خودتان را موقعیتی که در ادامه ترسیم میشود و در این عکس مشاهده میکنید تصور کنید؛ شما رئیس مجلس «اصولگرای» دوازدهم هستید و در روزهای پایانی مردادماه سال پرحادثه ۱۴۰۳ که مجلس در حال بررسی صلاحیت و رای اعتماد به وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان است، مدیریت و کنترل جلسات را بر عهده دارید.
در روزهای داغ مردادماه، در صحن علنی، در مختصات مکانی همین عکس، یک پله پایینتر از صندلی شما عباس عراقچی، شوالیه کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان در حال دفاع از برنامه پیشنهادی خود برای سکانداری وزارت امور خارجه است. در کنار دست شما دو نماینده مجلس هستند؛ امیرحسین ثابتی و حمید رسایی. هر دو مشغول گفتوگو و رایزنی با شما به عنوان «رئیس مجلس و رئیس جلسات».
شما میدانید هیچ کدام نه دلخوشی از شما دارند نه از عباس عراقچی. شما در قامت رئیس مجلس باید نظم جلسات را مدیریت کنید و مانع از درگیری نمایندگانی که نمی خواهند وزرای پزشکیان رای بیاورند شوید. از طرف دیگر شما رئیس نهاد قانونگذاری هستید و فارغ از این که چه کسی رئیس دولت است و چه کسی وزیر آن، باید ناظر بر عملکرد نهادی باشید که قرار است صلاحیت و کارآمدی وزرای دولت آتی را بررسی کند.
در یک طرف ذهنتان میدانید که دو نمایندهای که بالای سرتان ایستادهاند نماد جریانی هستند که تا بن دندان با پزشکیان و وزرایش مخالفند. آنها انصار سعید جلیلی هستند که رقیب شکستخورده مسعود پزشکیان است و چه میدانی برای تسویه حساب بهتر از زمان بررسی رای اعتماد وزرای پزشکیان؟
شما حافظه خوبی هم دارید؛ فراموش نکردهاید که همین آقایان با هیاهو بر ایده ماندن سعید جلیلی در عرصه انتخابات پافشاری کردند در حذف شدن شما در دور نخست انتخابات تیرماه گذشته نقش مهمی داشتند. پیش از آن هم از هیچ کوششی برای قرار نگرفتن شما بر سرلیستی لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس دوازدهم فروگذار نکردند.
در طرف دیگر ذهنتان اما سناریو دیگری در حال مرور است؛ شما آنقدر عمر سیاسی کردهاید که بدانید شاید دولت پزشکیان اصولگرا و نواصولگرا نباشد اما زهرش برای شخص شما و عمر سیاسیتان از امثال ثابتی و رسایی کمتر است. در بیش از دو دهه حضور در انتخابات و خلبانی در عرصه سیاسی به خوبی درک کردهاید که جریان پایداری و نزدیکان سعید جلیلی هرگز در زمین شما بازی نخواهند کرد حتی اگر پای رقیب اصلاحطلب در طرف دیگر میدان در میان باشد.
تجربه روزهای اخیر نیز نشان داده مسعود پزشکیان در ترکیب کابینهاش دو وزارتخانه ورزش و کشور را باب میل شما تعیین کرده و از در مدارا با شما وارد شده. شما هم تجربه انتخابات 92 را دارید که در تقابل با روحانی نتیجه را واگذار کردید و بعد هم پیشنهاد جدی یا غیرجدی روحانی برای حضور در دولت را رد کردید. در دولت دوم او رئیس مجلس شدید و بدنه مجلس با قوانین و رفتارهایش شما را در دو قطبی با حسن روحانی قرار دادند. حالا اما موقعیت شما و پزشکیان متفاوت است. هم زمانه عوض شده هم روحیات پزشکیان متفاوت از روحانی است و هم تجربیات شما برای اینکه نگذارید پایداریها توپ تقابل با دولت مورد حمایت اصلاحات را در زمین شما بیاندازند، بالاتر رفته است.
این موقعیت؛ موقعیت محمدباقر قالیباف است. نشسته بر صندلی ریاست مجلس دوازدهم و شاهد نزاع بین جریانی که در کسب رای مردم در یک انتخابات با مشارکت حداقلی هم ناکام مانده و حالا سعی دارد در میدان بهارستان در زمان بررسی رای اعتماد به کابینه ایدههای خود را در قالب رای اعتماد یا عدم اعتماد به وزرای پزشکیان پیاده کند.
موقعیت قالیباف اما به سرنوشت این نزاع گره خورده است. او نمیتواند- یا نمیخواهد- علیه برادران ناتنی و بدخواهش در خانه پدری اصولگرایی بشورد. اساسا قالیباف آدم شوریدن نبوده و نیست که اگر بود میتوانست در مورد رفتارهای اصولگرایان در انتخابات سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ روایتهای زیادی بگوید. همان زمان که رقبای اصولگرایش زیر میز گردن نهادن به توافق کنار رفتن به نفع بالاترین چهره در نظرسنجیها زدند. همان روزها که بزرگان اصولگرا برایش تلفن می زدند و رقبایش جواب تلفن شیوخ را نمیدادند.
قالیباف لباس نظامی و خلبانیاش را در آورده و کت شلوار پوشیده اما هنوز در شناسنامه سیاسیاش اصولگرا است. هویت سیاسیاش نمیگذارد او متحد پزشکیان در مقابل جریان رقیب و منتقد باشد. قالیباف نمیخواهد به سرنوشت علی لاریجانی دچار شود. وقتی از خانه پدری اصولگرایان بیرون رفت و اصلاحطلبان گرچه با آغوش سرد پذیرایش شدند اما نهادهای نظارتی تغییر هویت سیاسیاش را تاب نیاوردند و در عمل از بازی انتخاباتی-سیاسی کنار گذاشته شد.
از طرف دیگر او از نخستین روز حضور پزشکیان در مجلس نیز نشان داد که بنایی برای ایفای نقش در دو قطبی تقابل دو رئیس قوه – مجریه و مقننه- ندارد. با دل خون لبخند زد و از پزشکیان استقبال کرد و باب شوخی و خنده را با او باز کرد. پزشکیان هم از در تعامل با او وارد شد؛ سیاستمداری بود یا لوطیگری اما سهم وزارتخانهای قالیباف به او داده شد و حتی چهرهای مثل احمد دنیا مالی که مشخصا نیروی قالیباف بود و ابتدا مورد نقد، بعد از ادای نطقاش در مجلس مورد اقبال چهرههای اصلاحطلب قرار گرفت.
اصلیترین نقش قالیباف در این برهه زمانی استفاده از پیادهنظامش در مجلس برای رایآوری حداکثری کابینه پزشکیان است. به خصوص وزرایی که امثال ثابتی و رسایی کمر همت به افتادن آنها بستهاند. او با مدیریت نیروهایش در مجلس در این جلسات رای اعتماد هم میتواند یک عهدنامه با دولت پزشکیان برای حرکت دولت و مجلس ایجاد کند و هم ناز شستی به امثال رسایی و ثابتی نشان بدهد. حتی اگر در ظاهر مثل همین عکس با آرامش به سخنانشان گوش دهد و لبخند بزند. شاید به همین دلیل باشد که او در جلسه چند شب پیش با روسای کمیسیونها خواهان رای به همه وزرا شده است.
خلبانی قالیباف روی صندلی ریاست مجلس دوازدهم برای این که بیشترین تعداد وزرای پیشنهادی پزشکیان را از بهارستان به پاستور برساند، میتواند آغاز عصر جدیدی در زندگی سیاسیاش باشد.
منبع: رویداد۲۴ – سیما پروانهگهر