زندگی زیر سایه درختان، در گرمای بالای ۴۵ درجه و با ترس مدام از زلزله خانمانبراندازی دیگر. این خلاصهای از زندگی بیش از ۸ هزار نفر از شهروندان بلوچ در آبگاه نیکشهر و دیگر روستاهای اطراف آن است که از هشتم مردادماه ۱۴۰۳ با یک زلزله ۴.۵ ریشتری زیرورو شد و با پسلرزههای بزرگی مانند زلزله ۴.۵ ریشتری شب ۳۱ مرداد به جهنم تبدیل شده است. یک شهروند ساکن آبگاه به «ایرانوایر» میگوید که مردم یک ماه است در خیابان زندگی میکنند و میخوابند. دولت حتی چادر هم به آنها نداده و «بنیاد مسکن فقط نامنویسی میکند.»
***
تصاویر و ویدیوهایی بهدست ایرانوایر رسیده که نشان از تخریب و غیرقابل سکونت شدن منازل شهروندان در دو زلزله ۴.۵ ریشتری به فاصله چند روز از هم دارد. ترکهایی عمیق که دو دیوار و سقف یک خانه را از هم جدا کرده و حالا به مویی بندند. ترکهای دیگری روی دیوار سیمانی خانه که لامپ مهتابی و سیمهای برق آن را در هوا معلق کرده است. بخشی از سقف داخل خانه کنده شده است. دیوار آبی اتاق که لابد اتاق کودک یا نوجوانی بوده، ترکهایی بزرگ و عمیق برداشته است. تکههای بزرگ گچ و سیمان کنده شده از سقف، جابهجا روی فرش و پشتیهایی که روزگاری خانوادهای روی آنها مینشسته و از میهمانش پذیرایی میکرده، افتاده است.
این تصاویر همگی مربوط به روستاهای آبگاه و کوچینک از توابع نیکشهر در جنوبشرق استان سیستانوبلوچستان است. منطقهای که جمعیت آن بیش از ۸ هزار نفر برآورد میشود و بنا به گفتههای یک شهروند ساکن این منطقه، همه مردم از آن آسیبدیدهاند.
خبرگزاریهای داخلی ایران نیز این صدمهها و زندگی مختل شده شهروندان را در سایه نبود خدمات دولتی و عمومی و حمایتهای ویژه پوشش دادهاند. مثلا، وبسایت «تابناک» در گزارشی نوشته که بعد از یک ماه از وقوع زلزله، مردم در دمای بالای ۵۰ درجه در خیابان میخوابند.
در گزارش تابناک همچنین به فقر و بیکاری ساکنان این منطقه از بلوچستان اشاره شده و گفته شده که بعضی با سوزندوزی بعد از سالها توانستهاند سقفی روی سرشان بسازند ولی حالا با «بیتوجهی مسوولین» که «دغدغههای تغییر دولت مانع این دست رسیدگیهایشان شده»، مجبورند بیرون بخوابند.
حتی چادر به ما ندادهاند
یک شهروند ساکن منطقه که بهدلایل امنیتی هویت او نزد ما محفوظ است به ایرانوایر میگوید که از یک ماه پیش که زلزله آمده و خانههای مردم غیرقابل سکونت شده، مردم در خیابانها می خوابند ولی با وجود این، حتی دولت چادر هم به آنها نداده است.
او توضیح میدهد: « هر روز یک پسلرزه مردم را میترساند ولی خب زلزله ۴.۵ ریشتری شب ۳۱ مرداد، ترس مردم و آسیب خانهها را دوچندان کرد.»
به گفته این شهروند، اغلب مردم، خصوصا آنهایی که قوم و خویشی جای دیگر ندارند و مجبورند همانجا بمانند، علاوه بر مشکلات همیشگیشان مثل نبود آب، قطعی برق، بیکاری و مشکلات مالی، باید زیر نور خورشید داغ، بیرون از منازلی که قابل سکونت نیست، زندگی کنند.
او تاکید میکند که مهمترین نیاز مردم، «اسکان موقت و دادن وام برای بازسازی منازل آسیبدیده است.»
او همچنین به «بایکوت خبری» رنجی که مردم در این منطقه با آن دستوپنجه نرم میکنند اشاره کرده و میگوید: «تا امروز سه پسلرزه قوی، حدودا دو تا ۳.۵ ریشتری و یکی هم ۴.۵ ریشتری آمده و متاسفانه دربایکوت خبری هستیم و اینکه دولت حتی چادر به ما برای اسکان نداده، رسانهای نمیشود.»
خانههایمان ترک برداشته، هر روز پسلرزه میآید
یک شهروند و فعال اجتماعی بلوچ در ایران نیز به ما میگوید که بهدلیل شرایط سخت زندگی وپسلرزههای متعدد و قوی، «مردم از لحاظ روحی خیلی تحت فشار هستند.»
او تاکید میکند که خسارتهای مالی جای خود را دارند ولی وضعیت روانی مردم که در سالهای اخیر بارها تحت تاثیر زلزله در کنار مسائل دیگر بلوچ بودن، از جمله فقر و تبعیض ساختاری بودهاند، بغرنج است.
به گفته این فعال اجتماعی بلوچ، جوانی که به تازگی با او صحبت کرده، گفته است: «خانه من، نو وجدید بود. به بدبختی و قرضوقوله آن را ساختم ولی حالا دیگر قابل سکونت نیست.»
او تاکید میکند: «این بنده خدا خودش هم کارگر است و برای کار رفته بود یک شهر دیگر. اما وقتی زلزله شد، آمده روستایشان تا همسر و فرزندش نترسند.»
به گفته او، این جوان و صدها زن و مرد جوان و کودکانشان، مانند او، جایی برای پناه گرفتن ندارند: «میگفت حالا هیچ جایی ندارم بروم. نمیدانم کجا بروم خانه پدرم هم خراب شده و خانه پدر خانمم هم، همه خانوادهشان که خانههایشان تخریب شده، آنجا جمع شدهاند. بنابراین مجبوریم توی کوچه چادر بزنیم.»
این فعال اجتماعی تاکید میکند: «وضعیت مردم بهشدت ناجور است و بنیاد مسکن برای وام فقط مردم را نامنویسی کرده اما قول صددرصد به آنها نداده و همین استرس زیادی را به مردم تحمیل میکند.»
او در ادامه به خواسته مردم زلزلهدیده اشاره کرده و میگوید: «ما انتظارمان این است که دولت وام بلاعوض به مردم بدهد. مسوولان با علما پیگیری کنند که بنیاد مسکن پیگیر ساخت خانهها باشد. یکی از مهمترین نارضایتیهای که مردم دارند عدم توجه استاندار و معاونین استاندار و مسوولین کشوری به این مساله است. الان یک ماه است که در منطقه ما شرایط بحرانی است ولی حتی یک معاون وزیر، مسوول، حتی استاندار یک تماس نگرفتند که وضعیت مردم را بپرسند، چه برسد به حضور در منطقه و دیدن بدبختی مردم.»
به گفته این فعال اجتماعی، «مردم ازاین بابت خیلی ناراحتند و حتی نماینده مجلس ما که خودش هم نیکشهری است، در ۳۱ روز گذشته نیامده یک سر بزند. فقط یک بار نمایندهاش را فرستاده بود.»
اشاره این شهروند به فرستادن فردی از سوی «محمدانور بجارزهی»، نماینده چابهار و نیکشهر به منطقه است. در گذشته، بارها نمایندگان مجلس پیش از انتخابات برای جلب رای عمومی به منطقه سفر کردهاند، اما به گفته برخی فعالان در زمانهایی که به حضور آنها احتیاج است، فقط برای «عکس یادگاری» حاضر شده، یا اصلا حضور نیافتهاند.
او همچنین به بازگشایی مدارس در کمتر از یک ماه آینده و نبودن سرپناهی برای حددو ۶۰۰ تا ۷۰۰ دانش آموز دختر و پسر اشاره کرده و میگوید: « هلال احمر طبق پروتکلهای خودش فقط تعدادی چادر داده که البته همان چادر را هم به اندازه کافی ندادند. میگویند دست ما بسته است و ما اجازه نداریم. میگویند که بعضی از منازل کامل تخریب نشده که چادر بدهیم. نمیتوانیم کمک کنیم. باید از تهران به ما دستور بدهند و چادر بفرستند که بیشتر بین مردم توزیع کنیم.»
ساختوساز امن سرمایهگذاری برای حفظ جان انسانهاست
بر اساس اطلاعاتی و تصاویری که به دست ایرانوایر رسیده، خانههای بسیاری از شهروندان در منطقه زلزله زده آبگاه، نیاز به تعمیرات جدی و بعضا دوبارهسازی دارد.
یک مهندس معمار در ایران به ایرانوایر میگوید که خانههای برخی از تصاویری که توسط او رویت شده، اصلا قابل ترمیم نیستند و باید تخریب و از نو ساخته شوند.
او توضیح میدهد: «بخش جنوبشرق استان سیستان و بلوچستان و مناطق همجوار آن در استانهای کرمان و هرمزگان، بسیار زلزلهخیز هستند. اما، بهدلیل توسعهنیافتگی و عدم توجه دولت به ساختوساز ایمن، خانهها به خصوص در روستاها، به همان روش آبا و اجدادی و با خشت و گل ساخته و با سیمان روکاری میشوند.»
این مهندس معمار با تاکید بر اینکه برای شرایط جغرافیایی خطرناکی مثل آن منطقه، دیوارهای سبک و پایههای منعطف اهمیتی حیاتی دارند، میگوید: «درست است که شاید به ظاهر دیوار یا سقف خانهها ترک برداشته باشد، ولی مشکل اصلی برای چنین تخریبهایی با مثلا درجه بزرگی ۴.۵ ریشتری، که خیلی هم بالا نیست، فونداسیون و هسته اصلی سازه است، نه آنچه به ظاهر دیده میشود. بنابراین، برای جلوگیری از تکرار این امر و خطر تخریب مرگبار خانهها باید هسته سازه مستحکم و طبقه همکف نرم ساخته شود تا در زمان وقوع زلزله انعطاف لازم را برای تاب آوری داشته باشد.»
او به همین دلیل، به اهمیت تخصیص بودجه برای ساخت ایمن و اصولی منازلی که امروز تخریب شدهاند، اشاره کرده و میگوید: «هزینههای ساختوساز امن، در بلندمدت باتوجه بهطول عمر بالاتر منازل و حفاظت از جان انسانها، جبران میشود و چه بسا دولتها، مثلا ژاپن که زلزلههای بزرگی بهکرات در آن میآیند به این موضوع، به چشم سرمایهگذاری برای بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان نگاه کردهاند.»
منبع: ایران وایر