یورونیوز: ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در ایران در شرایطی سپری شد که بحثهای هستهای به کانون داغ مناظرات نامزدها تبدیل شده و سرنوشت برجام و تحریمها بر بحثها سایه انداخته بود.
انتخابات روز جمعه در حالی برگزار میشود که تنشها میان ایران و غرب بر سر برنامه هستهای تهران همچنان ادامه دارد. اما این انتخابات چه تاثیری بر سیاست هستهای ایران دارد و رئیسجمهور جدید تا چه در این موضوع اختیار خواهد داشت؟
دکتر مهران مصطفوی، معاون مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه و کارشناس حوزه هستهای، به یورونیوز فارسی میگوید در عمل این رهبر جمهوری اسلامی است که قدرت را در این حوزه در اختیار دارد.
او میگوید: «سیاست هستهای در انحصار کامل رهبر است؛ هم از طریق دخالت در انتخاب وزیر خارجه، هم از طریق شورای عالی دفاع که بسیاری از اعضای آن را نصب میکند و هم از طریق بیت رهبری که بر مذاکرات احاطه کامل دارد.»
این استاد دانشگاه پاریس ساکله با بیان اینکه رئیسجمهور در این زمینه «بسیار بسیار محدود میتواند عمل کند»، اضافه کرد: «با اینکه چند تن از نامزدهای ریاستجمهوری مانند آقای پزشکیان و یا حتی آقای قالیباف صحبت از یک توافق با غرب میکنند، اما خودشان خوب میدانند که بدون اجازه شخص رهبر چنین امکانی وجود ندارد و خامنهای ابدا این اختیار را در دست آنها قرار نخواهد داد. برای علی خامنهای سیاست هستهای ابزار مهمی در مدیریت بحران است و از آن استفاده میکند و نیاز دارد تا حتی زمان انتخاب جانشین برای خودش از این وسیله برای تحولات داخلی بهره ببرد.»
در این میان جواد ظریف، مذاکرهکننده اصلی ایران در برجام و عضو تیم مسعود پزشکیان با انتقاد از محمدباقر قالیباف نامزد دیگر انتخابات ریاستجمهوری و رئیس مجلس گفته است قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» مصوب مجلس مانع از حل مسئله برجام شده است.
حسن روحانی رئیسجمهور سابق نیز در پیامی تصویری این اقدام را «توطئه» خوانده و گفته است تصویب چنین قانونی «۳۰۰ میلیارد دلار» به کشور آسیب زده است. اما این قانون تا چه میزان در بینتیجه ماندن مذاکرات برجام نقش داشته است؟
دکتر مهران مصطفوی در این خصوص میگوید: «آقای ظریف و روحانی درست میگویند. قانون راهبردی که مجلس درباره مسئله هستهای تصویب کرد بسیار ضربه زد و باعث شد که از توافق با بایدن جلوگیری شود. اما چیزی که آنها نمیگویند و جای تأسف فراوان دارد این است که آقای خامنهای خودش از این قانون تمجید کرد و گفت یک راهبرد اساسی است و از این به بعد دیگر معلوم شده و میدانیم چگونه ما با برجام برخورد بکنیم.»
استاد دانشگاه پاریس «سَکلی» اضافه کرد: «[ظریف و روحانی] از این که آقای خامنهای از این مصوبه مجلس تعریف کرده چیزی نمیگویند، انگار یک عده آمدهاند در مجلس و این کار را کردهاند. در ضمن الان اکثریت کامل مجلس در دست اصولگرایانی است که از خودشان شخصیت خاص و مستقلی ندارند و دنبالهرو آقای خامنهای هستند. حالا باید آقای ظریف توضیح دهد که با توجه به وجود چنین مجلسی و توجه به تعریفی که آقای خامنهای از آن قانون کرده، چگونه میخواهد اگر به مقامی برسد درباره آن قانون اقدام کند بدون اینکه نظر آقای خامنهای را جلب کنند.»
در مناظرات انتخاباتی بحث تنها به قانون مصوب مجلس محدود نماند و به سیاست خارجی نیز کشیده شد. جواد ظریف گفت بهبود فروش نفت در دولت فعلی (عبور از مرز ۳۴ میلیارد دلار درآمد نفتی در ۹ ماه انتهایی سال گذشته) حاصل این بوده است که «بایدن پیچ تحریمها را شل کرده است» و باید برای تحریمهای واقعی منتظر دولت دونالد ترامپ بود.
