به قول همکارم آلون پبنکاس: آمریکا دوباره فریب خورد: ایالات متحده شنید که نتانیاهو به توافق غزه «بله» می گوید. اما بلینکن این کار را نکرد.
بین دیدار آنتونی بلینکن و بنیامین نتانیاهو در اورشلیم و سخنرانی تکان دهنده و تاثیرگذار رئیس جمهور آمریکا در کنوانسیون ملی دموکراتها در شیکاگو تنها چند ساعت فاصله بود. اما فاصلۀ بین اظهارات متعالی جو بایدن و تسلیم وزیر امور خارجۀ او به منویات بنیامین ناتانیاهو غیرقابل تصور است.
در شیکاگو، رئیس جمهور (ظاهراً) با مشت خود محکم و با اعتقاد راسخ به تریبون کوبید و گفت: «ما شبانه روز تلاش می کنیم تا کمکهای بشردوستانه، بهداشتی و غذایی به غزه ارسال شود، و در نهایت، سرانجام بتوانیم آتش بس برقرار کنیم و به این جنگ پایان دهیم.» اما چند ساعت قبل از او، بلینکن دقیقاً برعکس عمل کرد: او با نتانیاهو همسو شد. به عنوان یک میانجی کاملاً دور از صداقت عمل کرد، او اطمینان داد که جنگ و جنایات ادامه خواهد یافت و به آتش بس و بازگشت گروگانها “نه” گفت.
البته در واقع تسلیم آمریکا به نتانیاهو باعث این امر شد. فاصله بین لفاظیهای بایدن و دیپلماسی بلینکن نمی تواند از این بیشتر یا از این دردناک تر باشد.
نه این که وزیر امور خارجه در اهداف والای مطرح شده توسط رئیس جمهور سهیم نباشد. اما آنچه در جریان سفر اخیر او به خاورمیانه اتفاق افتاد شگفت انگیز است: اسرائیل آنچه را که به نظرش کلی گوئی دربارۀ یک طرح است گفت و ایالات متحده هم خط همیشگی را دنبال کرد تا بگوید با اسرائیل موافق است، بنابراین می تواند حماس را مقصر بداند و تا انتخابات نوامبر سکوت را بخرد.
کمتر از دو روز از این سفر می گذرد و خوش بینی ایالات متحده که مانند نقل و نبات پاشیده شده بود، با گزارشهایی مبنی بر توقف مذاکرات جایگزین شد. شاید آمریکا خواهان توافق بود، اما در دیپلماسی هر کاری را که می توانست برای خنثی کردن آن، انجام داد. این کشور از توافق تمجید کرد، اما حتی اعمال فشار واقعی بر اسرائیل ـ در عمل، نه در حرف ـ به عمل نیاورد. و بنابراین سؤال تقریبا همیشگی، که پاسخی ندارد، مطرح می شود: اینجا چه می گذرد؟ چه چیزی پشت رفتار گیج کنندۀ ایالات متحده نهفته است؟ در اینجا ابرقدرت کیست و چه کسی دولت کارگزار است؟
یا آمریکا بواقع خواهان جنگ در غزه نیست و از نابودی آن منطقه وحشت دارد ـ و در این صورت دقیقاً می داند که چگونه باید اسرائیل را به طور مؤثر تحت فشار قرار دهد ـ یا خواهان جنگ است. با قضاوت بر اساس رفتار آمریکا، می توان گفت که خواهان ادامۀ جنگ و نسل کشی است. دستهای او هم در حال حاضر در خون غزه آلوده شده است. دستها، دست اسرائیل است، اما سلاحها در ایالات متحده ساخته می شود، درست بهمان گونه که حمایت دیپلماتیک نیز صورت می گیرد و هر دو بی قید و شرط.
بایدن به پایان دورۀ ریاست جمهوری خود به شکلی تقریباً تماشایی نزدیک می شود و می گویند که از او به عنوان یک رئیس جمهور خیرخواه یاد خواهد شد. او همچنین می تواند به دستاوردهای متعددی ببالد. اما پایان دادن جنگ در غزه در میان آن دستاوردها نیست. خاطرۀ این جنگ برای همیشه برای او منفی خواهد بود. او می توانست خیلی وقت پیش جلوی ادامۀ این جنگ را بگیرد. اما این کار را نکرد و حتی اکنون هم که همه شرایط ناامید کننده است، به بلینکن اجازه می دهد تسلیم خواستهای نتانیاهو شود.
کسی که با جنگ مخالف است، یکی از طرفین را تا دندان مسلح نمی کند. کسی که می خواهد به یک جنگ خطرناک و ناعادلانه پایان دهد، ارسال اسلحه را قطع می کند یا حداقل آن را با اقداماتی مشروط می کند که منجر به پایان آن بشود. کسی که می خواهد جنگ را متوقف کند، از حق وتو خود برای محافظت از کسانی که می خواهند آن را تا آخر دنیا ادامه دهند، استفاده نمی کند. کسی که اسلحه و سپر دارد می خواهد جنگ ادامه یابد. سخنان تکان دهندۀ بایدن که مطمئناً صادقانه بود، زمانی که سیاست دولت او تأمین تسلیحات و کمک به اسرائیل است، بی معنی است.
بلینکن باید سرسختانه به طرح اصلی پایبند می بود. بر اساس گزارشها، پیشنهاد کنونی به اسرائیل اجازه می دهد تا جنگ را پس از یک آرامش کوتاه از سر بگیرد: دهها زندانی را آزاد نکند و مهمتر از همه، ارتش اسرائیل را از نوار غزه بیرون نبرد. بدون انجام همۀ اینها توافقی وجود ندارد و نمی توان از حماس انتظار داشت که با آن موافقت کند.
آقای رئیس جمهور! جنگ را اینگونه به پایان نمی رسانند، شما اینگونه، آن را شعله ور می کنید. شما به ارزشهای والایی خیانت کردید که فکر می کنم همچنان به آنها اعتقاد دارید.
هاارتص ـ 21 اوت 2024