با انتخاب نامزد مورد تایید اصلاحطلبان به عنوان رئیس جمهوری ایران، ممکن است شاهد تغییراتی در سیاست خارجی سختگیرانه این کشور و به طور بالقوه مرحله جدیدی از تعامل دیپلماتیک با غرب باشیم. با این حال، باید دید که منظور اتحادیه اروپا از پیگیری سیاست تعامل انتقادی در این مسیر چیست.
دکتر مسعود پزشکیان، فوق تخصص قلب، نماینده ادوار مختلف مجلس و وزیر سابق بهداشت است که به شخصه فاقد تجربه مستقیم در سیاست خارجی است. با این حال او متعهد شده است که نخبهترین و جهانیگراترین دیپلماتهای ایران را برای اجرای سیاستهای خارجی خود به کار گیرد و همین امر امیدها را برای روابط گرمتر با غرب افزایش داده است.
با وجود اعلام رسمی پیروزی مسعود پزشکیان و علیرغم پیامهای تبریک کشورهای همسایه و قدرتهای «دوست» یعنی روسیه و چین؛ اما اتحادیه اروپا و اکثر کشورهای غربی در ساعات اولیه موضعی در این مورد اتخاذ نکردند و یا آن را به روزهای بعد موکول خواهند کرد.
در یکی از معدود واکنشها، نبیلا مسرالی، یکی از سخنگویان دفتر سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز شنبه ۶ ژوئیه (۱۶ تیر ۱۴۰۳) با انتشار پیامی در شبکه ایکس ضمن تبریک به پزشکیان نوشت که ما آماده تعامل با دولت جدید مطابق با «سیاست تعامل انتقادی اتحادیه اروپا» هستیم.
سیاست تعامل انتقادی اتحادیه اروپا چیست؟
مولفه اصلی «سیاست تعامل انتقادی اتحادیه اروپا»، استفاده از تحریمها یا اقدامات به اصطلاح محدودکننده است.تمایز بین «تحریم» و «اقدامات محدود کننده» نیز مهم است؛ چرا که عملا دیدگاه اتحادیه اروپا را در مورد این اقدامات نه به عنوان یک تنبیه، بلکه به عنوان بخشی از سیاست یکپارچه و گستردهتر اروپایی شامل گفتگوی سیاسی، ارائه مشوقها، مشروطسازی و روشهای دیگر برای دستیابی به اهداف «سیاست خارجی و امنیتی مشترک / CFSP» نشان میدهد.
در این زمینه، تحریم تنها یکی از جنبههای رویکرد دوگانه اتحادیه اروپا به تعامل انتقادی است. جنبه دیگر این سیاست، شامل گفتگو در مورد حقوق بشر و مسائل سیاسی است. با این حال، به نظر میرسد که در برهه فعلی، تحریمها به برجستهترین و شاید تنها عنصر واقعا فعال این استراتژی در قبال ایران تبدیل شده است.
تعامل کردن با دنیا
بیشتر اختیارات رئیس جمهور ایران عمدتاً به مسائل داخلی محدود میشود و علی خامنهای بهعنوان عالیترین مقام سیاسی و مذهبی کشور است که تمام تصمیمگیریهای کلان بهویژه در امور خارجی و برنامه هستهای ایران را اتخاذ میکند. دیگر قدرت پیشرو در نظام ایران، سپاه پاسداران تحت رهبری علی خامنهای است که بر تمامی امور نظامی ایران در داخل و در منطقه نظارت دارد.
دکتر ری تکیه، کارشناس مسائل ایران در اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی در تحلیلی نوشت: «محور مقاومت ایران آنقدر موفق بوده است که جای تعجب دارد چرا کسی باید به دنبال برهم زدن سیاستی باشد که به تهران اجازه داده تا قدرت خود را بدون مواجهه با پیامدهای مهم گسترش دهد.»
اما علی واعظ، مدیر گروه ایران در اندیشکده اروپایی «گروه بینالمللی بحران» معتقد است که «رویکرد جلیلی [در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد] منجر به انزوای ایران شد. ولی فکر میکنم شانس پیشرفت دیپلماتیک [در دوره پزشکیان] افزایش خواهد یافت.»
فاکتور روسیه و جنگ اوکراین
دکتر پزشکیان گفته است که مصمم است سیاست تعامل بینالمللی و بهبود روابط با غرب برای پایان دادن به تحریم ها را پیشگیرد. هدف او تقویت ارتباط با اکثر دولتهای سراسر جهان، به استثنای اسرائیل است.
با این حال به گفته علی واعظ، پزشکیان نسبت به اتکای بیش از حد به اتحاد با روسیه و چین بدبین است، زیرا این امر میتواند منجر به «استثمار» و انزوای بیشتر ایران در سطح جهانی شود.
شورای اتحادیه اروپا ۱۱ دسامبر (۲۰ آذر ۱۴۰۲) اعلام کرد که «نظر به حمایت نظامی ایران از جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین» اشخاص و نهادهای درگیر در توسعه و تولید پهپادهای بدون سرنشین ایرانی را ذیل «چارچوب اقدامات محدودکننده خود» تحریم کرد.