از آقای مصطفوی پرسیدیم آیا این ادعاها با واقعیتها همخوانی دارد و اگر اینطور است، چرا جو بایدن تمایلی به اعمال فشار بیشتر بر تهران نشان نمیدهد؟
وی در این باره گفت: «فروش نفت بالاست و ایران تقریباً حدود ۲.۵ میلیون بشکه نفت صادر میکند، چیزی که [در دولت قبل] چند صد هزار بشکه بیشتر نبود. ولی بخش اصلی این فروش نفت به کشور چین است با قیمت ارزان. ایران حدودا روزی یک و نیم میلیون بشکه نفت به چین صادر میکند و در توان عملی آقای بایدن نیست که بتواند از این صادرات و همکاریای که بین چین و ایران به وجود آمده جلوگیری کند، مگر که بخواهد یک درگیری بزرگی با کشور چین داشته باشد.»
او با بیان اینکه کاستن از فروش نفت ایران حتی در صورت به قدرت رسیدن دونالد ترامپ نیز «بسیار بسیار سخت» خواهد بود، دو علت چنین امری را «قیمت ارزان نفت ایران» و همینطور «نیاز چین به نفت برای اقتصادش» عنوان میکند.
در شرایطی که نامزدهای انتخاباتی در داخل بر سر تحریمها و آینده برجام با یکدیگر مشغول بحث و جدل بودند، در بیرون مرزها قدرتهای اروپایی در این ماه قطعنامهای را در آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه تهران تصویب کردند و با ابراز نگرانی شدید، خواستار همکاری ایران با بازرسان آژانس شدند.
آنها در بیانیه مشترک دیگری در این هفته تهدید کردند که مکانیزم ماشه را فعال خواهند کرد. اما با در نظر گرفتن تمامی جوانب، آیا چشماندازی وجود دارد که این مکانیزم علیه تهران فعال شود؟
دکتر مصطفوی در این باره میگوید: «مکانیزم ماشه یعنی اینکه دوباره برگردیم به تحریمهایی که کشورهای دنیا و سازمان ملل کرده بودند و تمام کشورهای چین روسیه آمریکا و فرانسه و انگلستان با آن همراهی میکردند. الان اما مکانیسم ماشه آن اثر خودش را از دست داده است، برای اینکه چین و روسیه قبول نخواهند کرد و زیر بار نخواهند رفت چرا که آمریکا را در زمینه برجام مقصر میدانند.»
این تحلیلگر حوزه هستهای درباره کارایی و میزان تاثیر این مکانیسم اضافه کرد: «اروپاییها با اینکه این مکانیسم ماشه را در دست دارند، اما به دو دلیل این مکانیسم کارایی خودش را از دست داده است. دلیل اول این است که هنوز میخواهند راه مذاکره با جمهوری اسلامی کاملاً بسته نشود و دلیل دوم اینکه این مکانیسم دیگر اثرگذاری ندارد. این مکانیسم وقتی اثرگذاری دارد که تمام کشورهای دنیا تحریمها را انجام دهند. اگر فقط غرب این تحریمها را انجام دهد، که عملاً الان دارد انجام میدهد به خاطر تحریمهای مهمی که آمریکا خصوصاً در قسمت بانکی وضع کرده است، ولی کشورهای دیگر آن را اجرایی نکنند تأثیر بسیار مهمی در اقتصاد ایران نخواهد داشت.»
در حالی که مخالفان جو بایدن دولت او را به در پیش گرفتن «سیاست مماشات» با جمهوری اسلامی متهم میکنند، دونالد ترامپ قول داده است که در صورت پیروزی رویکردی سختگیرانهتر را در قبال ایران اتخاذ کند. از دکتر مصطفوی پرسیدیم چه اقدام هستهای از سوی تهران میتواند ایالات متحده را به تغییر رویکرد ترغیب کند؟
وی که سیاست هستهای ایران را در بیست سال گذشته تعقیب کرده و از منتقدان آن محسوب میشود، در پاسخ گفت: «ابتدا این نکته برای یادآوری بسیار مهم است که غنیسازی، حتی یک درصدش هم، به درد کشور ما ایران نمیخورد. برای اینکه محل مصرفی ندارد. حدود ۱۵ سال است جمهوری اسلامی دست به غنیسازی اورانیوم زده و تا حالا یک گرم اورانیوم غنیشده را نتوانسته در داخل و همچنین در خارج کشور استفاده کند. یعنی هزینههای بسیار بسیار هنگفتی برای هیچ و پوچ.»
وی با اشاره به وجود «یک توافق نانوشته» میان ایران و غرب مبنی بر نگه داشتن سقف غنیسازی در زیر ۶۰ درصد میگوید: «جمهوری اسلامی اکنون این کار را میکند و تقریباً دو سال است که سطح غنیسازیاش را در همین حد نگه داشته و این قول را به آمریکاییها دادهاند. ولی از زمانی که جمهوری اسلامی فراتر از ۶۰ درصد اورانیوم را غنی کند، این کاملاً یک سیگنال روشن و واضحی است به آمریکاییها که ایران میخواهد برود به سمت و سوی ساختن بمب اتم و آن موقع آمریکا نمیتواند بدون واکنش باقی بماند.»
