٭ توافق ایران و روسیه کلید حل مشکل است؟:
نوشته از گارت پرتر است و در 29 اکتبر 2014، انتشار یافتهاست:
● مذاکره کنندگان امریکائی و ایرانی برسر راهحلی در باره ظرفیت غنی سازی اورانیوم ایران، مشغول گفتگو هستند. حکومت اوباما این راهحل را در اوائل شروع به کار، پیشنهاد کرد اما ایران نپذیرفت. محتوای این راهحل، کاستن از تعداد سانتریفوژها و کاستن از ذخیره اورانیوم اندک غنی شده( غنی شده با در صدی پائین) ایران است. این راهحل به ایران اجازه میدهد تعداد ستانتریفوژهای فعال کنونی خود را حفظ کند. کلید این راهحل جدید فرستادن دوسوم از ذخایر کنونی اورانیوم خود به روسیه و آنچه جدیداً تولید میشود، بمدت چندین سال، برای تبدیل شدن به سوخت نیروگاه اتمی است.
● سخنگوی وزارت خارجه ایران، خانم مرضیه افخم، در 22 اکتبر، پذیرفت که پیشنهاد جدید محدود شدن تعداد سانتریفوژها و میزان اورانیوم اندک غنی شده و انتقال آن به روسیه را در بر می گیرد . این پیشنهاد در دست مطالعه است.
و معاون وزارت خارجه امریکا، وندی شرمن که هیأت امریکائی را در گفتگوهای 5+1 با ایران سرپرستی میکند، از این راهحل سخنی نگفت. اما وقتی در 25 اکتبر گفت: «دو طرف در حل مسائلی که نخست گمان میرفت غیر قابل حل هستند، پیشرفتهای خیرهکننده کردهاند»، جز از پیشرفت خیره کننده در این دو مسئله سخن نمیگفت.
● اما باوجود گشایش باب حل مسئله، مسئلهای که ماهها مانع توافق نهائی بشمار بود، هنوز گفتگوها میتوانند برسر زمانبندی لغو تحریمها بی نتیجه پایان پذیرند.
تصمیم ایران به گفتگو با امریکا برسر چنین توافقی، بستگی دارد به موافقت روسیه با گرفتن اورانیوم اندک غنی شده ایران. آغاز گفتگوها میان ایران و روسیه، ماه سپتامبر، چند روز بعد از اجتماع روحانی و پوتین برای گفتگو در باره مهمترین موضوعهای همکاری دو کشور و ساختن دو نیروگاه اتمی دیگر و دادن سوخت نیروگاه اتمی بوشهر بودند.
کاستن از میزان اورانیوم اندک غنی شده در اختیار ایران، از راه ارسال آن به روسیه، هدف نخستین حکومت اوباما را برمیآورد. در حقیقت، حکومت اوباما میخواهد اورانیوم غنی شده در اختیار ایران، امکان تولید یک بمب اتمی را در کمتر از شش ماه بسا یک سال ندهد. جان کری وزیر خاجه امریکا، در ماه آوریل بود که این دو زمان را معین کرد. این امر سبب شد که امریکا خواستار کاهش چندین هزار از سانتریفوژهای ایران بشود.
● باوجوداین، این خواست امریکا را محاسبات فنی موجه نمیکنند. داوید آلبرایت، عضو مؤسسه دانش و امنیت بینالمللی، که طرح کننده اول پیشنهاد است گفته است: هرگاه، باوجود داشتن 10000 سانتریفوژ، 1000 کیلوگرم اورانیوم اندک غنی شده در اختیار ایران باشد، زمان تولید سلاح هستهای را، هرگاه ایران قصد تولیدش را بکند، 6 ماهه میکند و اگر هیچ ذخیره ای نداشته باشد این زمان، یک سال میشود.
توافقی که، بنابرآن، ایران از ذخیره اورانیوم اندک غنی شده خویش بکاهد، همان پیشنهادی است که، در آغاز گفتگوها، ایران به کشورهای 5+1 داده بود. محمد جواد ظریف، در مقام وزیر امورخارجه، در ماه ژوئن، این پیشنهاد را با من (گارت پورتر) در میان گذاشت. ایران پیشنهاد کرد که تبدیل بلافاصله اورانیوم غنی شده به اکسید برای تهیه سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را تضمین کند.
