نسیم روشنایی ـ چرا وقتی جنگافروزان از جنگ و حمله نظامی دم میزنند باید علیه آن بایستیم؟ چرا جنگ به نفع زنان و کودکان نیست؟ در نوشته زیر شمهای از پیامدهای جنگ را بر زندگی زنان و دختران میخوانید.
اگر گاهی از سر خشم و ناامیدی به این فکر کردهاید که «اصلا بگذار جنگ شود! وضعیت که از این بدتر نمیشود!» این نوشته را بخوانید. اگر خاطرات جنگ ایران و عراق را فراموش کردهاید و فکر میکنید شاید جنگ ملت ایران را از حاکمیت دیکتاتوری جمهوری اسلامی رها کند، این نوشته را بخوانید. اگر زن هستید یا برای حقوق زنان ارزش قائلاید این نوشته را بخوانید.
از سال ۱۸۰۰ میلادی تاکنون، بیش از ۳۷ میلیون نفر در سراسر جهان هنگام جنگیدن فعالانه در جنگها جان خود را از دست دادهاند. دستکم ۹۴۰۰۰۰ نفر بر اثر خشونت مستقیم جنگ در عراق، افغانستان، سوریه، یمن و پاکستان کشته شدهاند. هزاران نیروی نظامی کشته شده و شمار سربازانی که از جراحات جنگی آسیب دیده و دچار معلولیت شدهاند از صدها هزار نفر میگذرد. با این حال بیشترین کشتهشدگان جنگهای اخیر غیرنظامیان بودهاند. از سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۴۳۲۰۰۰ غیرنظامی در این درگیریها کشته شدهاند.
بیشترین قربانیان در جنگها مردان هستند اما جنگ دامن زنانی که جانشان را نگرفته را نیز به اشکال دیگری میگیرد. جنگ، درگیری و تنش نظامی، زنان و دختران را با ترسی بسیار واقعی روبهرو میکند: امنیت و حقوق انسانی آنها به آخرین اولویت تبدیل میشود و مقیاس خشونتی که به آنها اعمال میگردد گسترش مییابد.
در حال حاضر حدود ۳۰ مورد جنگ یا جنگ و تنش داخلی در سراسر جهان وجود دارد. جنگ در سوریه، جنگ اسرائیل با حماس در غزه، اوکراین، میانمار، منطقه ساحل، اتیوپی و جمهوری کنگو تنها چند مورد جنگها و تنشهای نظامی در جریان هستند.
زنان و دختران در جنگها صرفا بهخاطر جنسیتشان بیش از مردان خشونتهای چندسویه را تجربه میکنند. خشونت جنسی به شکل تجاوز و آزارهای جنسی و جسمی و روانی اعمال میشود و بدن آنها برای به بخشی از زمین مبارزه بدل میگردد.
در حمله نظامی اسرائیل به حماس در غزه که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده است زنان و کودکان بسیاری کشته شدهاند. به گزارش دفتر کمیساریای عالی به نقل از مقامات بهداشتی غزه اعلام کرد تا ۲۲ آوریل، بیش از ۳۴۰۰۰ فلسطینی از جمله ۱۴۶۸۵ کودک و ۹۶۷۰ زن در غزه کشته شدهاند.
خشونت جنسیتی، تجاوز و بردگی جنسی
نمونه و حجم تحملناپذیر خشونت مضاعفی که در شرایط جنگی به زنان و دختران اعمال میشود را میتوان در تمام جنگها و تنشهای نظامی یافت. اعمال خشونت جنسیتی به زنان در جنگها بهعنوان ابزاری در جنگ برای اعمال کنترل، تضعیف و از هم پاشاندن خانوادهها، پاکسازیهای قومی و نسل کشی، دلسرد کردن مقاومت و بیثبات کردن جوامع استفاده میشود.
در وضعیت جنگی که قوانین به راحتی زیر پا گذاشته میشوند و فقر گسترش مییابد آمار قاچاق انسان و بهرهکشی جنسی نیز بالا میرود. در جنگ داخلی سودان که در حدود یک سال است میان ارتش و «نیروهای واکنش سریع» (آر اس اف) برای تصرف خارطوم و شهرهای مجاور در جریان است، سبب شده تجاوز و خشونتهای جنسیتی سازمانیافته به زنان آنها را در وضعیتی بسیار بحرانی قرار دهد.
