با توجه ایکه اکثر نیروهای اپوزسیون رژیم جمهوری اسلامی، اسرائیل را به شکلی به رسمیت شناختند، حتی آنهایی که مخالف هستند در واقع مخالفتهای ضمنی، به یکسری حرکتهای که اسرائیل می کند، انجام می دهند، اما در کل همه به شکل رسمی و غیر رسمی اسرائیل را پذیرفته اند. فقط می ماند شما. می خواستم شما بطور مشخص اعلام بکنید موضع شما در مقابل اسرائیل چه است؟ اسرائیل را به رسمیت می شناسید؟ خواهان آن هستید که یک ایران آزاد و دموکراتیک با اسرائیل رابطه داشته باشد یا نداشته باشد ؟
چند امر واقع مهم می باید مورد توجه قرار بگیرد.
امر اول اینکه آیا یک مردمی را از وطن خودشان آوره کردن، و وطن آنها را تصرف کردن، در آنجا ملت و دولت ایجاد کردن، ایجاد حق می کند یا خیر؟ آنهایی که اسرائیل را گتره، زرع نکرده به رسمیت می شناسند، می باید به این سئوال اساسی پاسخ روشن بدهند. آنها هستند که باید پاسخ بدهند. فرض کنیم خدایی نکرده در قسمتی از خاک وطن ما چنین امری روی بدهد. چنانکه می گویند آقای کیسینجر طرح داشته است که خوزستان را به فلسطینیها بدهد. حالا اگر چنین امری روی می داد، ما می پذیرفتیم؟ که آن قسمت از خاک وطن ما، کشور فلسطین باشد؟ روشن تر از آن، آنچه که الآن شده است و واقعیت است. این آقایان عرب، خلیج فارس را خلیج عربی می خوانند. در گوگل دعوا است که اسم این خلیج بالاخره خلیج فارس است یا خلیج عربی؟ حالا اگر آنطرف امضا بیشتر جمع کرد، ما بپذیریم به اینکه چون آنها تعدادشان بیشتر بوده، امضا بیشتر جمع کرده اند؛ اسم این خلیج عربی است؟ و صدها از این نوع سئوالها… یا کسی بیاید خانه آدم را بگیرد، تصرف بکند و بعد بگوید، حالا بپذیرید که اینجا خانه من است. می بپذیریم؟
امر دوم، سازمان ملل در ۱۹۴۸ قطعنامه صادر و تصویب کرده و خاک فلسطین را میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها تقسیم کرده است. اسرائیلی ها این قطع نامه را هیچگاه اجرا نکرده اند. همینطور تا امروز. شما یک قطعنامه نمی بینید که اسرائیل اجرا کرده باشد. حکم زور را بپذیریم ؟ بگوییم که زور حق ایجاد می کند؟ و اگر این کار را بکنیم، قدرت ها در دنیا زیاد هستند، دست بالای دست هم بسیار است. آیا نپذیرفتیم که مثلاً سلطه غرب بر منابع نفت و گاز منطقه، آنچه که به آن می گویند «منافع ما» حق آنها است؟
امر سوم- در سالهای ۹۰، آقای عرفات با نخست وزیر وقت اسرائیل توافقی را امضا کردند. کی این توافق را اجرا نکرد؟ اسرائیل. بپذیریم که اسرائیل همواره حق دارد و هر کار که کرد، هر بلایی که سر این مردم آورد، ما باید بگوییم که بله، نه چون شما کشور هستید و خرتان هم در غرب می رود، پس حق دارید که حتی امضای خود را هم رعایت نکنید، توافق خودتان را هم اجرا نکنید.
امر چهارم- چقدر فلسطینی در دنیا سرگردان است، آواره است؟ ما خودمان که این رژیم استبدادی از وطن آواره کرده، چقدر رنج می بریم! بپذیریم که این امر طبیعی است؟ یا نپذیریم؟
امر پنجم- از زمانی که اسرائیل با کشتن، کشتارهای بزرگ ایجاد شده تا امروز، برسر مردم فلسطین آتش می بارد. بپذیریم که این کشور حق دارد این کار را بکند؟ یا خیر؟
امر ششم- از زمانی که رژیم های فاسد منطقه که در واقع خودشان ستون هایی برای حفظ اسرائیلشده اند، امکان داده اند که اسرائیل قدرت منطقه بشود، به سلامتی حالا هوس فرموده امپراتور منطقه بشود. مدعی است که کشورهای ما موزائیک هستند و باید هر کدام بنابر اقوام و مذاهب به کشورهایی تقسیم بشوند. همچین فاجعه ای را بپذیریم یا نپذیریم؟
جواب من به همه اینها اینست که نپذیریم.
اینکه مردم یهودی، با اینکه از جاهای دنیا در آن سرزمین گرد آمده اند، بتوانند با مردم فلسطین در آن سرزمین زندگی مشترک داشته باشند. رفتار انسانی بر وفق حقوق انسان و حقوق جمعه هر کدام از این دو مجموعه. این امری است که قابل پذیرفتن است.
تاریخ مصاحبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۰