back to top
خانه-اخبار روزعبور از بحران به سیاست خارجی تازه نیازدارد

عبور از بحران به سیاست خارجی تازه نیازدارد

کسب‌وکار شهروندان ایرانی از شروع دهه 90 شمسی هجری روندی غم‌انگیز داشته و این روند شوربختانه به سوی بدتر شدن پیش می‌رود. شتاب درآمد سرانه ایرانیان از شتاب تورم عمومی و به ویژه تورم کالاهای اساسی و مسکن بسیار عقب مانده و قدرت خرید مردم کم و کمتر شده است.در سطح میانه نیز وضعیت بیشتر بنگاه‌های بزرگ دولتی و خصولتی و نیز بنگاه‌های کوچک و متوسط به دلایل گوناگون پسروی‌های چشمگیر تاسف‌بار را تجربه کرده و این وضعیت ادامه دارد.

 در سطح کلان نیز شاخص‌هایی مثل رشد تولید ناخالص داخلی، سرمایه‌گذاری ملی، تجارت خارجی و بخش‌های تولیدی داستانی عجیب دارند. مساله مهم این است که اکثریت گردانندگان کشور قبول دارند که دهه 90 و نیز سه سال تازه‌سپری‌شده کسب‌وکار مردم، بنگاه‌ها و اقتصاد کلان بدتر شده است. حالا اما تا چند روز دیگر دولت چهاردهم کارش را آغاز می‌کند و باید مطابق وعده‌هایی که رییس‌جمهور در هنگام مبارزه داده است بیشترین نیرویش را برای بهبود زندگی مادی شهروندان به کار گیرد. آیا دولت چهاردهم می‌تواند با اصلاحات اقتصادی و حتی اصلاحات ساختاری در اقتصاد، کشور و مردم را از بحران‌ها عبور دهد؟ واقعیت این است که هیچ شخصیت علمی- کارشناسی چنین باوری ندارد. کار اقتصاد ایران از بیخ و بن خراب‌شده و نهادهای قوام‌دهنده آن فرسوده شده‌اند و اگر اصلاحات عمیق ساختاری در عناصر سیاست خارجی و داخلی اتفاق نیفتد، هرگز نمی‌توان وضعیت مردم و کشور را عادی کرد. این مساله‌ای است که در سال‌های تازه‌سپری‌شده و به ویژه در سال‌های پس از 1397 بارها و بارها از زبان و قلم اقتصاددانان، جامعه‌شناسان، سیاستمداران و رسانه‌نگاران شنیده و خوانده‌ایم. این درست است که از همه توانایی‌های داخلی برای رشد اقتصادی باید استفاده شود اما واقعیت این است که همین مساله نیز نیازمند اصلاحات ساختاری در عنصر سیاست است. ایران چه منابعی دارد که بتواند از آن درآمد و ثروت تولید کند؟ می‌دانیم که ایران دارای ذخایر بسیار بزرگ گاز طبیعی و نفت است که می‌تواند برای ایرانیان و برای این سرزمین ثروت و درآمد بیاورد.

اما از طرف دیگر نیک می‌دانیم در دهه تازه‌سپری‌شده کمترین میزان سرمایه‌گذاری در کشور به بخش نفت و گاز اختصاص یافته است. بزرگی حجم سرمایه مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری در استخراج و صادرات نفت، بخش‌خصوصی ایران را از ورود به این صنعت منع می‌کند. تازه اگر سرمایه‌گذاری جرات کند و بخواهد در این بخش‌ها سرمایه‌گذاری کند، قیمت‌گذاری دستوری او را فراری می‌دهد. درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خام و گاز نیز تنها نیازهای جاری کشور و امنیت خارجی را تکافو می‌کند و دولت به تنهایی در این بخش سرمایه‌گذاری قابل‌اعتنایی ندارد.

می‌دانیم که هیاهوهای سرمایه‌گذاری روسیه و چین در ایران به ویژه در نفت و گاز نیز بیشتر به بلوف می‌ماند. حالا کسانی که می‌گویند باید تحریم‌ها را از مسیر استفاده از منابع داخلی و بدون مذاکره با غرب دور زد بگویند از کجا می‌توان سرمایه جذب کرد. ایران بر سر بزنگاه قرار گرفته است و اگر بخواهیم در سیاست خارجی با همین دست‌فرمان جلو برویم بدون تردید 10سال آینده سخت‌تر از 10سال سپری‌شده خواهد بود. باید به این مرز و بوم و به ایرانیان فرصت داد نفس تازه کنند و بتوانند کمی پس‌انداز داشته باشند و از شرایط دردآور فعلی عبور کنند تا بتوان در ادامه به آرزوهای سیاست خارجی رسید. بدانیم که اصلاحات اقتصادی به تنهایی جواب نمی‌دهد و کشور باید هوای تازه‌ای را تنفس کند تا از بحران عبور کنیم.

محمدصادق جنان‌صفت – روزنامه جهان صنعت

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید