«به عقیدۀ ژانپیر فیلیو، استاد علوم سیاسی و کارشناس خاورمیانه، با ویران شدن غزه، هر نوع امکان شکلگیری مخالفتهای اجتماعی و سیاسی علیه سازمان حماس از بین میرود. وی معتقد است که ادامۀ وضعیت جنگ در غزه به پیروزی حماس منتهی خواهد شد.»
ژانپیر فیلیو در روزنامۀ فرانسوی لوموند مینویسد: «بیش از نیم قرن است که اسرائیل در نوار غزه کم و بیش آگاهانه به نفع اسلامگرایان عمل کرده است.»
نویسنده که طی چند دهه اوضاع سیاسی خاورمیانه را از نزدیک دنبال کرده، میگوید همه چیز از سال ۱٩۷۳، از زمانی آغاز شد که دولت اسرائیل از افتتاح مسجد شیخ احمد یاسین در غزه حمایت کرد. در آن زمان شیخ یاسین، رئیس منطقهای اخوانالمسلمین در غزه بود و اسرائیل تصور میکرد که با حمایت از این فعالان اسلامگرا، نیرویی در مخالفت با سازمان آزادیبخش فلسطین و جریانهای ناسیونالیست فلسطینی ایجاد خواهد کرد.
در سال ۱٩٨۷، هنگامی که سازمان آزادیبخش فلسطین با پافشاری بر راهحل «دو کشور در کنار هم» انتفاضه را به راه انداخت، اخوانالمسلمین در غزه به سازمان حماس (حرکه المقاومه الإسلامیه) تبدیل شد که هدف اعلامشدهاش «نابودی اسرائیل» بود. اما در سال ۱٩٩۲ طرفداران صلح در انتخابات اسرائیل به پیروزی رسیدند و سال بعد، اسحاق رابین در مقام نخستوزیر، معاهدۀ تاریخی اسرائیل و فلسطین (پیمان اسلو) را همراه با یاسر عرفات امضا کرد.
غزه در چنگ حماس
دورۀ دو سالهای که اسحاق رابین و یاسر عرفات در جهت ساختن صلح پایدار تلاش کردند و در عمل بر ضد حماس به فعالیت پرداختند، تنها دورۀ استثنایی است که طی آن اسرائیل روی خوش به اسلامگرایان غزه نشان نداد.
در سال ۱٩٩۵، در پی قتل اسحاق رابین به دست یک یهودی افراطی، نخستوزیر جدید بنیامین نتانیاهو برای ویران کردن پیمان اسلو آستین بالا زد. او حتی شیخ احمد یاسین، بنیانگذار حماس را که به حبس ابد محکوم شده بود از زندانهای اسرائیل آزاد کرد. بازگشت پیروزمندانۀ شیخ یاسین به غزه، یاسر عرفات را با مشکلات زیاد مواجه ساخت و این وضعیت تا سال ۲٠٠٠ و انتفاضۀ دوم ادامه یافت. اینبار اما، انتفاضه با سوءقصدهای انتحاری همراه شد.
عاقبت آریل شارون که به صدارت رسید، برای سرکوب جنبش مسلحانه، شیخ یاسین را در سال ۲٠٠۴ کشت و یاسر عرفات را در محاصره قرار داد. عرفات نیز در همان سال ۲٠٠۴ درگذشت و سال بعد آریل شارون دستور داد که ارتش اسرائیل و دهکدههای یهودینشین نوار غزه را تخلیه کنند. اما شارون حاضر نشد شرایط این تخلیه و نحوۀ ادارۀ غزه را با محمود عباس – جانشین عرفات – در میان بگذارد. بدین ترتیب در عمل، اوضاع به نفع حماس تمام شد که اندکی بعد تمامی نوار غزه را در دست خود گرفت.
از سال ۲٠٠۷ تا ۲٠۲۳، یعنی طی بیش از شانزده سال، نوار غزه نه تنها از کرانۀ باختری که از تمام دنیا جدا ماند. محاصرۀ سختگیرانۀ اسرائیل که در جنوب غزه با همکاری مصر به اجرا درآمد، این منطقه را در انزوایی مطلق نگاه داشت. در این شرایط، اسلامگرایان بر تمامی جزییات امور تسلط یافتند و کوچکترین شکل مخالفت را سرکوب کردند.
در سال ۲٠٠٩، هنگامی که نتانیاهو دوباره به قدرت رسید، سیاست دیگری پیش گرفت و دو سال بعد، شماری از تندروترین مسئولان حماس، از جمله یحیی سنوار را از زندان آزاد کرد. او در عین حال هیچ نوع همکاری با طرفداران راهحل شکلگیری کشور فلسطین را نپذیرفت.
یحیی سنوار در سال ۲٠۱۷ به مدیریت حماس رسید و برای نخستین بار در تاریخ این سازمان، دو شاخۀ نظامی و سیاسی را یکجا در دست خود گرفت. در سال ۲٠۲۲، هنگامی که اسرائیل سازمان جهاد اسلامی را زیر ضربه قرار داد، حماس کاملاً منفعل ماند. فرماندهان اسرائیلی تصور کردند که یحیی سنوار «سر عقل آمده»، در حالی که او در همان زمان مشغول تدارک و برنامهریزی کشتار هفتم اکتبر بود.
نابود کردن حماس یا غزه
ژان پیر فیلیو در ادامۀ مقاله به وقایع بعد از هفتم اکتبر میپردازد و مینویسد: اگرچه اسرائیل ضربات سهمگینی به حماس وارد آورده اما از «پیروزی کامل» که هدف نتانیاهو است بسیار دور است. حماس هنوز نابود نشده اما در عوض غزه به عنوان «زیستگاه» از بین رفته است.
به عقیدۀ فیلیو «دشتهای ویرانهای که از غزه باقی مانده، خاکی مناسب برای پرورش خشم و کینه و جان گرفتن دوبارۀ اسلامگرایی مسلحانه است.»
در این اوضاع، نتانیاهو همچنان برای حمله به رفح پافشاری میکند. به نوشتۀ ژان پیر فیلیو چنین اقدامی بدون شک تنفر جنگزدگان و بیچارگان را علیه سازمان حماس باز هم بیشتر خواهد کرد. اما شکلگیری یک جنبش مخالف در برابر حماس بدون برقراری آتشبس ممکن نیست؛ آتشبس با شرایطی کم و بیش باثبات که احیاناً بازگشت تشکیلات فلسطینی به غزه و برگزاری انتخابات تحت نظارت بینالمللی را میسر سازد. اما متأسفانه به جای حرکت مثبت به سوی صلح، منطق جنگ همچنان بر منطقه حکمفرماست و تردید نیست که حماس بر ویرانههای غزه به پیروزی خواهد رسید.
نقل از: سایت رادیو صدای فرانسه