محمدصادق جنانصفت- جهان صنعت
در روزهای تازهسپریشده و در اوج روزهای سوگواری اعضای اصلی دولت سیزدهم برای رییس مرحوم خود خبری مثل بمب در سپهر اقتصاد آشفته ایران ترکید که نشان میدهد سیاستگذاری اقتصادی در ایران هرگز آرامش را تجربه نخواهد کرد و هرگز نباید روزی را ببینیم که سیاستمداران دست از سر اقتصاد بردارند.
داستان این است وزارت صمت که سایتهای تجاری را تعیین میکند به هر دلیل که البته تا امروز توضیحی درباره آن نداده تصمیم گرفته است تجارت خارجی فشل امروز ایران را باز هم به دره مرگ نزدیک کند. این رفتار نهاد دولت که لابد درجا برای آن تصمیم گرفته شده به معنای زدن ریشه تجارت خارجی بخش خصوصی با تبر ارز است.
کارشناسان اینگونه استدلال میکنند که باز هم منابع ارزی دولت با نقصان روبهرو شده است و به این ترتیب دولت و نهادهای حاکمیتی قصد دارند تجارت خارجی را محدود کنند. به این ترتیب دولت سیزدهم همان باقیمانده روزنههای تجارت آزاد بخش خصوصی با جهان را نیز مسدود میکند. بستن روزنههای تجارت آزاد از سوی دولت به معنای نابودی باقیمانده آزادی اقتصادی است که نفسهای آخر را میکشد. نظریه تجارت آزاد میگوید که اگر این دو سرزمین توافق کنند شکر و هویج را دادوستد کنند هر دو کشور میتوانند مربا تولید کرده و فایده بیشتری نصیب خود سازند. این نظریه در عین سادگی یک پیچیدگی بزرگ دارد و آن نگاه ساکنان سرزمینهای دوگانه به یکدیگر است. اگر ساکنان دو سرزمین به یکدیگر نگاه مداراجویانه داشته باشند و احساس کنند که میتوانند بدون تضاد و مجادله با هم تجارت کنند این فایده نصیب هر دو کشور خواهد شد.
در دنیای امروز تنها چند کشور وجود دارند که به هر دلیل نگاه سازگار و مدارا به تجارت آزاد ندارند و میدانیم که سرنوشت شهروندان آنها چه شده است. این کشورها به دلیل اینکه نتوانستهاند از تجارت آزاد سود ببرند درگیر منازعات پیدا و پنهان شدهاند. کشور کرهشمالی یکی از بازماندگان کشورهایی بوده و هست که نظریه و عمل تجارت آزاد را قبول نکرده و از ۶۰سال پیش تا امروز شهروندانش را در بیچارگی نگه داشته است. آیا میخواهیم با انحصاری کردن تجارت و بستن روزنههای کوچک تجارت آزاد کرهشمالی شویم. نباید برای اینکه قیمت دلار را برای رانتخواران ارزان نگه داریم تبر بر ریشه تجارت بزنیم.