back to top
خانهتحلیل و وضعیت سنجیژاله وفا: وضعیت سنجی ۴۳۸-مخالفت با جنبش مردم، کلید نقش پزشکیان در...

ژاله وفا: وضعیت سنجی ۴۳۸-مخالفت با جنبش مردم، کلید نقش پزشکیان در مشروعیت سازی برای” انتخابات” رژیم

5 تن از ملتزمان به نظام ولایت فقیه و شخص رهبری نظام با اختیارات مطلقه که از فیلتر شورای نگهبان رد شده اند، کاندیدای انتخاباتی هستند که حتی صلاحیت نزدیکان به حلقه اصلی حاکمیت هم در آن احراز نشده‌است. همین نکته، آشکارا فریاد می زند که  این نوع تایید صلاحیت از روی مصحلت و بدنبال ماموریتی خاص است که یکی از آنان ( همانا پزشکیان قبل از ثبت نام خود) آن ماموریت را علنی ساخت: “به صحنه سیاسی آمده ام تا مشارکت پرشوری را دامن زنم و قصدم آوردن یک عده افراد پای صندوقهای رای است تا در داخل و خارج تصور این که مردم با صندوقها قهرند را عوض کنم”

حال چرا این گفته پزشکیان هدف مشترک این 5 ملتزم به رهبری نظام است؟

زیرا اکثریت بزرگی از مردم با احترام به حق استقلال و آزادی خود و با قائل بودن ارزش برای رای خود، در دو “انتخابات” پیشین، با تحریم فعال خود چنان دست رد بر سینه نظام زدند که نظام حاکم و مسئولان آن می دانند با این نوع مصمم بودن مردم، دیگر کمر راست نخواهند کرد. اکنون دو جناح “اصولگرا” و “اصلاح طلب” نظام با تمام قوا به میدان آمده اند تا این دستاورد بزرگ مردم و سرمایه ملی را مخدوش و بی اعتبار جلوه دهند و یا به جیب گشاد نظام واریز نمایند.

جالب توجه اینکه حداقل 4 نفر از نامزدهای این دوره آنچنان گذشته و پرونده های پر فساد و امنیتی و سیاهی دارند که حتی برای ملت ایران تصور نشستن این فاسدان در مقام ریاست جمهوری حتی در این نظام، وهن این مقام محسوب می شود.

از جمله :

سعید جلیلی همان کسی است که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و پرونده هسته ای ایران به او سپرده شده بود و وی مسئول تام الاختیار مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 بود و از روزی که سعید جلیلی ماموریت مذاکرات را بعهده گرفت، به طور متوسط هر 160 روز یک قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران تصویب شد !

قالیباف کسی است که نام وی با پرونده‌های بزرگ فساد اقتصادی گره خورده است (پرونده املاک نجومی و واگذاری زمین به خیریه همسرش که در واقع  پوششی بیش برای پولشویی نیست، واریز پول قراردادها به حساب شخصی و … ) و در واقع بایستی جایش در پشت میله های زندان باشد، ولی در نظامی که فساد در آن نهادینه شده تایید صلاحیت می شود و خطاب به مردم وعده انضباط مالی میدهد! کسی که در جریان حمله ماموران نظام به کوی دانشگاه تهران در تیرماه 88، در لباس ریاست ناجا به اقرار خودش  قصد داشت دانشجویان را لوله کند !

اینجانب در دوره انتصابات پیشین و تحمیل رئیسی به مردم، نوشتم که خامنه ای با تعیین رئیسی این قاتل تاریخی، قصدی جز توهین به ملت فهیم ایران ندارد تا بگوید من آنم که توانستم یک قاتل را در جهان “نماینده” شما مردم ایران معرفی کنم!

پورمحمدی: عضو دیگر “هیات مرگ”، با آن سابقه سیاه که به تازگی به توجیه قتلهای سال 67 نیز پرداخته است و افسوس می خورد چرا از مردم پنهان نشده است، در شورای نگهبان این نظام دارای “صلاحیت” تشخیص داده شده است !

اینبار نیز گرایش فرصت طلبی، تحت عنوان بی مسمای اصلاح طلبی، همدست و همداستان با کارگزاران نظامی امنیتی و مستبد در برگزاری انتخابات نمایشی، قصد دارند با حمایت از مسعود پزشکیان تبعیت از سیاستهای مخرب خامنه ای را و پاسخگو نبودن وی نسبت به سیاست‌های تبهکارانه‌اش را امری طبیعی و محتوم بقبولانند.

در دنباله سعی می کنم به برخی شبهات و  “فکر جمعی جباری”  که ملتزمان نظام ولایت فقیه ساخته و پرداخته و با انحصار دستگاه تبلیغاتی برای فریب مردم در افواه عمومی پخش می کنند و برخی نیز آگاه یا نا خودآگاه  باور می کنند پاسخ گویم .

3 شبهه عمده  و “فکر جمعی جباری”  که ملتزمان نظام ولایت فقیه ساخته اند:

1- مردم ناتوان و مستاصل و حسرتمند و بیچاره اند، لذا بهتر است رای دهند بلکه اوضاع بدتر نشود!

برخی در دید خود آنچنان  مردم ایران را خسته و ناتوان و مستاصل و بیچاره فرض میکنند که گویا در “حسرت یک زندگی معمولی” حاضرند با رای خود تن به حضور هر وصله ناجوری بدهند.

یکی از آنها آقای محسن رنانی است که در نوشته ای وضع مردم را اینگونه توصیف کرده است: “من معلم با چشمی‌ گریان می‌گویم: برای ایران بی‌پرستار که «حسرت یک زندگی معمولی» بر دلش مانده است، در این انتخابات شرکت خواهم کرد. ایران امروز به یک رئیس‌جمهور جنگی یا انقلابی نیازی ندارد. به یک رئیس‌جمهور برانداز هم نیازی ندارد. ایران امروز به یک رئیس‌جمهور پوپولیستِ دروغزن که شعارهای عجیب‌وغریب و فریبنده بدهد و هنوز نیامده از منابع نفت و آب و خاک کشور حاتم‌بخشی کند، نیازی ندارد. حتی به یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب یا تحول خواه هم نیازی ندارد. امروز جراحی اقتصادی و اجتماعی موجب خون‌رَوی بیشتری از جسم ایران (سرزمین) و هرزرَوی انرژی بیشتری از روح ایران (مردم) می‌شود … .

راستش ما رئیس جمهوری می خواهیم که نه ذوب در ولایت باشد و نه ضد ولایت. ما یک ایران فرهیخته اما معمول معمول می خواهیم تا  «حسرت یک زندگی معمول» را بر دلمان نگذارد. ما کسی را می خواهیم که اگر پزشک است یا مهندس است، بتواند از ایران و از مردم ایران پرستاری کند. آنچه من احساس میکنم این است که هیچکدام از پنج نامزد دیگر نه توان و نه تمایلی برای برداشتن مسئولیت پرستاری ندارند. همه آنها دوباره دارند برای خودشان مأموریتهای انقلابی تعریف میکنند و دوباره می خواهند سیرک معجزه راه بیندازند. نمیدانم، شاید هم اشتباه کنم، اما احساس میکنم در میان این شش نفر، پزشکیان، با آن که جراح است اما آمده است تا پرستار ایران باشد. شاید او بتواند بخشی از مسئولیتهای پرستاری ایران را محقق کند. ”

در این نوع نگاه تحقیرآمیز و ناباور به توانایی مردم و فعال مایشاء دانستن رژیم استبدادی، آقای رنانی  متاسفانه تنها نیست . بخش اعظم اصلاح طلبان نیز که همواره نقش مردم را به ابزاری برای “فشار از پایین” تقلیل می دادند تا خود در بالا به چانه زنی در باره سهم خود از قدرت بپردازند، همین نگاه ابزاری را به مردم داشته اند. چنین دیدی تا توان مردم را نزدیک به  صفر و توان نظام را مطلق باور نکند، نمی تواند اینگونه دایره ذهن ناتوان خود را به مردم ایران تعمیم دهد. آنهم مردمی توانا و فهیم و شجاع  همچون ملت ایران که یکسال و نیم بیش از آغاز جنبش اخیر وی نمی گذرد. جنبشی که  جهانی را به تحسین برانگیخت .

شگفتا که تا چه میزان این نوع دید ،خواسته های مردمی که در جنبش “زن، زندگی، آزادی” شجاعانه از جان خود نیز گذشتند را حقیر جلوه می دهد! چقدر بایستی ناتوان ‌بود ‌و ناتوانی خود را به یک ‌ملت نسبت داد و تا چه حد می توان‌ فاقد چشم بصیرت بود و‌ شرف و‌ شجاعت یک ملت را در جنبش آنها نادیده گرفت؟! مردمی که تمامی شعارهایشان در جنبش سیاسی بود. حتی در آن محله هایی از شهرستانها که کم درآمد ترین قشرها زندگی می کنند، این اقشار شریف در جنبش خود از گرسنگی و‌ فقر شعار نساختند بلکه آزادی و‌ حق طلبی را شعار کردند! مردم خود را صاحب ایران می دانستند و می دانند و نه مستاصل و ذلیل یک رژیم استبدادی و فاسد که ناچار باشند از ترس گرفتار بد و بدتر نشدن، به آغوش بدترین که خودِ این نظام است پناه برند! آیا طرفداران آقای پزشکیان گوش شنوا برای  شعارهای مردم در جنبش که علیه راس این نظام و سلب ولایت  بیان می شد را ندارند؟

این آخرین پیامه / هدف کل نظامه

چهار دهه جنایت، ننگ بر این ولایت

آیا گذر مردم را از نظام که در شعارهایشان بازتاب داشت را نشنیدند؟ که با سرکوب خشونت آمیز توسط نظامی جانی، جنبش مردم را هم پایان یافته باور کرده اند!

به نحوی که خانم فاطمه راکعی  فعال سیاسی اصلاح طلب، معاون زنان ستاد آقای مسعود پزشکیان (خبرانلاین سه شنبه – ۱۴۰۳/۰۴/۵) اعلام می کند: شعار «زن، زندگی، آزادی» سرنمی‌دهیم زیرا پزشکیان، به حجاب معتقد است !

اینگونه به اسم ریاست جمهور مردم، مهر پایان به جنبش آنان می زنید؟! وقتی حقیقت جنبش میلیونها نفر ایرانی، از زاهدان تا تبریز و از مشهد تا بوشهر را اینچنین آشکارا انکار می کنید ادعای پرستاری ایران و ایرانی را دارید؟!

2/ شبهه :ستاد پزشکیان شعارش دعوت به تغییر است. وی می تواند تغییری را به نفع مردم  ایجاد نماید.

این ادعا ها را اصلاح طلبان حکومتی  که در واقع برای آنان “فرصت طلبان” صفت درخورتری است، مطرح می کنند. جالب اینکه آقای رنانی اعتقاد دارد “ملت، رئیس جمهوری می خواهد که نه ذوب در ولایت باشد و نه ضد ولایت.” گویا اظهارات پزشکیان،  مبنی بر “ملتزم و ذوب بودن در رهبری و مجری منویات و سیاستهای رهبری و برنامه  های مصوب قبلی” را نشنیده اند؟!

و گویا فراموش کرده اند که مسئول اصلی همه سیاستگذاریهای خانمانسوز و مخرب و بحران ساز کسی نیست جز شخص خامنه ای و مقام مطلقه وی.

فقر و فلاکت روز افزون  بیش از نیمی از جمعیت ایران، بی ارزش کردن پول ملی و بحران هستی بر باد ده هسته ای، ادامه تحریمها، تورم کمر شکن و انزوای سیاسی ایران و باز کردن پای ایران در جنگهای منطقه ای، بیابان کردن ایران و تخریب طبیعت ایران، سرکوب ها و کشتار مردم و جوانان رشید وطن، سرکوب زنان و تضییع همه جانبه حقوق زنان که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند، خیل عظیم زندانیان سیاسی و بقتل رساندن مخالفان سیاسی و … همه وضعیتی دهشتناک را درست کرده اند که کارنامه سیاه خامنه ای است. همه نابسامانیها و بحرانهای نام برده نتیجه محتوم سیاستهای خامنه ای به مثابه فقیه مطلقه و در مسئولیت وی است که آقای پزشکیان خود را ملزم به تبعیت از آنها می داند!

هریک از آحاد ملت که عقل سلیمی دارد و یا هر ذهن سبب جویی که از تجربه درس می گیرد و چشم بصیرت دارد و تجاهل العارف نمی نماید، وجدانش گواهی می دهد که در گذشته در این نظام  چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود. از اینرو رای به هر یک از تایید صلاحیتشدگان در این نظام کوچکترین تغییری در سیاستها و رویه خامنه ای ایجاد نمی کند. تاکید پزشکیان بر اینکه تابع، نه تنها سیاستها بلکه منویات رهبری نیز هست و رای دادن به وی و یا هر نامزد دیگری هم به معنای رای و پذیرش کارنامه گذشته و برنامه های آینده خامنه‌ای و هم معاف کردن وی در مسئولیت چنین سیاستهای ایران برباد ده و هم پوششی برای بیعت با وی و ادامه طول عمر این نظام خونریز است.

از تجربه درس بگیریم که سه سال پیش چهارنفر، نامزد ریاست جمهوری شدند و وعده بهبود اقتصاد و معیشت را به مردم دادند. ازآن چهارنفر، یکی رییس جمهوری شد، یکی معاون رییس جمهور، یکی رییس قوه مقننه و دیگری شهردارتهران!

