تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: قدرت دیپلماتیک ایران در صحنه بینالمللی برای اعمال فشار علیه تلآویو بسیار محدود است و نمیتوان دل به آن بست.
مهدی مطهرنیا تحلیلگر سیاست خارجی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که بعد از ترور اسماعیل هنیه، پزشکیان به چه شکل میتواند تعادل میان دیپلماسی و میدان را حفظ کند، گفت: دولت پزشکیان دولت برخاسته از بافت موقعیتی متزلزل در حوزه سیاست، اقتصاد و وجود بحرانهای گوناگون در لایههای مختلف اجتماعی – فرهنگی و حتی امنیتی است. باید گفت این بافت متن لغزنده، کار را بر پزشکیان بسیار سخت میکند. از طرفی دیگر، پزشکیان متعهد شده است تا اجراکننده سیاستهای کلان مصوب رهبری و ادامهدهنده راه جمهوری اسلامی ایران در سیاست داخلی و سیاست خارجی باشد. چرا که او نه در مقام یک منتقد حاکمیت، مانند احمدینژاد یا حتی حسن روحانی، بلکه در مقام تحکیمکننده پایههای وضع موجود با حل مسائل سیاسی – اقتصادی و فرهنگی وارد عرصه انتخابات شد و در انتخابات توانست اکثریت آرا را کسب کند. درحالیکه تعداد رأیدهندگان نیز به حدود ۴۹درصد محدود میشد. در چنین وضعیتی هر دولتی بخواهد تعادل و تحرک جدیدی داشته باشد، باید در سیاستهای موجود تجدیدنظر و سیاستهای جدیدی را ایجاد کند.
وی افزود: احتمالا گفته میشود سیاستهای کلان در جمهوری اسلامی اجرایی نشده است. اجرای آنها میتواند زمینه بهتر شدن اوضاع را فراهم کند. اما چالش بعدی این است که اجرای این سیاستها با چه عاملیتها، چه سیستم و در چه ریختاری میخواهد صورت بگیرد. ریختار جامعه ملی ما تقابلی است. کاندیدای مطرح انتخابات گذشته به عنوان رقیب پزشکیان، اکنون نه دولت سایه، که دولت رقیب تشکیل دادهاند و در مقام اپوزیسیون او با زیرپرسش بردن هر حرکتی با توجه به قدرت اندوخته شده خود عمل میکنند. لذا آنگونه که به طور مثال مشاور وی بیان میکند که دولت وفاق ملی ایجاد شود، امر بسیار ایدهآلیستی است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: پس در یکسو سیاستهای موجود در عرصه داخلی و بینالمللی توسط ایران با باگهایی روبهرو است که تجدیدنظر در آنها توسط پزشکیان امکانپذیر نیست. از طرفی در اجرا نیز او با عاملیتهای موجود در ریختار و نمیتواند سیستم متناسبی با این ریختار را به پیش ببرد. پس سومین چالش او در کنار عاملیتها و ریختار، ساختار ناموزون و نامتناسبی است که هماکنون دیده میشود. چه باید انجام شود؟ آنچه که مسأله است اینکه او باید در مرحله نخست جلوی فساد، اتلاف منابع و مدیریت توان ملی برای حل مسائل را بگیرد. لذا مسألهشناسی، اولویتبخشی و اولویتدهی به مسائل براساس رویکردهای علمی، نه ایدئولوژیک باید در دستور کار قرار گیرد و زمانی که این مسألهشناسی انجام شد، تیمهای بسیار متخصص علمی و در عینحال شجاع در بیان نظریات، به خروجیهایی دست یابند که در اجرا با حمایت ساختارهای قدرت فراقوهای مجریه بتوانند آن نظریات را پیادهسازی کنند. هریک از این اقدامات به تنهایی کار بسیار سخت و طاقتفرسایی را به دنبال دارد. طبیعتا همانگونه که گفتم کار برای پزشکیان بسیار بسیار سخت است.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که آقای پزشکیان تنشزدایی را شعار خود اعلام کرد، مقامات مختلف هم بر حل مشکلات معیشتی و اقتصادی تاکید دارند خیلی از کارشناسان نیز راه برون رفت از این وضعیت را تقویت مسیر دیپلماسی میدانند در شرایط فعلی این موضوع به چه شکل قابل دستیابی است، گفت: اگر پزشکیان وارد عرصه عمل شد، مردم باید حمایت از تحول در سیاستها را در دستور کار قرار دهند. مسأله اول مردم نیستند؛ مسأله نخست پزشکیان و اراده مستحکم او در ایجاد تغییرات بزرگ است. کشور، زمان زیادی را تلف کرده است و اکنون بعد از ۴۳ سال از انقلاب، ایران آن نویدبخشی که میخواست دنیا و آخرت مردم را درست کند، نمیبینند. طبیعتا مردم در تطبیق وضعیت خود با گذشته و اکنون در مقایسه با بسیاری از کشورهایی که در گذشته از ایران عقب مانده بودهاند، مصرانه درخواستهای معناداری را دنبال میکنند.
