شهروندان ایرانی از زندگی چه میخواهند؟ این پرسش بسیار مهمی است اما پاسخ دادن به آن کار آسانی نیست. شهروندان ایرانی از نظر آرا و باورها و نیز خاستگاه و تربیت خانوادگی و آموزههای محلی طیفهای پرشماری به حساب میآیند. به این ترتیب آنها بسته به اینکه در کدام طیف قرار میگیرند ممکن است از زندگی چیزهایی را بخواهند که دیگر شهروندان به آنها کمتر اهمیت میدهند.
بدون تردید اما همه ایرانیان از زندگی دو چیز میخواهند که بدون توجه به سن و سال و باور و آداب و محل زندگی و تربیت خانوادگی و قومی و ملی برای همه یکسان است. ایرانیان میخواهند زندگی آرام و بیدردسری داشته باشند و نیز میخواهند شغل مناسب و متناسب با علاقه و مهارت و تحصیل داشته و بتوانند به لحاظ مادی در آسایش باشند. آسانتر بگوییم، ایرانیان آزادی میخواهند تا بتوانند در پرتو این مقوله شریف کار و پیشرفت کنند و برای خود و خانوادهشان آسایش و امنیت فراهم سازند. برخی دیدگاهها تصور میکنند این خواستههای ناب، پرمایه و جاوید ایرانیان کار آسانی است و همچون آب خوردن میتوان برایشان آماده کرد. تجربه ایران امروز و تاریخ معاصر نشان میدهد اما آماده کردن این نیازهای مادی یعنی آب و برق و گاز و نان و گوشت و شیر و تخممرغ و سرپناه کار بسیار سختی است. اگر چنین نبود باید امروز در ایران تهیدست نداشتیم و همه ایرانیان سرپناه داشتند اما نیک میدانیم چنین نیست و بیش از 50درصد ساکنان شهرهای بزرگ خانه ملکی ندارند.
میدانیم شهروندان ایرانی توانایی خرید مواد غذایی مناسب و مورد نیاز جسمشان را ندارند و خوب میدانیم بدکاری و بیکاری در ایران بیداد میکند. چرا اینگونه شده است؟ واقعیت این است که مدیران جامعه ایرانی در همه 100سال تازه سپری شده عقل معاش مردم را قبول نداشته و به بهانه اینکه دولت باید در معاش مردم برنامهریزی کند فقر و تهیدستی را گسترش داده و در مقابل جیب یک گروه بسیار اقلیت رانتخوار و فاسد را لبریز از مال حرام کردهاند. چه باید کرد؟ چند روز دیگر یک دولت تازه بر سر کار میآید و فارغ از اینکه کدام گرایش سیاسی را دارد باید کاری کند که بتوانند به نیازها و خواستههایشان برسند. حقیقت این است هر دولتی که بر سر کار آید اگر روندهای گذشته را در سیاستگذاری اقتصادی ادامه دهد و بخواهد در همه کار مردم دخالت کند شرایط را بدتر خواهد کرد. دولت چهاردهم اگر قصد اصلاح و رسیدگی به وضعیت دشوار ایرانیان را دارد باید «آزادی» را به مثابه یک نیروی بالنده و پایانناپذیر در همه ابعادش قبول کرده و هر سیاست، هر فکر و هر تصمیمی برخلاف آزادی را دور بریزد. آزادی همان اکسیر جادویی است که شهروندان ایرانی اگر داشته باشند خودشان وضعیت را بهتر خواهند کرد. تجربه جهانی نشان میدهد هر کشور و جامعهای که درجه آزادی شهروندان آن بیشتر بوده به لحاظ مادی نیز در وضعیت بهتری قرار دارند و هر کشوری که نظام سیاسی آزادی را از مردم سلب کرده است در وضعیت دردآوری زندگی میکنند.
.
ساعت ۲۴