اما پیشنهاد توضیح نمیداد ایران با ذخایر اکسید اورانیوم چه خواهد کرد. از اینرو، امریکا پیشنهاد را نپذیرفت. زیرا آن را میتوان به اورانیوم غنی شده بازگرداند. پیشنهاد شد که این اورانیوم به روسیه منتقل شود. اما اینکار نیازمند موافقت روسیه است. از اینرو، گفتگو با کشورهای 5+1 در گرو موافقت روسیه با انتقال اورانیوم غنی شده ایران به آن کشور است.
● و ارسال اورانیوم اندک غنی شده به روسیه برای تبدیل شدن به سوخت، مسئلهای است که از مجموع مسائل مشکلی است که همکاری اتمی ایران و روسیه در گرو حل آنها است. از جمله، بنابرتوافق ایران و روسیه، سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را، تا سال 2021، روسیه تحویل میدهد.
اما ایران و روسیه برسر ساختن دو نیروگاه اتمی جدید توسط روسیه در ایران، گفتگو کردهاند. ایران و روسیه بنا داشتند در باره شرکت ایران در غنی سازی اورانیوم و ساخت سوخت اتمی برای نیروگاهها توافق کنند. در 12 مارس 2014، انجام یک «توافق ابتدائی» برسر ساختن دو نیروگاه اتمی در ایران، اعلان شد. اما گفتگوها در باره نکات کلیدی معامله هنوز انجام نگرفتهاند.
● آنتون خلوپکو Anton Khlopkov، مدیر مرکز مطالعات و تحقیقات در باره انرژی و امنیت، به IPSگفتهاست: انتقال اورانیوم اندک غنی شده ایران به روسیه، مشکلات بازرگانی وخیم برای روسیه ایجاد میکند. بکار بردن اورانیوم غنی شده ایران در تولید سوخت اتمی، منافع مهمی را از دست روسیه بدر میبرد. اورانیوم غنی شده ایران بسیار گرانتر از اورانیومی است که در دسترس روسیه است.
ایران همچنین میخواهد، دست کم، بخشی از اورانیوم لازم برای نیروگاههای جدید را خود تولید کند. این امر، هزینه را بازهم بیشتر میکند. علیاکبر صالحی، در توضیح دلایل غنی سازی اورانیوم توسط خود ایران ، در آغاز ماه ژوئیه، گفتهاست: ایران نمیخواهد تمام کار غنی شده را در ایران انجام دهد. اما طرفهای دیگر نیز باید بدانند اگر روزی سوخت برای نیروگاههای اتمی را در اختیار ما نگذارند، ایران توانائی ساخت آنرا دارد.
مسئله بازرگانی دوم و بزرگ، در گفتگوها با روسیه، علاقه ایران به تصدی تولید سوخت اتمی برای نیروگاه بوشهر و دیگر نیروگاهها بعد از سال 2021 است. در مصاحبهای با من (گارت پورتر)، در 29 سپتامبر، صالحی گفت: گفتگوها با روسیه مسائل وسیعی را دربر میگیرند. از جمله، مسئله عزم ایران به دست یابی تکنولوژی ساختن نیروگاههای اتمی است. ایران سالها با تحصیل این دانش و فن فاصله دارد. از اینرو به کمک فنی روسیه نیاز دارد. و امریکا نیز میگوید: در مورد سوخت اتمی نیروگاه بوشهر، حتی بعد از سال 2021 که مدت قرارداد بسر میرسد، ایران میتواند روی روسیه حساب کند. روسیه این سوخت را در اختیار ایران میگذارد.
خلوپکف امکان شرکت روسیه با ایران را در تولید سوخت اتمی، نفی نکرد. اما بشرط آنکه ایران زیان بازرگانی روسیه را جبران کند. ساخت سوخت اتمی کار یک کارفرمائی بزرگ است از اینرو هیچکس نمیخواهد زیان کند.
● در 24 ژوئن، بهروز کمالوند، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، اعلان کرد که قرارداد ساخت دو نیروگاه اتمی جدید در هفتههای آینده، در سفر صالحی به مسکو، امضاء خواهند شد. اما قبول کرد که هنوز برخی «موارد» توافق در حال تعلیق هستند. رؤسای دو دولت ایران و روسیه با یکدیگر گفتگو کردند و این نشانگر آن است که موارد در حال تعلیق موضوع گفتگو هستند. در 12 سپتامبر، مشاور پوتین در سیاست خارجی، یوری اوچاکف، اعلان کرد که پوتین و روحانی، در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در شهر دوشنبه، در باره همکاری دوطرف در باره انرژی اتمی و گفتگوهای ایران با کشورهای 5+1 بایکدیگر گفتگو خواهند کرد.
در 19 سپتامبر 2014، یک هفته بعد از ملاقات و گفتگوی روحانی با پوتین، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش کرد که امریکا گزارش جدیدی درباره تعداد سانتریفوژها و میزان ذخیره اورانیوم اندک غنی شده به ایران دادهاست. ایران میگوید: تنها دریافت کننده این پیشنهاد بودهاست.
انقلاب اسلامی: بدینقرار، پیشنهاد جدید امریکا، ایران را گرفتار دو قید میکند: یکی امریکا و اروپا و دیگری روسیه و ایران که با زیان های مالی عظیم به مهار دوجانبهای درمیآید. زیرا تأسیسات اتمی که با چنان هزینه نجومی بوجود آمدهاند، کاری جز غنی کردن اورانیوم تا 4 درجه نخواهند داشت. بقیه کار را روسها خواهند کرد و تازه ایران باید «زیانهای بازرگانی» روسیه را نیز جبران کند!
اما آیا این پیشنهاد راه توافق نهائی را هموار میکند؟ در 29 اکتبر 2014، خبری انتشار یافت که بنابرآن، توافق نهائی انجام گرفتهاست. «ایران» درجا این خبر را تکذیب کرد. در همین تاریخ، وسائل ارتباط جمعی رژیم درباره سه احتمال نوشتهاند:
٭ سه فرجامی که گفتگوهای اتمی تا 3 آذر، روزپایان دومین فرصت ششماهه میتوانند پیدا کنند:
1. احتمال اول اینکه در واپسین ماه، توافق به انجام نرسد اما دو طرف عازم بر ادامه گفتگوها باشند. هرگاه گفتگوها این فرجام را پیداکنند، آیا بمعنای برجا ماندن توافق ژنو خواهد بود؟ یک احتمال نیز ایناست که بازگشتی به پیش از نوامبر 2013 خواهد شد. اما روحانی میگوید هرگز وضعیت ایجاد شده رها نمیشود و به وضعیت پیش از توافق ژنو باز نخواهیم گشت.
2. احتمال دوم انجام توافق جامع است. اگرهم تا پایان مهلت حاصل نشد، گفتگوها، تحت همان شرائط مقرر در توافق ژنو، ادامه خواهند یافت تا که پیش از پایان سال مسیحی، توافق نهائی بدست آید. میماند این پرسش: آیا واپسین پیشنهاد امریکا مبنای توافق نهائی میشود؟ و یا که تعداد سانتریفوژها و بحال تعلیق درآمدن و یا لغو تحریمها و دوره زمانی که فعالیتهای اتمی ایران تحت مهار آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای 5+1 به ترتیبی که امریکا پیشنهاد میکند، مورد قبول رژیم قرار میگیرد؟
3. یک توافق جامع اما موقت انجام خواهد گرفت. به ترتیبی که در وضعیت سنجیهای پیشین، تشریح شد: این توافق تمامی عناصر و شرائط توافق نهائی را، آنسان که غرب معین میکند، دارد تنها صفت موقت دارد. در این صورت، تحریمها لغو نمیشوند بخشی از آنها به حال تعلیق درمیآیند.
