«ترامپ که به سیاست خشن ضد ایرانی متمایل شده بود، توافق هستهای را که باراک اوباما سلف او با تهران امضا کرده بود، نابود کرد. جو بایدن ضمن اعتراف به اشتباه، اما در اصلاح آن کاملا شکست خورده است، در عوض با اصرار بر بهبودهای غیرواقعی توافق، فرصت را از دست داده است. اگر جنگ سرد در خاورمیانه بین آمریکا، اسرائیل و ایران داغ شود، همه امیدها از بین خواهد رفت.»
باب دریفوس روزنامهنگار مستقل آمریکایی و سردبیر «دنیشن» ۲۶ آوریل در پایگاه تحلیلی فیر آبزرور نوشت: یک مرد آشفته و غالبا بیبند و بار، توافق آمریکا و ایران را که دستاورد مهم سیاست خارجی دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده بود، نابود کرد. او سپس دستور ترور یک ژنرال ارشد ایرانی را صادر کرد که به طور چشمگیری تنشها را در منطقه افزایش داد. مرد دیگر مدافع سنتی استثناگرایی آمریکاست، حامی توافق آمریکا و ایران که وعده داد پس از روی کار آمدن، توافق را بازگرداند.
در ماه نوامبر، رایدهندگان آمریکایی باید انتخاب کنند که به کدام یک از این دو نفر برای مدیریت تنشهای انفجاری با تهران در سراسر خاورمیانه که اکنون در بحران است، اعتماد کنند. جنگ در غزه خطر درگیری ایران و اسرائیل را تشدید کرده است – با حمله ویرانگر اخیر اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه و پاسخ موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل شانس درگیری افزایش یافته است. علاوه بر این، محور مقاومت ایران هژمونی آمریکا را در سراسر خاورمیانه به چالش میکشد.
در حالی که بایدن سیگنالهایی را به تهران نشان داد، بحرانهای شعلهور در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، از جمله حمله حماس به اسرائیل، موانع بزرگی را بر سر راه پیشرفت ملموس در بازیابی برجام قرار داد. بدتر از آن، این است که ایران تمایلی به اعتماد به یک سرمایهگذاری دیپلماتیک دیگر با آمریکا ندارد. در واقع، در طول گفتوگوهای قبلی، ایران به وضوح بیش از حد از قدرت خود استفاده کرد و بسیار بیشتر از آنچه بایدن میتوانست ارائه دهد، مطالبه کرد.
در همین حال، ایران تحقیقات هستهای و تاسیسات بالقوه تولید خود را تسریع کرده و ذخایر زیادی از اورانیوم را غنیسازی کرده است، همانطور که واشنگتن پست گزارش داد، «ایران در یک بازه زمانی از چند روز تا چند هفته میتواند به درجه سلاح برای حداقل سه بمب دست یابد.»
کنش ضدایرانی ترامپ
زمانی که ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ روی کار آمد، ایالات متحده و ایران دقیقا در صلح نبودند، اما برجام حداقل پایه و اساس چیزی را ایجاد کرده بود که بسیاری امیدوار بودند دوره جدیدی در روابط آنها باشد. ایران موافقت کرده بود که مقیاس و دامنه برنامه غنیسازی اورانیوم خود را به شدت محدود کند، تعداد سانتریفیوژها را کاهش دهد، تولید اورانیوم با غنای پایین برای سوخت نیروگاه را محدود و تقریبا تمام ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به خارج از کشور منتقل کند. این کشور رآکتور پلوتونیوم اراک خود را غیرفعال کرد؛ در حالی که با رژیم سختگیرانهای موافقت کرد که در آن آژانس بینالمللی انرژی اتمی همه جنبههای برنامه هستهایاش را زیر نظر داشته باشد. در مقابل، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل موافقت کردند که مجموعهای از تحریمهای اقتصادی را که تا آن زمان، ایران را به تحریمشدهترین کشور جهان تبدیل میکرد، لغو کنند. ولی نصر، تحلیلگر باسابقه دانشگاه جانز هاپکینز و یکی از نویسندگان کتاب تحریمها چگونه کار میکند، به من گفت: «خروج آمریکا از برجام و شدت تحریمهای پس از آن تلاشی برای فشار شدید بر ایران یا بدتر از آن، نابودی کامل آن بود. ایران به مراتب امنیتیتر شد.»
اشتباه بایدن
جو بایدن که مدتها از توافق با ایران حمایت کرده بود و تصمیم ترامپ برای خروج از برجام را یک «فاجعه خودساخته» خواند، با ورود به دفتر بیضیشکل، به سادگی به آن ملحق نشد. با وجود اینکه برجام کاملا خوب کار میکرد، تیم بایدن اصرار داشت «توافق طولانیتر و قویتری» را با ایران امضا کند.
تریتا پارسی، کارشناس مسائل ایران و معاون اجرایی موسسه کوئینسی برای مملکتداری مسوولیتپذیر، به من گفت: «اوایل سال ۲۰۲۱ آخرین فرصت برای بازگرداندن توافق بود. بایدن میتوانست با صدور یک فرمان اجرایی به برجام بازگردد، اما برای هفتهها، کاری انجام نداد.» این بسیار مهم بود، چرا که دولت روحانی در حال پایان یافتن بود و قرار بود انتخابات جدید برای ژوئن ۲۰۲۱ برگزار شود. سیدحسین موسویان، محقق دانشگاه پرینستون و یکی از مقامات ارشد سابق ایران که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ بخشی از تیم مذاکرهکننده هستهای این کشور بود، ماه آوریل به من گفت: «یکی از اشتباهات بزرگ بایدن این بود که مذاکرات هستهای را به تعویق انداخت. این یک فرصت طلایی برای مذاکره با تیم روحانی بود، اما بایدن تا یک ماه قبل از انتخابات ایران مذاکرات را به تعویق انداخت.» به گفته نیویورکتایمز هنگامی که مذاکرات سرانجام در آوریل از سر گرفته شد، مسائل پیچیدهتر شدند، چون تنها چند روز قبل از آن، یک عملیات مخفی اسرائیل یکی از مراکز تحقیقاتی هستهای ایران را با انفجار مواجه ساخت. ایران با متعهد شدن به افزایش خلوص اورانیوم غنیشده خود از ۲۰درصد به ۶۰درصد پاسخ داد.
در ژوئن همان سال، ایرانیان به رئیسجمهور جدید، ابراهیم رئیسی رای دادند. او تیم جدیدی را برای رهبری مذاکرات هستهای منصوب کرد. به گفته مقامات آمریکایی، تا ماه ژوئیه، این گفتوگوها در مورد نسخه جدید برجام به «توافق تقریبا کامل» رسیده بود، اما زمانی که طرف ایرانی از آن عقبنشینی کرد، از بین رفت.
همچنین واضح بود که دولت بایدن مذاکرات با ایران را در اولویت قرار نداده، چرا که کمتر مشتاق بود با مخالفتهای شدید اسرائیل و متحدانش در کاپیتول هیل مقابله کند. پارسی خاطرنشان کرد: «دیدگاه بایدن این بود که تنها در صورتی با احیای برجام همراهی میکند که احساس کند این کار کاملا ضروری است و آن را با حداقل هزینه سیاسی انجام دهد و به نظر میرسید که او این کار را تنها در صورتی انجام میدهد که برای اسرائیل قابل قبول باشد.»
در طول دو سال گذشته، ایالات متحده و ایران درگیر یکسری مذاکرات غیرمولد بودند که به نظر میرسید به طرز وسوسهانگیزی به توافق نزدیک میشدند. در تابستان ۲۰۲۲، به نظر میرسید که مذاکرات هستهای بار دیگر در حال پیشرفت بود، اما باز هم شکست خورد. جوزپ بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: «پس از ۱۵ ماه مذاکرات سازنده و فشرده در وین و تعاملات بیشماری با شرکتکنندگان برجام و ایالات متحده، به این نتیجه رسیدم که فضا برای سازشهای مهم، دیگر تمام شده است.»
طبق گزارشها، بایدن در پایان سال ۲۰۲۲ توافق ایران را «مرده» اعلام کرد و مذاکرهکننده ارشد او تاکید کرد که برای احیای آن «زمان تلف نمیکند». با وجود این، در سال ۲۰۲۳، دور دیگری از گفتوگوها – احتمالا با تبادل زندانیان بین ایالات متحده و ایران، از جمله توافق برای آزادسازی ۶ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ایران – به یک توافق غیررسمی و آزمایشی منجر شد که مقامات ایرانی آن را به عنوان آتشبس سیاسی توصیف کردند. اما حتی آن توافق غیررسمی پس از حمله حماس در ۷ اکتبر به زبالهدان تاریخ فرستاده شد.
یک سوال همچنان باقی میماند: آیا میتوان برخی از نسخههای برجام را در سال ۲۰۲۵ احیا کرد؟ اگر همانطور که اکنون به طور فزایندهای ممکن به نظر میرسد، جنگ بین آمریکا، ایران و اسرائیل آغاز شود، بحرانی فاجعهبار با عواقب غیرقابل پیشبینی رخ میدهد. مطمئنا اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، ایالات متحده و ایران را عمیقتر در جنگ سرد (اگر نه یک جنگ ویرانگر) فرو خواهد برد.
کارشناسان چه میگویند؟ به گفته ولی نصر، در برابر احتمال احیای توافق، ایران به این نتیجه رسیده است که واشنگتن شریک مذاکرهکننده کاملا غیرقابل اعتماد است و حرفش بیارزش است. ایران به این نتیجه رسیده که هیچ تفاوتی بین دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد و بنابراین تهران تصمیم گرفت تنشها را بیشتر کند تا بتواند اهرمهای بیشتری را در مقابل واشنگتن به دست آورد.
حسین موسویان میگوید: «قصد بایدن احیای توافق بود. او گامهای عملی برای این کار برداشت و حداقل تلاش کرد تا تنشها را کاهش دهد. با این حال، ایران تمایل کمتری برای حرکت رو به جلو داشت، چون بایدن بر حفظ تحریمهایی که ترامپ اعمال کرده بود اصرار داشت.» با این حال، تریتا پارسی لحظهای را میبیند که در آن ایران و اسرائیل (که بهطور قابل ملاحظهای مورد حمایت کامل واشنگتن قرار دارد) در لبه جنگ واقعی قرار دارند. او میگوید: «بهترین چیزی که میتوانیم به آن امیدوار باشیم این است که هیچ اتفاقی رخ ندهد. دیگر امیدی به چیزی نیست.» و اینجاست که امید امروز در خاورمیانهای است که به نظر میرسد به سوی آتش بزرگ پیش میرود. منبع : دنیای اقتصاد