یک پرسش با اهمیت در این دوره از تاریخ اقتصاد ایران با نگاهی به چشمانداز آینده درازمدت این است که محور فعالیتهای توسعهای ایران کدام بخش از فعالیتها باشد؟ به این معنی که کدام بخش از فعالیتهای اقتصادی میتواند و باید محور توسعه باشد. در سالهای بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیشترین توجه نظام سیاسی و رهبری آن، توجه راهبردی به توسعه روستاها و تولید محصولات کشاورزی بود.
در دهه نخست پس از انقلاب، رهبری نظام سیاسی باور داشت برای اینکه شعار کلیدی انقلابیون یعنی استقلال محقق شود و نیز شهروندان در برابر یورش و تهاجم یا تحریمهای خارجی آسیب نبینند باید کشاورزی پایه و محور توسعه باشد. پس از پیروزی در جنگ و باتوجه به اینکه در همه سالهای جنگ ایران توانسته بود با واردات محصولات کشاورزی روزگار را سپری کند از اهمیت این بخش کاسته شد.
در حال حاضر نیز مدیران جامعه میدانند هرگاه دلار داشته باشند میتوانند گوشت قرمز و سفید، شکر و برنج و چای و نهادههای دامی را مثل آب خوردن وارد کنند. از سوی دیگر کاستیهای زیرساختی در تامین آب برای کشاورزی و نیز ساختار سازمان تولید در این بخش که هنوز بر خردهمالکی گسترده استوار است، محوریت بخش کشاورزی دیگر در ذهنیتها جایی ندارد. روزگاری بود که برخی نیروهای سیاسی تیزبینتر باور داشتند ایران باید از مزیت جغرافیایی خود که ترانزیت کالا را از خاور به باختر و برعکس با ارزانترین قیمت ممکن میکند، استفاده کرده و بخش تجارت را محور توسعه کند. شوربختانه تحریمهای درازمدت و هدفمند غرب و نیز بیتفاوتی تاریخی و کوشش دیگر کشورها برای باز کردن راههای تازه در ترانزیت و جابهجایی کالا این امکان را برای ایران سخت کرده است.
از سوی دیگر، حالا معلوم شده است که جهان بدون نفت ایران میتواند انرژی مورد نیاز فسیلی را از دیگر کشورها به دست بیاورد و تحریم ۶ساله صادرات نفت ایران و نیز تولید شتابان فرآوردههای پتروشیمی حتی در کشورهایی که نفت و گاز ندارند ممکن شده و ایران دیگر نمیتواند نفتوگاز را محور توسعه قرار دهد. ایران شوربختانه در نیمسده سپریشده هرگز به این فکر نیفتاده است که از گردشگری بهمثابه یک فعالیت گسترده و بالنده برای تامین ارز و نیز برای بزرگ شدن کیک تولید ملی استفاده کند و حالا دیگر در وضعیتی نیست که با ترکیه و دوبی و دیگر کشورهای منطقه در این بخش رقابت کند. سرانجام باید گفت، تولید صنعتی در ایران نیز به دلایل گوناگون از جمله مصادرهها و دولتی کردن بنگاههای صنعتی و فقدان سرمایهگذاری صنعتی در این دههها در آن بخش نیز ناتوانی بنیادین داریم.
اگر همین امروز ایران بخواهد یا ناگزیر شود واردات را برای تولیدات صنعتی باز کند، همین چند صنعت موجود نیز در کوتاهترین زمان نابود خواهند شد. حالا باید پرسید، ایران و ایرانیان افتاده در گرداب بیآیندگی توسعه اقتصادی چه باید کنند و کدام فعالیت میتواند ایرانیان را از کشورهای فقیر دورتر کند.
.
ساعت 24