4. بدینقرار، احتمال چهارمی نیز محل پیدا میکند و آن موفق شدن «افراطی»های دوطرف در جلوگیری از هرگونه توافقی است. نوشته پل پیلار اطلاعاتی را بدست میدهد:
٭ محافظهکاران جدید همچنان به جلوگیری از به نتیجه رسیدن گفتگوهای اتمی مشغولند:
مقاله را پل پیلار در 22 اکتبر انتشارداده و واجد این اطلاعات است:
● اعضای کنگره که از محافظهکاران جدید هستند، مصمم هستند جلو رسیدن به توافق نهائی را بگیرند تا که زمینه برای حمله نظامی دلخواه آنها فراهم شود. اینک برای رسیدن به این مقصود، پای قانون اساسی را بمیان کشیدهاند:
مقاله داوید سانگر در نیویورک تایمز در این باره که حکومت اوباما در صدد انجام توافق نهائی با ایران، بدون نیاز به رأی کنگره است، توجهها را به خود جلب کردهاست. طبیعتاً حکومت اوباما در پاسخ اطمینان دادهاست که کنگره نقش خویش را در سرانجام گرفتن توافق خواهد داشت و هیچکس برآن نیست که کنگره را کنار بگذارد.
● همه ما میدانیم موضوع از چه قرار است. موضوع از این قراراست که کنگره پیش از انعقاد توافق صاحب نقش شود و راه را برانجام توافق ببندد. صورت مذاکرات کنگره که نوید حسیبی مورد مطالعه قراردادهاست حاکی است که کنگره مایل نیست گفتگوها به نتیجه بیانجامند. برخی از اعضای کنگره مصمم هستند از انجام هر گونه توافقی با ایران جلوگیری کنند. بنابراین، هر کس که علاقمند به توافق با ایران برسر محدود کردن فعالیتهای اتمی ایران است، با مداخله کنگره در گفتگوها مخالف است. چرا که عدم اعتماد ایران به پایبندی امریکا به توافق و یا توانائی حکومت اوباما به قبولاندن توافق به کنگره، سبب میشود که طرف ایرانی نیز تن به توافق نهائی ندهد. هدف مانور کنگره، از جمله، تحریک عناصر مخالف با توافق در ایران نیز هست. هرگاه ایرانیان به این نتیجه برسند که موافقت آنها هرچه باشد، سبب لغو تحریمها نمیشود و تعلیق تحریمها یعنی این که تحریمها میتوانند از نو مقرر بگردند و یا کنگره تحریمها را لغو نخواهد کرد و یا رئیس جمهوری بعدی آنها را مقرر خواهد کرد، تن به توافق نمیدهند.
● بدینخاطر است که کنگره، در جریان گفتگوها، برآن شد تحریمهای جدید وضع کند. مدعی بود که وضع تحریمهای جدید سبب تحکیم موقعیت حکومت امریکا در گفتگوها میشود. و دروغ میگفت. زیرا اگر چنین است چرا رئیس جمهوری اصرار داشت که در جریان گفتگوها تحریمهای جدید وضع نشوند چرا به نتیجه رسیدن گفتگوها را مشکلتر خواهد کرد.
● احتمالاً بهترین روش در قبال رفتار کنگره، ایناست که توافقی انجام بگیرد و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز آن را تصویب کند و کنگره بمدت دو سال خود را با آن سازگار کند. الا اینکه چنین روشی مخالفان سرسخت هرگونه توافقی را در جلوگیری از آن مصممتر میکند.
هیچیک از کارهای مخالفان ربطی به اصول قانون اساسی ندارد. این قانون حدود اختیارات هریک از قوا را معین کردهاست. سخن بر سراین است که آیا امریکا بهترین فرصت را برای حل بحران اتمی ایران و جلوگیری از تولید بمب اتمی توسط این کشور را مغتنم میشمارد یا خیر؟ آیا این فرصت را برای انجام توافقی بکار میبرد که برای منافع امریکا در خاورمیانه سودمندتر باشد یا خیر؟ باوجوداین، در باره نقش کنگره در آنچه به امنیت ملی امریکا مربوط میشود، سخن عاقلانهای که میتوان گفت ایناست:
● بررسی مسئله گفتگوها با ایران در کنار امور دیگر که دربارهشان اختیارات هریک از دو قوه مجریه و مقننه، بکار رفته و رعایت شدهاند، توجه بایسته را به خود جلب کردهاست: بکاربردن قوای نظامی امریکا یکی از آن موارد است. یکی از اعضای کنگره که موضوع مسئولانهاش جالب است، سناتور تیم کین است. او در مورد گفتگوها با ایران، با هرگونه مداخله کنگره، بخصوص در شکل وضع مجازاتهای جدید مخالفت کرد. او همچنین با این امر که کنگره نسبت به بکاربردن و یا نبردن نیروی نظامی، پیشاپیش، تصمیم بگیرد، نیز مخالفت کرد. در واقع، او در علن، با رئیس حزب خود برید وقتی با این قول او، که حکومت برای بکار بردن نیروی نظامی در عراق و سوریه، باید از کنگره اجازه میگرفت، مخالفت کرد. از موضع سناتور کین، کنگره باید پیروی کند به این دلایل:
دلایل موجهی وجود دارد برای این که قانون اساسی اعلان جنگ را در اختیار کنگره گذاشتهاست. در حقیقت، جنگ بلحاظ خون و پولی که باید هزینهکرد، بسیار پر هزینه است. هزینه کردن خون و پول درجنگ یکی از خطیرترین و پر عواقبترین تصمیمها برای ملت است. همانطور که جنگهای عراق و افغانستان معلوم کردند. جنگ، ملت را بمدتی طولانی گرفتار هزینههای بس سنگین میکند.
گفتگوئی از این نوع که با ایران در حال انجام است، هیچیک از این هزینهها را دربرندارد. توافق با ایران، به ملت امریکا هزینهای را تحمیل نمیکند. بلکه به هزینههائی نیز پایان میدهد که وضع و اجرای تحریمها ببارآوردهاند. نه تنها عواقبی را که جنگ بباور میآورد دربرندارد، بلکه قدمی بطرف عادی کردن رابطه است. تعهدهای قضائی نه برای دولت و نه برای مردم امریکا ببار نمیآورد. بعکس اقدام در کاستن از محدودیتها و تضییقاتی است که تحریمها امریکائیان و کارفرمائیهای امریکا بدانها پایبند شدهاند. سبب بریدن با هدفهای ملی نمیشود زیرا جمهور مردم امریکا موافقند که توافق برسر مجهز نشدن ایران به سلاح هستهای انجام بگیرد. عمل به وظیفهای نیز هست که برعهده قوه مجریه است و آن حل یک مسئله بینالمللی به طریق سیاسی است. در قانون مجازاتهای وضع شده، این وظیفه بازشناخته شدهاست. به رئیس جمهوری اختیار چشم پوشیدن از مجازاتها داده شدهاست. باوجود این قانون، این ادعا که رئیس جمهوری نمیتواند از مجازاتها چشم بپوشد مضحک است. نامه ایلنا روسلتینن Ileana Ros-Lehtinen، یکی از سرسختترین ایران ستیزان و ایران هراسان، به دیگر اعضای کنگره، خندهآوراست. او درنامه خود خطاب به «همکاران عزیز» اعضای کنگره را میترساند از اینکه حکومت امریکا در حال دورزدن کنگره و انجام توافق با ایران است.
انقلاب اسلامی: در این سو، در ایران، نیز، در واپسین فرصت، دو طرف به تضعیف یکدیگر مشغولند: روحانی مجلس را «نزد مردم» تضعیف میکند با معرفی وزیر علوم و مجلس روحانی را در نظام ولایت مطلقه فقیه تضعیف میکند با رأی منفی دادن به وزیر پیشنهادی و هردو رژیم را تضعیف میکنند در گفتگوها در واپسین فرصت. در وضعیت سنجی هیژدهم وضعیت رژیم را در این موقعیت و فرصت، شناسائی میکنیم.