هرچند به گفته دکتر مصطفوی جمهوری اسلامی تا کنون به «توافق نانوشته» وفادار مانده است، با این وجود هفته گذشته رسانههای آمریکایی به نقل از مقامات این کشور و اسرائیل در مورد تلاش دانشمندان ایرانی برای «مدلسازی کامپیوتری جهت پژوهش و توسعه تسلیحات هستهای» ابراز نگرانی کردهاند.
از این استاد دانشگاه، که به مدت ۹ سال ریاست انستیتوی تحقیقاتی شیمی فیزیک دانشگاه پاریس ساکله را بر عهده داشته است پرسیدیم این مدلسازیها چه هستند، و در صورت اعتبار گزارشها، چرا تهران به آنها روی آورده است؟
وی در پاسخ به این سوال میگوید: «برای ساختن بمب فقط کافی نیست که اورانیوم تا حد ۹۰ درصد غنی شود. این در اصل خوراک مورد نیاز بمب است و ایران میتواند به سرعت آن را تهیه کرده و اگر تصمیم بگیرد در عرض ۳ هفته اورانیوم ۹۰ درصد غنیشده را برای چند بمب در اختیار داشته باشد. ولی حتی اگر اورانیوم ۹۰ درصد غنی شده در دسترس باشد، باید آزمایشها و تستهای دیگری را انجام داد و هیچ کشوری در دنیا بدون آزمایش و تست در زیر زمین یا در زیر دریا نتونسته بمب اتمی بسازد.»
آقای مصطفوی اضافه کرد: «در اصل ایران به علت اینکه در شرایط فعلی نمیتواند دست به این کارها بزند، از طریق شبیهسازیهای کامپیوتری در این زمینهها فعالیت میکند.»
به گفته وی، رهبر جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن این تاکتیک میتواند ایران را به اصطلاح «در آستانه» هستهای شدن قرار دهد. در این وضعیت، که مشابه ژاپن است، اگر تهران قصد کرد روزی بمب بسازد خواهد توانست به سرعت این اقدام را عملی کند.
دکتر مصطفوی با اشاره به اینکه انجام آزمایشهای کامپیوتری و حتی تشدید آنها غیرقابل انتظار نیست، گفت: «میدانیم که در سالهای بین ۶۵ تا سال ۸۰ کارهای مربوط به دستیابی به دانش نظامی هستهای عملاً صورت میگرفت و اسناد به ما نشان میدهد که در داخل ایران برنامه بمب وجود داشته است. تهران در سالهای ۸۰ تا ۸۲ مجبور به کنار گذاشتن آن شد، ولی در حال حاضر با توجه به وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد، میخواد دستیابی کامل داشته باشد و هر آنچه را که برای ساختن بمب لازم است تامین کند.»
بنابر گفته وی، با این وجود در حال حاضر برای غرب خطر برنامه موشکی و پهپادی ایران بیشتر از خطر هستهای است. وی اضافه کرد: «یکی از بزرگترین اشتباههایی که آقای نتانیاهو، که الان مشغول جنایت در غزه است، انجام داد این بود که به طور دائم حدود ۲۰ سال تبلیغ میکرد درباره خطر بمب اتمی ایران و درباره اینکه ایران تا چند مدت کوتاه دیگر به بمب اتمی دستیابی پیدا خواهد کرد و اینکه این بمب برای اسرائیل خطر حیاتی است».
آقای مصطفوی با اشاره به اینکه اکنون به دلیل مسائل غزه این دیدگاه به حاشیه رفته است، گفت: «الان برای اروپا و غرب مسئله موشک ایران بسیار مهمتر از مسئله بمب است. برای اینکه حتی اگر به بمب برسد، عملاً استفاده از آن به نظر نمیآید که ممکن باشد. فقط تنها خطری که برای غرب دارد مسئله اشاعه است و غرب نگران این است که کشورهای دیگر یا سازمانهای تروریستی بتوانند به آن دست پیدا کنند. این دستیابی میتواند یا به خود بمب اتمی باشد، یا بخشهایی از بمبهای کوچک و یا بمبهای کثیف. در حالی که نگرانی اصلی از بابت فعالیتهای موشکی دولت جمهوری اسلامی وجود دارد چرا که در ۱۰ سال ایران ایران پیشرفتهای بسیار جدی در زمینه داشته و میتواند نه تنها اسرائیل بلکه کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس را نیز تهدید کند.»
سپاس اقای مصطفوی که افشا گری میکنید
با سپاس
شیروان نظری