وی افزود: بدینترتیب پزشکیان باید در مرتبه اول به عنوان رئیسجمهور در حرکتی مصرانه و شجاعانه، در عینحال بسیار دقیق و با استراتژیهای معین، در پرتو دورادوراندیشی مثبت وارد عمل شود. اگر وارد عمل شد آن زمان مردم مکلف خواهند بود از او حمایت کنند و اگر نشد مردم تقابل با وضعیت موجود را نشان خواهد داد.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال، چقدر ضرورت دارد پزشکیان کابینه خود را زودتر معرفی کند و چقدر ترور آقای هنیه این موضوع را تحت الشعاع قرار خواهد داد، گفت: ترور اسماعیل هنیه به دولت پزشکیان ارتباط ذاتی ندارد، چراکه هنوز دولت او تشکیل نشده است. او به عنوان رئیسجمهور، قوهمجریه را به عهده گرفته و چند معاون خود را مشخص کرده است. این معاونین هنوز استقرار معنادار ندارند. وزرا نیز مشخص نیستند. لذا هر رویدادی رخ دهد، اکنون او از منظر حقوقی و سیاسی باید پاسخگو باشد. اما اثر آن، منفی است. چراکه اگر نتواند وضع موجود را سامان دهد، حافظه تاریخی مردم توسط رقبای او دستکاری و نتایج حاصل از عملکرد دیگران پای او نوشته خواهد شد.
وی افزود: بنابراین او باید به سرعت فرمان حرکت را به دست گیرد و اگر بخواهد مانند دوران انتخاب تا مراسم تنفیذ و تحلیف به روضهخوانی، مراسم رفتن و تعارفات بگذراند، خیلی زود دیر میشود. او باید سریعا تلاش کند تا با دقت بسیار بالا، نیروهای خود را در حوزه مدیریتی و اقتصادی مستقر کند.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که اسرائیل همواره شروعکننده ماجراجوییها بوده چقدر ضرورت دارد با استفاده از ابزار دیپلماسی جلوی اقدامات او گرفته شود؟ برخی معتقدند آمریکا در صورتی که بخواهد میتواند با اعمال فشار نتانیاهو را برکنار کرده و شرایط را تا حدی مدیریت کند به نظر شما این مسئله شدنی است، گفت: آمریکا نمیخواهد. آمریکا رهبری جریانات موجود در خاورمیانه را به عهده دارد. بعد از ۷ اکتبر گفتم، این جنگ یک ضد واقعه است. واقعه این نیست که ۲۲ روز یا ۳۳ روز پایان یابد. این روزها باید شاهد ورود این جنگ به یازدهمین ماه آن باشیم. اسرائیلیها بالغ بر ۵۵ درصد نیروهای حیاتی و کلیدی حماس و حزبالله را ترور کردند. در تهران اسماعیل هنیه را جلوی چشم نیروهای امنیتی ترور کردند. لذا در این بافت موقعیتی باید به این نکته اشاره کرد که آمریکاییها رهبری حرکت را دارند ولی مدیریت و اجرای آن را اسرائیل برعهده گرفته است.
وی گفت: شما میگویید آیا آمریکا میتواند نتانیاهو را از کار برکنار کند؟ میگویم آمریکا میتواند ضربههای کاری بر نتانیاهو وارد کند. اما این عمل انجام نمیشود چراکه نتانیاهو، نماینده یهودیت ثروتمندی است که در آمریکا لابی قدرتمندی دارد. لذا این نیست که رئیسجمهور دولت فدرال هرکاری بخواهد انجام دهد و فتوایی صادر کند. او باید در یک سیستم پیچیده از قدرتهای سیاسی عمل کند. از طرف دیگر آمریکا نمیخواهد.
این تحلیلگر حوزه سیاسیت خارجی گفت: بنابراین اگر دستگاه دیپلماسی ایران قوی باشد، میتواند با کشورهای همسایه ارتباط برقرار کند و در نظام بینالملل از ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک ایران استفاده کند. اما این اقدام به طور طبیعی انجام نمیشود. پس قدرت دیپلماتیک ایران در صحنه بینالمللی در جهت اعمال فشار علیه تلآویو بسیار محدود است و نمیتوان دل به آن بست.
وی ادامه داد: از طرفی دیگر اگر ایران پاسخی دندانشکن به اسرائیل، پس از ماجراهای گوناگون در ترور دانشمندان هستهای، بردن اسناد فوقسری از کشور، ترور شهید فخریزاده و ترور یکی از مهمترین مهمانان مراسم تحلیف ریاست جمهوری در ایران ندهد، ریزش اقتدارش در جنگ بسیار بسیار ضربهپذیر خواهد شد. طبیعتا اسرائیل در پی ایجاد سناریویی بعد از سناریوهای گذشته است که از آن به عنوان مکمل سناریویی تحت عنوان آغوش مرگ یاد میکنم. یعنی ایران را از همهطرف و از همه لایهها تحتفشار بگذارند تا از درون فروپاشد.
منبع : ایلنا