نگارنده به دلایل گوناگون هرگز شوقی برای خواندن یا شنیدن سخنان و نوشتههای سعید جلیلی یکی از کاندیداهایی که شهروندان میتوانند به او رای دهند یا ندهند نداشتهام. برای این کار خود یک نقطه کانونی داشتم و آن رفتار و گفتار وی در جریان گفتوگوهایش با کشورهای دیگر در بستر گفتوگوهای هستهای بود.
کارنامه وی در این داستان یکسره شکست و یکسره درد و رنج برای ایرانیان بوده و هست. با این همه اما دیروز برای اینکه مطمئن شوم او سخن تازهای دارد یا نه، برای خواندن سخنان او در شهرستان خرمآباد و به نقل از خبرگزاری تسنیم مراجعه کردم. بدبختانه و با کمال تاسف آقای سعید جلیلی در این دیدار هم سخنانی گفته است که غیرواقعی، جنگطلبانه و غیرمنصفانه است. بخشهایی از سخنان وی را تحلیل خواهم کرد: نبرد با استکبار خواست مردم نیست جلیلی در بخشی از سخنانش میگوید «هر ایرانی اگر نقش خود را بهخوبی ایفا کند جهان را بر مستکبران تنگ خواهد کرد»؛ این حرف آقای جلیلی که در ذات اندیشه او نهفته است و جز جنگطلبی انگار چیز دیگری نمیبیند یک حرف بیپایه و اساس است. شهروندان ایران بدون تردید نمیخواهند با استکبار بجنگند و جای آنها را تنگ کنند.
چرا باید ایرانیان که شهروندانی مداراجویند بخواهند با استکبار بجنگند. آیا این حرف کاندیدای تندروی امروز معنایی جز این دارد که وی جنگطلبی را در برنامهاش خواهد داشت. اگر چنین نیست و او بدون توجه به اینجا رسیده که باید چنین جنگطلبی را برای مردم خرمآباد بگوید از کجا معلوم همین حرفها را در گفتوگوهای خارجی بر زبان نیاورده یا نیاورده است. شهروندان ایرانی میخواهند مثل بیشتر دنیا یک زندگی آرام داشته باشند و خود و خانوادهشان را با کار و کوشش شاد و سرزنده نگه دارند. توهم رشد 8درصدی سعید جلیلی انگار در این دنیا زندگی نمیکند و انگار نه انگار در هوای جمهوری اسلامی نفس میکشد. او در سخنانش در لرستان به پزشکیان درشتی میکند و میخواهد شهروندان استان لرستان را به هیجان بیاورد اما برای این کار به بیراهه میرود و از خیال و آرزوهای خودش حرف میزند. جلیلی باور دارد چون در قانون برنامه هفتم آمده است ایران باید رشد 8درصدی را در تولید ناخالص داخلی ممکن کند به رقیبش میتازد که چرا میگوید با این وضعیت اقتصادی و با این وضعیت سیاست خارجی ناممکن است. این کاندیدای تندروها انگار برای نخستینبار است برنامه توسعه میخواند و نمیداند از برنامه چهارم به بعد همواره رشد 8درصدی در برنامههای توسعه به مثابه یک الزام برای دولت منتشر شده اما هرگز هیچ دولتی پس از جنگ به این رشد دست نیافته است. آیا جلیلی خود را از آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، محمود احمدینژاد، حسن روحانی و سید ابراهیم رییسی برتر میداند که میگوید من میتوانم.
به آقای جلیلی باید یادآور شد رشد میانگین 8درصدی برای اقتصاد ایران نیازمند سرمایهگذاریهای کلان است که در داخل ایران پیدا نمیشود. اگر این سرمایه در داخل بود چرا دولت رییسی نتوانست. این رشد 8درصدی در دورهای که قیمت هر بشکه نفت 120 دلار بود و در دورهای که دو دولت اصولگرای احمدینژاد به 850میلیارد دلار درآمد نفت دسترسی داشت نیز به دست نیامد. آقای جلیلی این رشد را نمیتوان در جریان مبارزه با استکبار به دست آورد. خاکپاشی به چشم مردم بخش دیگری از سخنان سعید جلیلی درباره کارنامه دولتهای روحانی است. جدای از اینکه دولت احتمالی پزشکیان به دولتهای روحانی چگونه سنجاق میشود خاکپاشی به چشم شهروندان درباره شدت و ماهیت تحریم دولت ترامپ و دولت بایدن درباره صادرات نفت ایران بسیار غیرمنصفانه است. سعید جلیلی یا نمیداند که دونالد ترامپ برای به صفر رساندن درآمد صادرات نفت ایران همه نیرویش را به کار گرفت و نیز موفق هم شد و بایدن پیچ تحریم را شل کرد که شایسته نیست چنین شخصیت ناآگاهی رییس دولت باشد.
اگر او نیک میداند که تفاوت تحریمها چیست و همچنان میخواهد بر چشم شهروندان خاک بپاشد که باز هم ریاست او بر شهروندان از مسیر دولت درست نیست. ایرانیان به دنیایی آرام برای خودشان و دیگر شهروندان جهان نیاز دارند و میخواهند با آبرو و سرافرازانه زندگی کنند.
.
ساعت 24