اتاق فکر تندروهای سیاسی در میان جناح اصولگرایان بلافاصله پس از فاجعه هلیکوپتر رییسجمهور سیدابراهیم رییسی که به مرگ او منجر شد، تقدیس دولت سیزدهم را با همه نیروی تبلیغاتی در دستور کار قرار دادند. شماری از اعضای دولت سیزدهم نیز همزمان با اتاق فکر یادشده و همراهی رسانههای حکومتی و دولتی گونهای نوشتند و حرف زدند که گویا دولت چهاردهم ادامه بدون تغییر دولت قبلی خواهد بود و فقط رییس دولت یک سیاستمدار دیگر خواهد شد
سرمقالههای پرشماری که یک روزنامه خاص در اینباره منتشر کرد و روز شنبه 16 تیرماه نیز آن را ادامهدار اینطور دستور میدهد دولت چهاردهم باید در چارچوب دولت قبلی باشد و دولت سیزدهم واجد همه کمالات و کارآمدی تمامعیار بوده است. با این همه اما تنها 40درصد شهروندان ایرانی در دور اول انتخابات حاضر شدند از حق رای خود استفاده کنند و معنای این رفتار شهروندان اعتراض به سیاستهای کلان دولت سیزدهم بود. اکثریت شهروندان ایرانی که در دوم در انتخابات 15 تیرماه حاضر شدند به فردی که خود را دنباله سیدابراهیم رییسی معرفی میکرد رای نداده و رقیب او را که در ستادش افرادی مثل محمدجواد ظریف، علی طیبنیا، عباس آخوندی، حسین عبدهتبریزی و نیز اصلاحطلبان دوم خردادی فعالیت میکردند به ریاستجمهوری برگزیدهاند. به این ترتیب تقدیس دولت سیزدهم و اجبار کردن به دولت چهاردهم که باید سیاستهای دولت قبلی را ادامه دهد از سوی رایدهندگان مردود اعلام شده است. پزشکیان نترس مسعود پزشکیان رییس دولت چهاردهم است و برای یک دوره چهارساله فعالیت دولت علاوهبر داشتن هدفهای راهبردی و نیز باز کردن گرههای کور تنیده شده بر دست و پای کشور و جامعه باید گروه همکاران خود را انتخاب کند. شرط نخست کامیابی پزشکیان و دادن پاسخ به رای اکثریت ایرانیان این است که از همین روز نخست فعالیت خود و قبل از اینکه سیلی از تقاضاهای کوچک و بزرگ و گمراهکننده و دستوری او را فرا گیرد، بدون ترس و بدون رودربایستی معیارهای خود را برای انتخاب همکارانش با شهروندان در میان بگذارد. تجربه نشان داده است که سستی و خوشبینی به اینکه دیگران معرفت به خرج میدهند در دهههای گذشته آزمایش شده و جواب نداده است. پزشکیان نباید بترسد که فلان طیف تندرو، یا فلان گروه با نفوذ یا فلان تشکل سیاسی انتظاراتی از او دارند و نیز نباید زیر بار تحمیل همکاران از سوی اعضای ستادهای انتخاباتیاش باشد. تشکیل یک گروه از مدیران کارآزموده و آزمایش پس داده و شجاع برای انتخاب تیم پزشکیان یک ضرورت تمامعیار است اما معیارها را باید پزشکیان تشخیص دهد و از گروه مشاوران یاری بخواهد. افرادی مثل بیژن زنگنه، محمدجواد ظریف، محمد شریعتمداری، عباس آخوندی، اسحاق جهانگیری و… میتوانند همان تیم پزشکیان باشند که برای انتخاب وزیران مشورت بدهند. تجربه خاتمی سیدمحمد خاتمی رییس دولت هفتم شده و قصد داشت از جمع نیروهای همراه خود در جریان مبارزههای انتخاباتی و نیز از کسانی که به آنها باور داشت و نیروهای ورزیده دولتهای سازندگی یک گروه را برگزیند. این یک رفتار دموکراتیک بود اما در جریان فعالیتها بود که آشکار شد فقدان انسجام درونی دولت