به گزارش اقتصاد آنلاین، صحبتهای اخیر رئیس جمهور در مورد قیمت بنزین، بازتاب گستردهای در میان رسانهها و مردم داشت که بیانگر حساسیت بالای جامعه نسبت به این موضوع بود.
رئیسجمهور کشورمان در این خصوص گفت: هیچ منطقی وجود ندارد در اینکه بنزین را با قیمت دلار آزاد بخریم و آن را با سوبسید بفروشیم.
وی افزود: این جای بحث دارد که آیا باید این سوبسید را بدهیم یا نه. علم اقتصاد، دانشمندان و تجربه بینالمللی آیا این را از ما قبول میکند؟
این سخنان در حالی مطرح شد که برخی با اشاره به صحبتهای انتخاباتی رئیسجمهور در خصوص قیمت بنزین مدعی شدند که او بر خلاف شعارهای انتخاباتی خود در این زمینه عمل کرده است، حال آنکه پزشکیان هیچگاه، نیاز به اصلاحات در نظام انرژی و به طور خاص بنزین را انکار نکرده بود و صرفاً انجام اصلاحات را منوط به رضایت مردم دانسته بود.
او در اولین مناظره مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری در رابطه با خبری که جریان رقیب با هدف تخریب به نقل از او در مورد بنزین ۲۰ هزارتومانی منتشر کرده بود، گفت: خبری از ما در رسانه ها در خصوص افزایش قیمت بنزین مطرح کردند؛ مردم بدانند ما بدون رضایت مردم هیچ کاری نخواهیم کرد.
اصلاح نظام انرژی در صورت رضایت مردم، درستترین موضع از سوی کاندیدای آن روزهای ریاست جمهوری بود، چرا که با توجه به ناترازی های فزاینده انرژی در کشور، هرگونه مخالفت با اصلاحات اقتصادی در این حوزه، قطعاً خیانت به کشور است.
کاری که متأسفانه کمپین انتخاباتی جریان رقیب در انتخابات انجام داد و برای کسب چند رأی بیشتر، به ترساندن مردم از افزایش قیمت بنزین متوسل شد و عملاً منافع ملی را برای رسیدن به قدرت قربانی کرد.
سعید جلیلی که خود آن روزها در مناظرات انتخاباتی بارها به مصرف زیاد انرژی در کشور اشاره کرده و برای رفع این مشکل، طرح «وان» را پیشنهاد داده بود، به ناگاه در چرخشی ۱۸۰ درجه ای خود را مخالف افزایش قیمت حاملهای انرژی دانست در صورتی که میدانست در این طرح نیز در نهایت پس از اختصاص سهمیه انرژی هر فرد، باید آن سهمیه با قیمت آزاد به فروش برسد.
این اتفاق از آن جهت بسیار عجیب و غیرمنتظره بود که پیشتر طرح وان در قسمت بنزین، یعنی اختصاص سهمیه به فرد، به صورت آزمایشی در کیش اجرا شده بود و اتفاقا اصلیترین دلیل شکست این طرح نیز، تثبیت قیمت بنزین و عدم امکان فروش آن به قیمت آزاد توسط دارندگان سهمیه بود؛
بنابراین یا جلیلی با علم به اینکه بدون اصلاحات قیمتی، حتی طرح وان نیز با شکست مواجه میشود و گریزی از اصلاحات قیمتی در این حوزه نیست، با هدف کسب رأی، خود را مخالف اصلاحات قیمتی معرفی کرد و یا از شکست تجربه اجرای طرح وان در کیش، درس نگرفته بود و تصور میکرد اگر طرحی که یک بار در یک منطقه کوچک شکست خورده است را در کل ایران اجرا کند، احتمالاً این بار موفق شود!
کمپین انتخاباتی او نیز با تبلیغات منفی گسترده بر روی بخشی از صحبت های پزشکیان در یک جمع دانشجویی که گفته بود بنده معتقدم بنزین را باید به قیمت بازار آزاد یعنی ۲۵ هزار تومان بدهند، به ارعاب مردم از رای به پزشکیان پرداخت که البته در نهایت هم موفق نبود و مردم بار دیگر نشان دادند همچنان صداقت و منافع ملی را بر دروغ و منافع حزبی ترجیح میدهند.
