خانه روشن کرده ای امشب تو ای خورشید تابان غزل –
ای بامداد شعر روزخواهان –
در شبانی اینچنین تاریک.
چشم ما بر روی تابان تو روشن باد!
مادر گردان رزم آور به میدان فراخ رزم استبداد و آزادی!
رهنمای جمله ی گُرآفریدان سلحشور و عدالتجو!
در ستیزبی امان ارتش ویرانی و بیداد –
سنگلاخ سخت و بی پایان شب –
ازنور گرم و زندگی بخش تو گلشن باد!
دیرگاهی با هوای دیدنت درسر،
انتظار روز برپا بودنت –
درعمق جانم های وهو می کرد.
قلب تو با قلب درداندود من بس گفتگو می کرد.
با تورو در رویم آنک، ای خجسته مام شب پویانِ روز آور –
زراه دور.
انتظارم برسر آمد، با منی اکنون –
زپشت موجهای نور
مادرم!
ای مادر شعر شب افروزِ ره پرخارو سخت خیل شب پویان!
مادرِ گردان رزم آور به راه داد و آزادی!
در فراپیش صفِ روزآوران می بنمت اکنون.
رو به سویِ بامدادِ داد و آزادی.
چشم رهپویان شب از دیدنت روشن،
خانه ات همواره گلشن باد!
علی رضا جباری (آذرنگ)
۱۳۹۳/۰۵/۲۹