در 9 اسفند 91، دادگاه سعید مرتضوی، دادستان دست نشانده خامنه ای و تحت امر فرزند او، مجتبی خامنه ای، بخاطر جنایات روی داده در زندان کهریزک که شقاوت محض بودند، آغاز شد. در دم، «دادگاه» غیر علنی شد. غیر علنی شد زیرا:
1 – مرتضوی کسی نبود که بتواند خود سر دستور ارتکاب چنان شکنجه هائی را صادر کند. تحت امر بیت «رهبر»، یعنی شخص خامنه ای و فرزندش مجتبی عمل می کرد. گفته شده است که مرتضوی مدرک در اختیار دارد حاکی از این که هرچه کرده است، به دستور بوده است. نیاز به مدرک نیست وقتی خامنه ای روزنامه ها را درخور توقیف می داند و «دادستان» تهران دستور توقیف فله ای آنها را صادر می کند، به دستور عمل کرده است. وقتی خامنه ای در 29 خرداد 88، به مردم اعلان جنگ می دهد و دستگیریها و دستگیرشدگان را به کارگاه جنایتی که زندان کهریزک است، سپردن، به دستور انجام گرفته اند. با این که در این رﮊیم، مرتضوی و دستیاران او را یارای ارائه مدرک بر ضد علی خامنه ای و مجتبی خامنه ای نیست، باوجود این، دادگاه را غیر علنی کرده اند، زیرا از ارائه سندها و حتی گفته شدن این حقیقت که به دستور عمل کرده ایم، نیز، ترس وجود دارد.
2 – سرکوب مردم در تهران و شهرهای دیگر ایران، توسط بخش مأمور سرکوب سپاه و بسیج و نیروهای مسلح و لباس شخصی ها تحت امر مستقیم خامنه ای انجام گرفته اند. دو تن از سران سپاه که اینک عضو مجلس مافیاها هستند، شرکت مستقیم در جنایتهای زندان کهریزک داشته اند. غیر علنی کردن دادگاه بدین خاطر است که از مرتکبان دیگر جنایتها، سخنی گفته نشود و اگر هم گفته شد، به گوش مردم کشور نرسد. وگرنه اگر جان و کرامت و حقوق انسان و مردم ارزشی داشت، چنین محاکمه ای علنی و طولانی می شد و همه آمران و مأموران جنایت، محاکمه می شدند تا که وجدان اخلاقی جامعه، نسبت به کرامت و حقوق انسان و نیز جنایت، بیشترین حساسیت را پیدا کند.
شماره ۸۲۳ از ۲۱ اسفند تا ۶ فروردین ۱۳۹۲