به ویژه در حوزه اقتصاد میتواند آسیبساز باشد. در حالی که همه اعضای برگزیده دولت و نیز مشاوران خاتمی افرادی با حسن نیت بودند اما در جریان عمل به ضد هم تبدیل شدند و هرکدام برنامه دیگری را ناکارآمدی دانست. همه کسانی که در فرآیند تصمیمهای دولت اول خاتمی بودند یادشان میآید که یاران وی دو برنامه با دو دیدگاه و راهبرد جدای از هم تهیه و بر اجرای آن اصرار داشتند. در نهایت اما خاتمی تشخیص داد که برنامه تهیه شده از سوی بانک مرکزی و نیز سازمان برنامه و بودجه کارایی بیشتری دارد و همان را در دستور کار قرار داد که از دل آن قانون برنامه سوم توسعه زاد و رشد کرد. به نظر میرسد پزشکیان باید از تجربه یادشده درس بگیرد و از همین روزهای نخست در انتخاب تیم اقتصادی خود یک گروه منسجم برگزیند و از کنار هم قرار دادن افرادی با راهبردهای گوناگون اجتناب کند. به طور مثال اگر میداند که علی طیبنیا وزیر اقتصاد دولت اول روحانی برنامه و اندیشهای پیشبرنده دارد او را مدیر اول اقتصاد کرده و اختیارات لازم به او داده شود. اگر اما پزشکیان باور دارد کار باید از سوی اقتصاددانی مثل احمد میدری دنبال شود بهتر است او را در مقام اول قرار دهد. همچنین میدانیم که حسین عبدهتبریزی فعال اقتصادی نیز برای خود اندیشه و افکار خاص دارد و میتواند مدیر ارشد تیم اقتصادی او باشد. داستان تحریم پزشکیان توجه داشته باشد که کسبوکار و معیشت ایرانیان در همه سالهای پس از تحریم باراک اوباما در اویل دهه 90 شمسی و نیز تحریمهای ترامپ در نیمه دوم دهه گذشته بحرانی شده و روزگار سختی بر مردم حاکم است. از طرف دیگر تحریمها سرسختیها موجب شده است زیرساختهای ایران به مرحله استهلاک قطعی برسند و نیز ناترازی بزرگی در همه بخشها به ویژه ناترازی انرژی پدیدار شود. واقعیت این است که ایران در اینباره حتی از کشورهای کوچک منطقه عقب افتاده است و ترکیه و عربستان دو رقیب منطقهای ایران از نظر اندازه تولید ناخالص داخلی بسیار از ایران جلو افتادهاند. پزشکیان باید نترسد و واقعیتهای تلخ در اینباره را در دستور کار گفتوگوهای ملی به ویژه با نهادهای دیگر قرار دهد. اگر پزشکیان از همین روزهای نخست رودربایستی را کنار بگذارد و در داستان رفع تحریم و زیرمجموعههای آن مثل نحوه مناسبات با غرب، چگونگی حل مساله هستهای و نیز مناسبات با شرق محکم بایستد میتوان امیدوار بود ایران از بنبست خارج شود.
در غیر این صورت کسبوکار ایرانیان و معیشت آنها و نیز هدر دادن ثروتهای ملی ادامه خواهد داشت و این چیزی نیست که شهروندان به آن رای داده باشند. تجربه دو دهه تازهسپریشده نشان میدهد عامل تحریم در مسیر بدبخت شدن ایرانیان موثر بوده و سطح قدرت خرید مردم را نزول داده و آسایش ذهنی و مادی از مردم سلب شده است. پزشکیان باید با قدرت افکار عمومی و با استناد به آرایی که به نام او از سوی شهروندان به صندوقهای رای ریخته شده است رودربایستی و تعارف و ترس را کنار بگذارد و کار اصلاحات را با شتاب و قدرت در دستور کار قرار دهد. نباید ترس و رودربایستی بر دولت چهاردهم غلبه کند و خوشبینی بیش از حد وضعیت را از قبل هم بدتر کند.
.
ساعت 24