شورای اروپایی در ۱۵ ماه مه (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳) در بیانیهای اعلام کرد که «با توجه به حمایت نظامی مداوم ایران از جنگ تجاوزگرانه روسیه علیه اوکراین و همچنین شبهنظامیان غیر دولتی در خاورمیانه و دریای سرخ، و به دنبال حملات پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل در تاریخ ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، تصمیم گرفت که ظرفیت و چارچوب تعیین شده برای اعمال تحریمها علیه این کشور را علاوه بر صنایع و افراد مرتبط با تولید پهپاد، به بخش موشکی نیز گسترش دهد.»
دولتهای اتحادیه اروپا ۲۴ ماه مه (۴ خرداد ۱۴۰۳) نیز تصمیم گرفتند ۹ نهاد و شخص ایرانی از جمله محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع ایران را به فهرست تحریمهای خود اضافه کنند. به گفته دیپلماتهای اتحادیه اروپا، این تصمیم به این دلیل گرفته شده است که این نهادها و اشخاص، هواپیماهای بدون سرنشین را در اختیار روسیه قرار دادهاند که به زعم آنها در جنگ علیه اوکراین استفاده میشود.در نتیجه یکی از موضوعات اروپا در مورد نگرانیها از ایران، حول محور همکاریهای تهران و مسکو در زمینههای دفاعی و نظامی میگردد.
یکی دیگر از نگرانیهای اروپا مساله هستهای ایران است. بریتانیا، فرانسه و آلمان که به تروئیکای اروپایی معروف هستند در ماههای اخیر به شدت نسبت به برنامه هستهای ایران و عدم همکاری تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی انتقاد کردند. این ۳ کشور در ماه ژوئن (خرداد ۱۴۰۳) در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جزئیات به گفته خودشان نقض توافق هستهای سال ۲۰۱۵ توسط ایران را شرح دادند.
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز روز ۵ ژوئن با تصویب قطعنامهای علیه ایران، از تهران خواست همکاریهای خود را با این سازمان افزایش دهد و محدودیتهای اخیر برای بازرسان این نهاد را لغو کند. دیپلماتها هدف از این اقدام را تحت فشار قرار دادن تهران برای «حل دیپلماتیک» موضوع هستهای برای پرهیز از اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل خواندهاند.
در نامه سه قدرت اروپایی به صراحت تهدیدی به «بازگشت» تحریمهای سازمان ملل نشده است، اما آنها یادآوری کردهاند که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) منقضی میشود. این قطعنامه توافق هستهای را تضمین کرده و امکان اعمال تحریمها پس از تاریخ انقضای آن وجود دارد. گروسی در تهران؛ آژانس با اهرم فشار محدود به دنبال کنترلهای سختتر بر فعالیتهای هستهای ایران است
ایران پس از خروج آمریکا از توافق هستهای در دوره ریاست جمهوری ریاست دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ میلادی، به تدریج روند غنیسازی اورانیوم را سرعت بخشید و ضمن افزایش سطح و میزان ذخایر آن، به تدریج همکاری خود با آژانس بین المللی انرژی اتمی را کاهش داد.
در زمان خروج ترامپ از برجام، بساری از جمله ایران به انفعال نشان اروپا در ادامه راه برجام انتقاد کردند. مخصوصا اینکه اروپا نتوانست شرکتهای کوچک خود را در برابر تحریمهای ثانویه آمریکا محافظت کند و عملا نتوانست مشوقهای اقتصادی خود (یکی از دو بال تعامل انتقادی) را به منصه ظهور بگذارد.ایران نیز توانایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای انجام وظایف خود آنطور که میخواهد، تا سطح قابل توجهی محدود کرده است.
اروپا امیدوار است که با توجه به روی کار آمدن احتمالی دونالد ترامپ بتواند نگرانیهای هستهای از فعالیتهای ایران را نیز بر طرف کند،ولی باید ابتدا در این مسیر بتواند سیاست مستقل خود از آمریکا را ثابت کند.
یک آزمون کلیدی برای علاقه ایران به دیپلماسی با غرب این خواهد بود که آیا ایران به تلاشها برای احیای توافق هستهای برجام پاسخ میدهد یا خیر، موضوعی که با نامزدی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا پیچیدهتر شده است.
کاترین اشتون، دیپلمات بریتانیایی که به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در زمان دستیابی به توافق موقت در سال ۲۰۱۳ بر مذاکرات هستهای نظارت داشت، از نزدیک با سعید جلیلی و جواد ظریف بر سر میز مذاکره کار کرد.
رویکرد آقای جلیلی در جریان مذاکرات این بود که مذاکرات را بدون پیشرفت چشمگیر و یا رسیدن به نتایج قابل توجهی، طولانی کند. خانم اشتون گفت، از سوی دیگر، آقای ظریف «درک بسیار بیشتری از آمریکا و اروپا و عزم راسخ برای تامین آینده ایران در منطقه» داشت.
کارشناسان مرکز استیمسون نوشتند که جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه تنشها بین آمریکا و نیروهای تحت حمایت ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن را تشدید کرده و احتمال توافقهای جدید بین آمریکا و ایران را کاهش داده است.
کارشناسان اندیشکده آمریکایی «مرکز استیمسون» در مقالهای نوشتند که جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه تنشها بین آمریکا و نیروهای تحت حمایت ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن را تشدید کرده و «احتمال توافقهای جدید بین آمریکا و ایران را کاهش داده است.»
از طرفی، بهبود روابط تجاری ایران با روسیه در دهه گذشته با وجود سالها بیاعتمادی و اختلاف نظر بین مسکو و تهران، به ایران در مدیریت انزوای بینالمللی و گریز از «اثرات بجا مانده از سیاست فشار حداکثری دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ» کمک کرده است.
با این حال، ایرانیها میدانند که ایالات متحده مصمم است از گسترش درگیری در خاورمیانه اجتناب کند ودر دولت جو بایدن پیامهای محتاطانهای بین دو کشور برای تاکید بر خطرات احتمالی وجود داشته است.
با این حال، افرادی همچون دنیس راس، دستیار ویژه باراک اوباما رئیس جمهور وقت ایالات متحده و مذاکرهکننده باتجربه در امور خاورمیانه ضمن ابراز امیدواری به آینده پیشبینی کرده که رئیس جمهور جدید ایران در ایجاد توازن بین عملگرایی یا پایبندی به هنجارهای ایدئولوژیک که مد نظر رهبر ایران است، تا حدودی آزادی عمل خواهد داشت
استراتژی اتحادیه اروپا برای تعامل انتقادی با ایران از زوایای مختلف با سیاست فشار حداکثری ایالات متحده در دوران دونالد ترامپ متفاوت است. رویکرد اتحادیه اروپا ترکیبی از تعامل دیپلماتیک، ارائه مشوقهای اقتصادی و وضع تحریمهای هدفمند برای رسیدگی به برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران از طریق گفتگو و همکاری است. این استراتژی بر تعهد به چندجانبه گرایی و همکاری بین المللی با هدف تغییر تدریجی و ثبات در منطقه و در عین حال حفظ مسیرهای گفتگوی دیپلماتیک علیرغم اعمال تحریمها تاکید دارند.
در مقابل، استراتژی فشار حداکثری آمریکا در دوران ترامپ با تحریمهای اقتصادی گسترده و یکجانبه با هدف منزوی کردن ایران از نظر اقتصادی و سیاسی پیگیری میشد. رویکرد ایالات متحده همچنین شامل حضور نظامی قوی در منطقه به عنوان یک عامل بازدارنده و برای مقابله با نفوذ ایران طرحریزی شد که نمونه بارز آن نیز در سوء قصد به قاسم سلیمانی در عراق بود.
به طور خلاصه، سیاست تعامل انتقادی این است که اروپا از سیاست «چماق و هویچ» یا به عبارتی از به کارگیری توامان مشوقها و فشارهای اقتصادی در روابط خود با ایران استفاده خواهد کرد. با این حال، کارشناسان اندیشکده سلطنتی الکانو در اسپانیا معتقدند که سیاست تعامل انتقادی، «یک استراتژی منسوخ و ناکارآمد برای پیگیری منافع بروکسل» است، کما اینکه در روند ۲۰ ساله این سیاست در قبال کره شمالی نشان میدهد که این راهبرد از «تعامل انتقادی» به نوعی «عدم تعامل» تنزل پیدا کرده است.
یورونیوز با تحلیل آمار به دست آمده از نتیجه انتخابات پارلمان جدید اروپا به این جمعبندی رسیده است که اگرچه ضعیف شدن گروههایی چون «چپها» و «سبزها» ممکن است به تصویب قطعنامهها علیه جمهوری اسلامی کمک کند، اما تضعیف شدید گروه لیبرال «تجدید اروپا» و در عوض جهش چشمگیر گروه راستگرای افراطی «هویت و دموکراسی» منجر به تضعیف موضع پارلمان اروپا علیه جمهوری اسلامی شده است.
در نتیجه بنابر آمار به دست آمده از پارلمان پیشین و بررسیهای یورونیوز، به نظر میرسد روند تبدیل جریان میانهرو به جریان راستگرای افراطی احتمالا نه تنها بر ضد اقدامات جمهوری اسلامی نخواهد بود، بلکه شاید منجر به چشمپوشی و انفعال پارلمان اروپا در قبال آنها شود و فرصتی فراهم شود که مسعود پزشکیان بتواند در تعامل با اتحادیه اروپا راحتتر عمل کند. هر چند که سایه روی کار آمدن ترامپ و پیسبینیناپذیری سیاستهای او همچنان به قوت خود باقی است.
یورونیوز فارسی