اعمال خشونت جنسیتی به زنان در جنگها بهعنوان ابزاری در جنگ برای اعمال کنترل، تضعیف و از هم پاشاندن خانوادهها، پاکسازیهای قومی و نسل کشی، دلسرد کردن مقاومت و بیثبات کردن جوامع استفاده میشود.
نیروهای آر اس اف کنترل مناطق جنوب پایتخت و همچنین بخشهای وسیعی از دارفور را در دست گرفتهاند. این منطقه برای سالها محل خشونت بین جوامع مختلف آفریقایی و عرب است. زنانی که از دارفور به چاد، کشور همسایه سودان، گریختهاند در مورد تجاوز توسط شبهنظامیان آر اس اف با بی بی سی گفتوگو کردند. در میان زنانی که به آنها تجاوز شده بود گاه برخی از آنها باردار شده و در جستوجوی راهی برای سقط جنین بودند. زنان و دخترانی که به آنها تجاوز میشده از ترس اینکه مبادا انگ تجاوز به آنها زده شود، این تروما را از دیگران پنهان میکردند. البته زنان از سوی نیروها ارتش سودان نیز مورد تجاوز و آزارهای جنسی قرار گرفتهاند.
زنان و دختران در افغانستان که طالبان در سال ۲۰۲۱ آن را با خشونت تسخیر کرد و عامل دولتی اعمال خشونتهای جنسیتی به زنان افغان است، از پیش از حاکمیت دوباره این گروه در افغانستان نیز در معرض خشونت جنسی قرار داشتند. بر اساس گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) در سال ۲۰۲۰، ۸۷ درصد از زنان در افغانستان دستکم یک نوع از خشونت جنسی را تجربه کردهاند و ۶۲ درصد آنها آزار روانی، جسمی و جنسی را تجربه کردهاند.
در منطقه تیگرای اتیوپی که از نوامبر ۲۰۲۰ در جنگ بهسر میبرد، خشونت علیه زنان و دختران شامل شکنجه و در برخی موارد، شبیه بردگی جنسی بوده است. «فانیسا تسیهای»، کنشگر و فعال عفو بینالمللِ شاخ آفریقا، به سازمان «شهروند جهان» (Global Citizen) گفت که گزارشهای مربوط به خشونتهای جنسیتمحور در تیگرای «وحشیگری، ضرب و شتم، شکنجه، و تهدید به مرگ و توهینهای قومیتی علیه زنان تیگرایان» را دربر میگیرد.
کودکهمسری
یکی از اثرات جنگ بالارفتن شمار کودکهمسری است. از آنجایی که جنگ و درگیری به زوال اقتصاد و اختلال در دسترسی به غذا میانجامد، ازدواج کودکان بهعنوان راه حلی ناامیدکننده برای ثبات مالی خانوادهها تلقی میشود.
کشورهای غرب و مرکز آفریقا بالاترین نرخ کودکهمسری را در جهان دارند و این را میتوان به بیثباتی سیاسی، زیستمحیطی و اقتصادی در این مناطق نسبت داد.
نیجر، جمهوری آفریقای مرکزی و چاد، سه کشور با بالاترین نرخ کودکهمسری در جهان همگی در منطقه ساحل قرار دارند، جایی که خشونت مداوم در اطراف دریاچه چاد و همچنین خشکسالی شدید وجود دارد. به گزارش سازمان مشارکت جهانی برای آموزش (Global Partnership for Education) آمار بالای کودکهمسری در این کشورها نشان میدهد بحرانهای حقوق بشری با خطرات برای زنان و دختران پیوند دارند.
کودکهمسری که یکی از سویههای خشونت جنسیتی به دختربچههاست، دختران را به کالا تبدیل میکند و همزمان مانند سلاحی برای اعمال خشونت عمل میکند. هنگامی که طالبان در سال ۲۰۲۱ بر افغانستان مسلط شدند، بلافاصله گزارشهایی از رهبران طالبان منتشر شد که همه دختران مجرد را در روستاهای افغانستان جمع میکردند و آنها را به ازدواج با جنگجویان طالبان وادار کردند.
ازدواج اجباری دختربچهها سبب میشود آنها نتوانند به تحصیل خود ادامه دهند و پس از ازدواج نقش خانهداری را برعهده بگیرند، زایمان کنند و به تغذیه و مراقبت از خانواده بپردازند. برخی از آنها پس از ازدواج اجباری در کودکی قربانی زنکشی نیز میشوند. گرفتن حق تحصیل از آنها و محدود کردن دختران به همسری و مادری از سنین پایین، آینده را از آنها میگیرد و به بازتولید ستم جنسیتی علیه زنان تداوم میبخشد.
آوارگی
بیش از نیمی از جمعیت پناهندگان مرتبط با جنگ و تنش نظامی در جهان را زنان و کودکان تشکیل میدهند. زنان اغلب مسئولیت جابهجایی خانواده، حفاظت از معیشت و حفظ امنیت اعضای خانواده را بر عهده دارند و در نتیجه بیشتر زنان و کودکان هستند که در کمپهای پناهندگان یافت میشوند. به گزارش یونیسف رکورد آوارگان در سال ۲۰۲۲ به ۱۰۰ میلیون نفر رسیده است.
هنگامی که طالبان در سال ۲۰۲۱ بر افغانستان مسلط شدند، گزارشهایی از رهبران طالبان منتشر شد که همه دختران مجرد را در روستاهای افغانستان جمع میکردند و آنها را به ازدواج با جنگجویان طالبان وادار کردند.
هنگام جنگ زنان از درگیری فرار میکنند و از مردان انتظار میرود که در خط مقدم بجنگند. اگر زنان از جنگ فرار نکنند احتمال اینکه بدنشان نیز زمین جنگ تبدیل شود بالاست. با این حال، این تقسیم وظیفه که به عرف تبدیل شده مسئولیت تغذیه، مسکن و محافظت از کل خانواده را به زنان محول میکند و این مسئولیتی سنگین است.
آوارگی به معنای تحقق کامل امنیت برای زنان نیست. زنان و دختران در کمپهای پناهندگی نیز امنیت کافی ندارند. بر اساس گزارش سازمان ملل از هر پنج پناهجوی زن که در این فضاها زندگی میکنند، یک نفر خشونت جنسی را تجربه کردهاند. یعنی یکپنجم زنانی که از جنگها گریختهاند خشونت جنسی را تجربه کردهاند.
فقر شدید و دسترسی محدود به امکانات بهداشتی
از آنجایی که خشونت و جنگ اغلب به تخریب امکانات و زیرساختها منجر میشود، بیمارستانها و کلینیکها بیشتر اوقات تخریب میشوند و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی ممکن است بهطور دردناکی محدود شود. اگر برق، آب، سرویس بهداشتی و منابع مختل شوند، به این معنی است که سلامت و بهداشت برای کسانی که بیشتر به آنها نیاز دارند دسترسیناپذیر است.
این امر زنان و دختران را در معرض خطر قابل توجهی قرار میدهد زیرا با فقدان مراقبتهای بهداشتی، جنسی و باروری، احتمال بارداری ناخواسته و همچنین گسترش بیماری و عفونت وجود دارد. همچنین به این معنی است که خدمات بهداشتی، مانند سقط جنین پس از تجاوز جنسی عمدتاً غیرقابل دسترسی است.
به گزارش سازمان «کودکان را نجات دهید» (Save the Children) در ۲۲ آوریل، شش ماه بمباران مداوم، محاصره و ممانعت از ارسال کمکها، سیستم بهداشتی را در غزه نابود کرده است. تنها ۱۱ بیمارستان از ۳۶ بیمارستان تا حدی کار میکنند و اداره مرکزی آمار فلسطین (PCBS) گزارش داد که حدود ۳۵۰ هزار نفر از بیماریهای مزمن در غزه رنج میبرند و به داروها، لوازم و خدمات حیاتی دسترسی ندارند.
منبع:رادیو زمانه