حاصل سیاست آنها افزایش قیمت دلار از 24 همت به 60 همت، افزایش میانگین قیمت مسکن در تهران از متر مربعی 31 میلیون تومان به 81 میلیون تومان، افزایش قیمت گوشت از 110 به 750 هزار تومان، افزایش قیمت پراید از 31 میلیون تومان به 400 میلیون تومان و… بوده است. امروز باز همان افراد به چشمان ملت زل زده و آشکارها دروغ می گویند و می گویند به ما رای دهید تا کشور را درست کنیم؟! و همگی نیز می دانند تبعیت از سیاست های داخلی و خارجی خامنه ای نتیجه ای جز روز بروز وخیم تر شدن امور مردم ندارد.

چه زیبا و منطقی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در بیانیه خود پرسش کردند که: آقای پزشکیان اگر ادّعا دارید که می‌توانید تغییری در شرایط به وجود بیاورید، ابتدا باید توضیح دهید اکنون چه چیزی تغییر کرده جز آنکه تاریخ مصرف اصلاح‌طلبان برای مردم گذشته‌است. شما گذر مردم را از اصلاحات ندیده‌اید؟ خانه‌های حلقۀ قدرت مگر چقدر از شهرها فاصله دارند؟ وقتی نه توان نفوذ در رأی بالاسری خود را دارد، نه می‌تواند از دخالت نهادهای موازی با خود مصون بماند و نه تضمینی هست که در تصمیمات درونی خود هم صاحب اختیار باشد. در چنین جایگاهی، چه تعبیری جز یک تدارکاتچی برای رییس جمهور می‌توان یافت؟!

3/ شبهه :تحریم، بی تفاوتی و قهر است و مفید فایده نیست.

 الف: باید از این مدعیان پرسید: آیا مشارکت در انتصابات نظام تا کنون مفید فایده به حال مردم بوده است؟!

ب: تحریم فعال، خالی گذاشتن صحنه تزویر و دروغ است: در روز نمایش انتصابات که رژیم نیازمند صفوف طولانی مردمی است تا  آنرا به جهان بعنوان نماد مشروعیت خود جلوه دهد، در منزل ماندن، به محل کار نرفتن، خرید نرفتن، خیابانها را خلوت گذاشتن، سیاهی لشکر نظام نشدن و… اتفاقا نمایش احترام عمیق مردم  به ارزش رای خود است. یک نوع مقاومت مدنی و نه گفتنی محکم به نظام شرور حاکم است.

ناگفته نماند که پشت کردن به نظامهای استبدادی و ابتکار روشهای کار ساز، بدل به یک وجدان جهانی شده است. مردم کشورهایی همچون آرژانتین و برزیل و مجارستان و شیلی نیز با غیاب هوشمندانه مدنی خود در روزهای انتصابات نمایشی، پشت نظامهای استبدادی حاکم را خالی کردند.

ج: تحریم فعال، قبول لزوم تغییرات ساختاری بر اساس علم به اصلاح ناپذیر بودن نظام حاکم است.

د: تحریم فعال، گرفتن ابتکار بدست مردم است. تحریم فعال مبارزه خود آگاه و مستمر و ادامه جنبش خود بر علیه نظام سراسر استبداد و فساد است.

ه: تحریم فعال، ارزش گذاری به رای خود است که زیر پای اعطای مشروعیت به چنین نظامی ذبح شرعی نشود. از اینرو تحریم فعال انتصابات، تحریم و وقع ننهادن به همه آن روشها و سیاستها ی مخرب و بیانهای فریب و تزویر و ریا است .

و: تحریم فعال، از تجربه درس گرفتن است و تجربه را نیمه رها نکردن و یک خطا را بارها تکرار نکردن است.

ز: و بالاخره تحریم فعال، آچمز و عاجز کردن نظامی وابسته است که با حیل مختلف ضمن مسئولیت ناپذیری و گریزی، قصد دارد جنایات و فساد خود را با مرکب رای مردم تایید و رسمیت و مشروعیت بخشد.

پایان سخن اینکه در دوره ای که ملت فهیم و با فرهنگ کهنی همچون ملت ایران به جای “شرافت” از برخی فقط “شر” و “آفت” می بیند، بیش از پیش واقف است که مبارزه برای تحقق تغییرات مطلوب جامعه ملی، نیازمند ایستادگی و استمرار در جنبش است. هوشیاری نسبت به ترفندهای جدید و نخ نما شده حاکمان مستبد و عمل به اصول استقلال و آزادی و احترام به حق رهبری خود و رای خود، از لوازم موفقیت جنبش مردم ایران است. با تحریم فعال انتصابات رژیم ولایت فقیه به خود و به جهانیان نشان دهیم که ملتی دارای بلوغ سیاسی و فرهنگی هستیم.

ژاله وفا از مجامع اسلامی ایرانیان

jalehwafa@yahoo.de

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید