دانشآموزان دختر در این تصویر به صف شدهاند، در مسیر ورود شهردار به مدرسه درحالیکه در دو خط روبهروی یکدیگر قرار دارند، یک شاخه گل روی زمین برای استقبال شهردار قرار میدهند. این کار موجب شده است که دختران دانشآموز در حالت تعظیم به شهردار قرار بگیرند. این تصویر برای برخی کره شمالی و برای برخی، صحنههایی از رمان مشهور «سرگذشت ندیمه»، اثر «مارگارت اتوود» را یادآوری کرده است.
یک معلم به «ایرانوایر» میگوید: «این کار در مدارس اصلا عادی نیست، حتی برای رییسجمهور هم چنین کاری نمیکنند.»
به گفته «سعید پیوندی»، جامعهشناس، این تصویر خواسته اصلی رهبر جمهوری اسلامی است، سربازخانه یا مدرسه نظامی، بهجای یک مدرسه با استانداردهای امروز.
«ستار رحمانی»، معلم بازنشسته و فعال حقوق معلمان نیز، این رخداد را «تعظیم مقابل زور» و «تمرین بربریت» نام نهاده است.
جمهوری اسلامی در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، سیلی محکمی از دانشآموزان خورد. برخلاف تصور حاکم در حکومت، جنبش دانشآموزی در سراسر اعتراضات بسیار خلاق و متمرکز بین دانشآموزان، بهویژه دختران دانشآموز، شریان اصلی مخالفت با نظام بود. حکومت البته سکوت نکرد و در مقابل، مسمومیتسازی زنجیرهای در مدارس با تمرکز بر مدارس دخترانه و نمایش فیلم پورن در شماری از مدارس باز هم دخترانه را، در پیش گرفت.
دانشآموزان مدارسی که در این حملات گسترده و سیستماتیک مورد هدف بودند، در جریان اعتراضات به کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی»، همراه با مردم معترض شعار سرداده، در حیاط مدارس جمع شده سرود «برای» «شروین حاجیپور» خوانده، بر تخته سیاه شعارهایی علیه «علی خامنهای» و «روحالله خمینی» نوشته، تصاویر این دو نفر را از کتابهای درسی خود پاره کرده و روی آن رژه رفته بودند، مقنعه از سر درآورده و با سرکوب شدید هم مواجه شدند.
حالا با گذشت حدود دو سال از این اتفاقات در مدارس، تصویری در شبکههای خبری داخل ایران دستبهدست میشود که نشان از تلاش حکومت برای سر به راه کردن و فرمانبرداری دانشآموزان دارد؛ تصویری که برخی آن را با حکمرانی در کشور کره شمالی مقایسه کردهاند.
«ستار رحمانی»، فعال کارگری و معلمان اما، خلاف این نظر را دارد و میگوید: «من فکر میکنم نمونه تعظیم دختران مدرسه قرآنی در ایران با تعظیم مثلا کره شمالی فرق میکند. این حاکمیت ناکارآمد است. یعنی مشکلات اصلی جامعه به کنار رفته و بهجای آن، موی دختران و زنان را هدف قرار داده است.»
او در توضیح گفتههای خود اضافه میکند: «برای حاکمان روشن است که موی زن مشکل نیست، بلکه در موی زن آزادی نهفته است که باید سرکوب شود. تصویر بازدید شهردار زنجان، علیرضا فیروزفر، نشان قدرت نمایی، جهل و خرافه قرون وسطایی و تمرین بربریت است است. سرکوب، تمکین به قدرت مذهبی و قدرتنمایی، هدف اصلی این نوع عملکرد ارگان دولتی مطیع ولایت فقیه است و بس.»
«سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد دانشگاه «لورن» فرانسه اما میگوید: «حاکمان جمهوری اسلامی با ترویج سبک زندگی و فرهنگ خاص، تلاش در تربیت نسلی یکسان همچون سربازان یک سرباز خانه یا مدرسه نظامی دارند؛ همه لباس یک شکل بر تن داشته و از بالاسریها اطاعت میکنند، پرسشگر نیستند و بیشتر دنبالهرو هستند.»
یک معلم که برای حفظ امنیت نام او در این گزارش عنوان نمیشود، به «ایرانوایر» میگوید: «این کار تعظیم دانشآموزان نیست، بلکه تنها زرنگی عکاس و شکار لحظهها است. دانشآموزان ما حتی برای وزیر آموزشوپرورش هم تره خُرد نمیکنند، چه برسد به گلریزان برای شهردار.»
این معلم میگوید: «در مدارس ایران ممکن است اتفاقات عجیبوغریب بسیاری رخ دهد که همه بستگی به نگاه مدیر و معاونین مدرسه دارد. در کل پاچهخواری برای دریافت امتیاز از ادارات کل آموزشوپرورش، کاملا عادی است.
او همچنین با طرح این موضوع که درحالحاضر مدارس درگیر مشکلات مالی فراوانی هستند میگوید: «مدارس درگیر مشکلات مالی و بودجه هستند. احتمال زیاد مدیر این مدرسه با این ترفند خواسته شهردار را فریب داده و به اصطلاح گوش او را ببرد (کمک مالی دریافت کند).»
به گفته این معلم، بهطور کلی بودجه مدارس ناچیز و کم است. مدیران تمام طول سال درگیر جبران کسری پول هستند. او همچنین میگوید مدارس غیردولتی چنین کاری نمیکنند، چون پول خوبی از والدین دریافت میکنند. این معلم شهریه مدارس قرآنی را هم سالی دستکم ۱۵ میلیون تومان برآورد میکند.
دانش آموزان با وعیده وعید هم دنبال حکومت نمیروند
این معلم با پیش کشیدن مساله شرکت دادن اجباری دانشآموزان در مراسم دولتی و حکومتی همچون راهپیماییهای حکومتی ۱۳آبان (روز دانشآموز) و ۲۲بهمن میگوید: «البته تعداد دانشآموزان شرکت داده شده در این مراسم، تعداد معدود و کم است، تقریبا تمام دانش آموزان از شرکت در چنین مراسمی اجتناب میکنند. آنهایی که میروند صرفا برای فرار از درس و مدرسه است. اگر قبلا دانشآموزان برای فرار از معلمان و درس و مدرسه میرفتند، اکنون دیگر کسی تن به این کار نمیدهد. سال گذشته به زور هشت نفر را با کلی وعده و وعید ازجمله نمره انضباطی و کیک و ساندیس برای راهپیمایی بردند.»
این معلم همچنین میگوید: «شرکت در چنین مراسمی تنها مورد توجه مدیران ذلیل است و این برنامهها را جدی میگیرند. خیلی مواقع مدیران و معاونین پرورشی از عکسهای سالهای گذشته گزارش تهیه کرده و به اداره آموزشوپرورش استان خود ارسال میکنند.»
آموزش و پرورش دشمن تفکر منتقدانه است
سعید پیوندی، جامعهشناس میگوید: «باید این اتفاق را در متن جامعه ایران بررسی کرد. در جامعه ایران، تعظیم کردن و احترام بیش از حد متعارف و معقول، بهویژه برای نسل جوان که به این نوع کارها عادت ندارد، این معنا را میدهد که جمهوری اسلامی میخواهد نسلی مطیع و آماده به فرمانبری و دنبالهروی تربیت کنیم که در مقابل مسوولین، بزرگترها و سران مملکت احترام و تعظیم بیچونوچرا را داشته باشند.»
این جامعهشناس و متخصص مسائل آموزشی با تاکید بر اینکه بعد فرهنگی این رخداد نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، با به میان آوردن آداب و رسوم کشور ژاپن اضافه میکند: «در این کشور تعظیم کردن بخشی از آداب رسوم برای ادای احترام کوچکترها به بزرگترها و بزرگترها با یکدیگر است، اما معنای تعظیم کردن در ایران را ندارد. برعکس در ایران تعظیم کردن در چنین مراسم و مناسکی، معنایی جز به وجود آوردن نسل آماده فرمانبری و دنبالهروی از مسوولین و رهبران ندارد. این اتفاق کاملا همخوانی دارد با آنچه در چند سال گذشته در نظام آموزشی یا در کتابهای درسی پیش رفته است.»
ستار رحمانی، فعال کارگری و معلمان، از بعد دیگری نیز این مساله را تحلیل میکند: «هویت حاکمیت علاوهبر اینکه با شاخصهای موجود حکومتی سرمایهداری با سیاست نئولیبرالیسم است، اما توتالیتر هم هست، یعنی با زور سرکوب و با استفاده از ایدئولوژی مذهبی تلاش میکند آیندگانی را پرورش دهد که سربهزیر و مطیع قدرت باشند. حال آنکه در اکثریت جهان در آموزشوپرورش بحث بر سر Critical Thinking، یا پرورش تفکر منتقدانه است.»
مدرسه باید چگونه باشد تا بتوان به آن مدرسه گفت؟
آیا روشی که جمهوری اسلامی در پرورش دانشآموزان در پیش گرفته است، مسیر متفاوت تفکر انتقادی نیست؟ چه میزان میتواند سد راه خلاقیت و پرسشگری کودکان باشد؟
سعید پیوندی، جامعهشناس، میگوید: «مدرسه باید محلی متفاوت از آنچه در این عکس میبینیم باشد.»
او با تحلیل شرایط آموزشی در ایران بعد از دهه ۹۰، اینطور این مساله را میشکافد: «در دهه ۹۰ با اجرایی شدن سند تغییرات بنیادی، شاهد چرخشی هستیم، به این معنا که سبک زندگی و رفتارهای یک نسل باید کاملا کنترل شود و تحتنظر و یکسان باشد، هدایت و مدیریت شود. به همین دلیل در اواسط این دهه، کتابی به نام “سبک زندگی” به وجود آمده است. سرود “سلام فرمانده“، درست محصول این دوران عصاره و نماد این تفکر است.»
او در تشریح گفته خود اضافه میکند: «در ویدیو این سرود میبینیم که کودکان در لباسهای متحدالشکل، ذوب ولایت هستند، بهدنبال یک فرمانده بهدنبال فرمانبری و اطاعت هستند. این همان چیزی است که ما در مدارس ایران از حدود بیش از ۱۰ سال پیش شاهد آن هستیم. آنچه در زنجان رخ داده است، صحنهای از همان چیزی است که حکومت به در پی ایجاد آن بوده است. »
سند «تحول بنیادین»، با نام کامل سند «تحول بنیادین آموزشوپرورش»، در سال ۱۳۹۰ به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی رسید. این سند مدعی شد با هدف ایجاد تحول در نظام آموزشی کشور و تربیت نسلی متعهد، خلاق و کارآمد تدوین شده است.
در بخش اصول و مبانی این سند میبینیم که اولویت بر مواردی همچون تربیت اسلامی با قصد تربیت انسانهایی متعهد به اسلام و مبانی انقلاب اسلامی است.
وقتی میگویم چرخش به چه معنا است؟
به گفته سعید پیوندی، استاد دانشگاه لورن فرانسه و جامعهشناس، در گذشته پیش از اجرایی شدن سند تغییر بنیادی، حکومت جمهوری اسلامی بیشتر بهدنبال ترویج دین و معرفی دین به دانشآموزان بود، تا کنترل رفتار دانش آموزان و تحتتاثیر قرار دادن آنها. این استاد دانشگاه همچنین میگوید: «شخص علی خامنهای تلاش دارد چنین آموزشی وجود داشته باشد که به گفته خودش تمدنساز است و بنا دارد تمدن جدید اسلامی بسازد که مساله اصلی و محور آن، ولایت فقیه و اطاعت از آن باشد.
نظام آموزشی کنونی ایران با ایجاد مدارس قرآنی، آوردن روحانیان به مدارس در طول یک دهه اخیر و پس از اجرایی شدن سند بنیادین، حولوحوش به وجود آوردن مدرسهای است که دیگر شبیه یک موسسه آموزشی مدرن با دنیای امروز نیست، بیشتر شبیه سربازخانه یا مدارس نظامی، ایدئولوژیک و مذهبی است که هدف آنها این است که افراد پرسشگری و چونوچرا نداشته باشند، ذهنیت خلاق و انتقادی و سنجشگرانه نداشته باشند و تنها آنچه را که حکومت میگوید را یکجا و دربست قبول کنند و همانطور که در آهنگ سلام فرمانده هست، بهدنبال و گوش به فرمان فرمانده باشند.»
نقل از سایت ایران وایر