فارغ از دعواهای سیاسی اما حرف اخیر رئیس جمهور در خصوص فاقد منطق بودن خرید بنزین با دلار آزاد و دادن آن به صورت سوبسیدی به مردم کاملا کارشناسی و درست بود.
بنابر سخنان دبیر کل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پالایش ما هم اکنون بنزین را با قیمت ۳۸ تا ۴۰ هزار تومان به ازای هر لیتر وارد میکنیم و آن را با قیمت ۱۵۰۰ یا ۳۰۰۰ تومان در اختیار مردم میگذاریم. در این حالت به ازای هر لیتر بنزین ۳۵ تا ۳۸ هزار تومان یارانه پرداخت میکنیم، اما سؤال اصلی اینجاست که این مابه التفاوت از کجا پرداخت میشود؟
پول نفت در جیب خودروسواران و قاچاقچیان سوخت:
دولت یا بنزین را از طریق سوآپ غیرهمنام وارد میکند که به معنای دادن نفت و گرفتن بنزین است و یا بنزین را با ارزهای حاصل از فروش نفت خریداری میکند که در هر دو حالت نفتی که متعلق به همه مردم است و منافعش باید به صورت یکسان به همه مردم برسد، در قالب بنزین یارانه ای صرفاً به کسانی پرداخت میشود که دارای خودرو هستند و این یعنی بیعدالتی محض؛ چرا که نزدیک به ۴۵ درصد از مردم کشور، فاقد خودرو هستند.
از طرفی با توجه به سود ۱۰۰۰ درصدی قاچاق بنزین، اکنون بخش زیادی از این یارانه به جیب مردم هم نمیرود و سر از جیب قاچاقچیان بنزین و مردم کشورهای همسایه درآورده است. طبق برآوردها امسال ارزش واردات بنزین به ۶ میلیارد دلار میرسد و میزان سوخت قاچاق شده به کشورهای همسایه نیز در همین حوالی است. عدم حکمرانی صحیح در حوزه انرژی و تعلل در اصلاحات قیمتی، کار کشور را به جایی رسانده است که از یک طرف باید بنزین وارد کنیم و از طرف دیگر بنزین از کشور قاچاق میشود.
روند نگران کننده ناترازی بنزین:
یکی از بزرگترین مشکلات در حوزه مدیریت مصرف بنزین این است که ناترازی در این حوزه روز به روز در حال افزایش است. در حالیکه کل درآمدهای نفتی ما ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار است، اکنون باید درآمدهای نفتی ۲ ماه را صرف واردات بنزین کنیم. در صورتی که اصلاحات اساسی در این حوزه صورت نگیرد و با همین فرمان پیش برویم، در ۱۰ سال آینده باید تمام درآمدهای حاصل از فروش نفت را صرف واردات بنزین کنیم.
در آن حالت دیگر یا دلاری برای واردات نهاده دامی باقی نمیماند که تأمین غذای مردم با مشکل مواجه خواهد شد و یا با توجه به در اولویت بودن مواد غذایی، توانایی واردات بنزین را نخواهیم داشت که در آن صورت شاهد کمبود شدید بنزین در کشور خواهیم بود.
این امر، ضرورت و فوریت اصلاحات در حوزه انرژی را توسط دولت نشان میدهد. رئیس جمهور که در حوزه بنزین دیدگاههای درستی دارد باید هرچه زودتر دست به کار شود و با هماندیشی با کارشناسان و صاحبنظران این حوزه، به طرح جامعی برای برون رفت از بحران انرژی برسد و آن را با مردم درمیان بگذارد.
پس از اقناع و جلب همراهی مردم نیز در اجرای اصلاحات لحظهای درنگ نکرده و ماشین اقتصاد کشور را که با انواع ناترازی و بحرانها به سمت دره در حال حرکت است، نجات دهد.