در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتای دربار با حمایت و هدایت نظامهای سلطه گرآمریکا و انگلیس، به انجام رسید و حکومت ملی و مردمی دکتر محمد مصدق که نماد حاکمیت ملی بود ساقط گردید.
تاریخ صد ساله اخیرایران شاهد تقابل جانبداران خط استقلال و آزادی که حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و فضای باز را لازمه پیشرفت سیاسی- اجتماعی و رشد فرهنگی می دانست ومی داند با دارندگان تفکراستبداد و وابستگی( که به دو جریان انگلوفیل و روسوفیل مشهور بودند وهنوز در عرصه سیاسی ایران حضور دارند) است.
دکتر محمد مصدق، از بارزترین چهره های باورمند به استقلال و آزادی بود، با تمام وجود به حقوق مردم، حق حاکمیت آنها بر سرنوشت خویش و حقوق ملی باورداشت وعمل می کرد.وی با موفقیتی که درملی کردن صنعت نفت باحمایت گسترده مردم پیدا کرده بود کوشید تا با اجرای سیاست موازنه منفی، (روشی که بدان باور داشت)خواه درروابط داخلی و چه خارجی؛ قانون اساسی مشروطه که حاصل جنبش عمومی مردم علیه استبداد دربار بود عملی گردد، تا بدین ترتیب، ازیک سو، آزادی و استقلال ایران و ایرانی و دیگر سو حقوق ملی کشورتامین شود.
این عملکرد اما، با منافع استبداد داخلی که بدون وابستگی به برون مرز امکان ادامه حیات نداشت ونیزمنافع قدرتهای سلطه گرکه سود خود را درحاکمیت استبداد وابسته در ایران می دیدند ناسازگار بود،از این روکودتا علیه حکومت مستقل و ملی دکتر محمد مصدق را سازماندهی کردند.
البته، بدون یاری و خیانت مزدوران داخلی و عوامل وابسته به بیگانه ازشخص شاه، دربار، روحانیت مرتجع( کاشانی و بهبهانی و…)، نظامیان، چماقدران مزد بگیر، و نیزغفلت عمومی مردم از پاسداری از حقوق خویش، این خیانت که تاثیر عمدهای بر از رشد ماندگی سیاسی-اجتماعی و فرهنگی ایران داشت ممکن نبود.
یاد آور می شود، با توجه به آنچه که از زد و بندها و معاملات پنهانی با بیگانگان غرب و شرق پس از انقلاب گذشته است و می گذرد، نمی توان نقش موثر بازماندگان آن کودتای ننگین(هواداران کاشانی، مظفر بقایی و حسن آیت و…) همچنین دیگرجانبداران استبداد و وابستگی را دراستقرا استبداد حاکم که در پی کودتای خزنده علیه اهداف انقلاب بزرگ و ضد استبدادی -استعماری مردم در سال ۵۷ که نهایتا در سی خرداد شصت به فرمان آقای خمینی انجام یافت را نادیده گرفت.
به جرئت می توان گفت که نظام ولایت مطلقه فقیه واستبداد حاکم بر ایران امروز، یکی ازنتایج شوم کودتا در ۲۸ مرداد و نقض حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و ادامه تقابل دو خط و تفکراستقلال وآزادی با استبداد و وابستگی است.
از امور واقع این است که با اشراف به حقوق خود وعمل به آنها است که بازیافت استقلال و آزادی خویش و وطن و دستیابی به حاکمیت ملی و پاسداری از آن ممکن می گردد. بکوشیم تا چنین بگردد.
مجامع اسلامی ایرانیان
۲۷ مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۴
dabirkhaneh@majame.com
وب سایت: https://www.majame.com
در واقع این انگلستان بود که خواهان عزل مصدق بود ونه آمریکا وانگلستان با توجیه اینکه مصدق ضعیف هست وقدرت دست کمونیستها خواهد افتاد امریکا رو همراه کرد
اما چپها ونظام حاکم بر ایران با بزرگ کردن نقش آمریکا یا میخواهند آمریکا ستیزی افراطی خود را موجه کنند ویا اشغال غیر قانونی سفارت آمریکا رو توجیه کنند
حقیقت تاریخی این هست که انگلستان بیش از همه خواهان سقوط مصدق بود
اما در این دادگاه هم متهم اول رو آمریکا کردند
ومتاسفانه نوه زنده یاد مصدق هم بازیچه این بازی شده است