کمک نظامی، تنها بخشی از تصویر است، تقویت بیشتر پیوندهای دو کشور، مانند سیستم هشدار موشکی مبتنی بر ماهواره آمریکا که اسرائیل در سال 1997 به آن دسترسی پیدا کرد.

سپس در سال 2001، دو کشور یک گفتگوی سالانه بین سازمانی را برای بحث در مورد “مسائل بلند مدت” ایجاد کردند. ولی این رابطه به حالت تعلیق در آمد، زیرا اسرائیل اقدام به فروش پنهانی فناوری نظامی آمریکا را به چین کرده بود.” 

واقعه لاوان

 “در سال 1954 مأموران اسرائیلی سعی کردند چندین مراکز آموزشی، کتابخانه، دفتر و سینما و ادارات متعلق به آمریکا را در مصر بمب گذاری و منفجر کنند تا میان مصر و آمریکا شکاف ایجاد نمایند. ولی دسیسه و توطئه شان با مشکل روبرو شد، مشت شان باز شد و رسوا شدند.”  (13)

فاجعه یو اس اس لیبرتی

هواپیماها و ناوچه های اژدر افکن اسرائیلی در 8 جون 1967 (طی جنگ شش روزه)، به یک کشتی اطلاعاتی آمریکائی به نام یو اس اس لیبرتی در آبهای بین المللی نزدیک شبه جزیره سینا حمله می کنند و یکساعت با بمب و مسلسل های سنگین کشتی بی دفاع و افرادش را هدف قرار می دهند.

در این حمله 34 تن کشته و 171 تن مجروح می شوند. اسرائیل ادعا می کند که اشتباهی بوده و عذر خواهی می کند!؟ ناخدای کشتی می گوید، روز روشن آفتابی، نام کشتی بسیار بزرگ و شفاف نمایان بود و پرچم بسیار بزرگ آمریکا در اهتزاز بود. در ضمنی که اگر تنها یکبار از روی کشتی پرواز کرده بودن و ادعا می کردند ندیدند، میشد یک احتمال کوچک داد، ولی چندین و چند بار از فاصله ی بسیار کم طی چند ساعت، پرواز بر فراز کشتی، امکان ندارد که ندیده باشند و اشتباه شده باشد.

واقعه مورد بررسی قرار گرفت، وزیر امور خارجه آمریکا، دین راسک، می گوید: “نه اشتباه بود و نه یک مسأله ی محدود به فرمانده گروه یورش کننده. کشتار و خونریزی و خسارات وارده بقدری بود که تنها نمایانگر یک هدف بود، نابودی و غرق کردن کشتی”!

ریچارد هلمز رئیس سی آی اِ در ضمن تأئید گفتار دین راسک می گوید: “حمله عمدی و برای جلوگیری از فاش شدن حقایق مربوط به جنگ بود.”  (14)

دولت جانسون در ابتدا با تهدید، پاسخ داد. اما به زودی نگرش خود را کاهش داد. زیرا دولت آمریکا، در جنگی غیر محبوب و فزاینده در ویتنام گرفتار شده بود، با افزایش روز افزون تعداد کشته ها، حمایت یهودیان آمریکائی که وسایل ارتباط جمعی را در دست داشتند، برایش بسیار مهم بود. حمله به لیبرتی به صفحات پشتی روزنامه های کشور فرستاده شد و در نهایت همه چیز فراموش گردید. (15)

بمب گذاری مقر تفنگداران دریائی آمریکا

یک مأمور بلند پایه ی موساد، در مورد بمب گذاری مقر تفنگداران دریائی آمریکا در بیروت، در تابستان 1983 می نویسد: “یک خبرچینِ با سابقه لبنانی که برای ما (موساد) کار می کرد، اطلاع داد که یک کامیون بزرگ بنز سفید (با همه مشخصات) در یک گاراژ جاسازی می شود تا بتواند بمب حمل کند، و می گوید بقدری بزرگ درست کرده اند که هدف باید خیلی بزرگ باشد.

دفتر موساد در بیروت می گوید تنها چند هدف هستند که آنقدر بزرگ و مهم هستند و یکی از آنها پایگاه مورین های آمریکا است. پرسش اینجا بود که مشخصات کامیون را به آمریکا بدهند یا نه؟ دفتر موساد در بیروت به تل آویو گزارش می دهد، ادمونی رئیس موساد می گوید:

“نه لازم نیست که مشخصات کامیون را بدهید، ما آنجا نیستیم که از آمریکائیها حفاظت کنیم!

روز 23 اکتبر 1983 ، ساعت 6:20 دقیقه صبح یک مرسدس بنز بزرگ با همان مشخصات به فرودگاه نزدیک می شود و نگهبانان مسلح اسرائیلی شاهد حرکتش هستند. چند دقیقه بعد، یک گارد مورین آمریکائی می بیند که کامیون دارد سرعت می گیرد ولی پیش از آنکه بتواند کاری بکند کامیون وارد محوطه شده و منفجر می شود و ساختمان کاملا متلاشی می گردد.

موساد نفس راحتی می کشد که هدف اسرائیلی ها نبودند و می گوید اگر ما آمریکا را مطلع می کردیم، خبرچین مان لو میرفت و کشته میشد و دفعه دیگر کسی نبود که چنین اطلاعاتی بما بدهد!  (16)

همانطور که می بینیم، روش اسرائیل که :”برای ما، یک پرسش ساده وجود دارد: آیا انجام این کار برای یهودیان خوب است یا نه؟ سیاست یا هر چیز دیگر را فراموش کنید.” مشخص و شفاف، خود نمائی می کند.

گیدئون لِوی، روزنامه نگار و نویسنده برجسته اسرائیلی که بیش از 40 سال، اسرائیل را پوشش داده، می گوید: “اسرائیل امروز – یکی از ظالم ترین، وحشی ترین و خودکامه ترین رژیم های روی زمین است.  (17)

حقایق و واقعیت های رژِیم صهیونیسم!

امیرحسین لادن

ahladan@outlook.cm

دوشنبه 18 دی 1402

The Open Society and Its Enemies, K. Popper

Der Juden Staat, Theodor Herzl

Rise and Kill First. Ronen Bergman

1948, Benny Morris

Rise and Kill First

Rogue States, Noam Chomsky

Middle East Monitor

The Samson Option, Seymour Hersch

Rise and Kill First

Freedom Forum

Rise and Kill First

By Way of Deception, Ostrovsky and Hoy

The Israel Lobby, Mearsheimer and Walt

The Attack on the Liberty, James Scott

By Way of Deception

Two State Solution

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید