«حامیان «مسعود پزشکیان» نسبت به طولانی بودن ماه عسل دولت او و «علی خامنهای» امیدوارند و معتقدند که رابطه رییسجمهور با رهبر جمهوری اسلامی، حداقل به این زودیها به تلخی نخواهد گرایید. سابقه خامنهای با ۳۵ سال حکمرانی درباره «اکبر هاشمی رفسنجانی»، «محمد خاتمی»، «محمود احمدینژاد»، «حسن روحانی» و حتی «ابراهیم رئیسی» به ما چه میگوید؟ ابراهیم رئیسی و دوره ناتمامش و برنامه بلندمدت خامنه ای برای او فرصت ارزیابی روابط این دو را نداد، اما مرگ رئیسی نشان داد که اختلافاتی وجود داشت که علنی نشده بود.»
انتقادها از دستور پزشکیان برای بازگرداندن دانشجویان و اساتید اخراجی دانشگاهها شروع شده است. «کیهان» از این اقدام انتقاد کرده و نماینده خامنه ای در دانشگاهها به رییسجمهور تاخته است. شاید این اولین نشانه از ناممکن بودن سپری شدن امور بدون بروز اختلاف میان و رهبر و رییس جمهور باشد، اما این هنوز در دوره ای از روابط هستند که ماه عسل نفر اول و دوم در جمهوری اسلامی خوانده میشود.
از نگاه برخی دیگر نیز خامنهای پزشکیان را برخلاف هاشمی رفسنجانی و روحانی رقیب خود نمیداند و همچنین او را مانند خاتمی دارای پشتوانه گسترده اجتماعی تصور نمیکند، ازاینرو روابط شخصی این دو با یکدیگر نسبت به رابطه خامنهای با روسای جمهور قبل، متفاوت است.
بخشی از این تحلیلها میتواند درست باشد، اما ساختار روابط رهبری و ریاستجمهوری و تداخل اختیارات و وظایف، اساسا درگیری دو نهاد را ناگزیر میکند و این درگیری حتی بر روابط شخصی نیز تاثیر میگذارد.
روابط خامنهای با همه روسای جمهور گذشته نیز «خوش استقبال و بد بدرقه بوده» و باوجود روابط نزدیک در سال اول، در سالهای بعد تنشها آشکار شده و یا شدت گرفته و در سال آخر دوره اول، به اوج خود رسیده است. در دوره دوم نیز این درگیریها ادامه یافته و حتی در دولت روحانی، بدرقه دولت نیز با تحقیر انجام شده است.
روابط با هاشمی رفسنجانی؛ تصمیم برای عدم نامزدی در دور دوم
خامنهای در ابتدای دوره ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی هنوز قدرت و اعتمادبهنفس برای درگیری با او را نداشت و از سوی دیگر بهنوعی اولویتش حذف جریان موسوم به چپ بود. در این میان جایگاه هاشمی نیز فاصله زیادی با روسای دو قوه دیگر داشت و در برخی مناسبتها، هاشمی بهتنهایی یا بهطور ویژه در کنار خامنهای قرار میگرفت.
سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره رییسجمهور در سال اول نیز پر از تعابیر اغراقآمیز بسیار است. ازجمله خامنهای در در اولین دیدار خود با کابینه، وجود هاشمی را «موهبت الهی» و «نعمت برای مردم » خواند.
در این فضا، مذاکرات با عراق درباره پایان جنگ، بازگشت اسرا و بازسازی باعث میشد تنش بین رییسجمهور و رهبری رخ ندهد. بااینحال خامنهای در همان ابتدا از برخی طرحهای هاشمی در حوزه نظامی از جمله ادغام سپاه و ارتش جلوگیری کرد.
در سالهای بعد نیز تلاش برای تضعیف دولت آغاز شد، به گونهای که بهگفته «حسین مرعشی»، هاشمی رفسنجانی تمایلی به نامزدی در دوره دوم ریاستجمهوری نداشته است.
بهدلیل روحیات هاشمی رفسنجانی و فضای آن دوره اما، این درگیریها در فضای عمومی کمتر مطرح میشد. بااینحال با تشکیل گروه انصار حزبالله و اقدامات این گروه، بخشی از این درگیریها در فضای عمومی نیز مطرح شد.
همچنین خامنهای در حوزه های فرهنگی، بهصراحت از دولت انتقاد میکرد و انتقادها باعث استعفای محمد خاتمی، وزیر ارشاد، شد.خامنهای همچنین بهشدت از «اشرافی گری» در دولت انتقاد میکرد.
در انتخابات مجلس پنجم این شکاف علنی شد و نهادهای زیر نظر جمهوری اسلامی ازجمله سپاه پاسداران، بهصورت علنی با کارگزاران سازندگی مخالفت کردند. خاطرات هاشمی رفسنجانی نیز اشاره به انتقادهای نزدیکان او از دخالت سپاه در انتخابات و رفتار شورای نگهبان دارد.
خاتمی؛ بازداشت کرباسچی بر خلاف صمیمیت ظاهری
بهدلیل آرا بالای خاتمی، مقابله با دولت او برای خامنه ای و نهادهای زیر نظرش در ابتدا بهآسانی ممکن نبود. ازاینرو در ابتدا همه وزرا رای آوردند، ظاهر ماجرا نیز نشان از حمایت از دولت داشت و دولت امکان اقداماتی چون برگزاری انتخابات شوراها را پیدا کرد.
خامنهای نیز در مراسم تنفیذ گفت که «بهرغم تلاش حساب شده دشمنان که با ترفندهای گوناگون میخواستند صحنه کار و سیاست را از ملت تهی کنند و میان او با نظام انقلابی و الهیاش فاصله بیندازند، صحنه انتخابات را با حضور مبارک خود، سرشار از شور و شعور و اراده و انتخاب کرد.»
بااینحال مدت کوتاهی پس از این صمیمیت ظاهری، با بازداشت شهرداران مناطق تهران و تشکیل پرونده برای «غلامحسین کرباسچی» درگیری آغاز شد. در این میان حمله به پایگاههای اجتماعی خاتمی ازجمله دانشگاهها و مطبوعات نیز از همان سال ۱۳۷۷ آغاز شد.
در سال ۱۳۷۹ نیز فشارها به اوج خود رسید و برخی این فشارها را هشداری برای خاتمی میدانستند که در دور دوم نامزد نشود.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته است که پس از تحویل سال، در جزیره کیش، پیام نوروزی خامنهای را ملاحظه میکرده و دیده که او «برای اولین بار» در پیام، نامی از رییس جمهور و دولت نیاوردند و از آنجا پیشبینی میکند که دولت با سالی سخت مواجه است.
هاشمی، سخنرانی نوروزی خامنهای در مشهد را «بسیار تند» توصیف کرده و میگوید مستقیما خاتمی را خطاب قرار داد و درباره پیام «آلبرایت» و واکنش رییسجمهور به آن گفت مساله جمهوری اسلامی با آمریکا از نوع «خصومت» است و نه «بیاعتمادی.»
در ماه های پایانی سال ۱۳۷۹، کنفرانس برلین رخ داده بود و با مانور گسترده بر روی این موضوع، توقیف روزنامهها از ابتدای سال آغاز شد. در دو سال پایانی دولت دوم خاتمی نیز هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی باوجود اعتراضهای روسای قوای مجریه و مقننه، به غیر رقابتی بودن ۱۹۰ حوزه انتخابیه شکل گرفت.
در این میان، بستن باند فرودگاه امام در سال ۱۳۸۳ یک شبهکودتا بود. «احمد خرم»، وزیر وقت راه و ترابری، چند ماه بعد در جلسه استیضاح خود اعلام کرد که سپاه پاسداران با مستقر کردن سه لندکروزر مسلح در باند فرودگاه، مانع فرود اولین پرواز خارجی شده و یک میگ ۲۹ نیز به این هواپیما اخطار داده بود.
احمدینژاد؛ از بوسیدن دست تا خانهنشینی
بوسیدن دست علی خامنهای توسط «محمود احمدینژاد»، ترسیم کننده فضای تنفیذ او بود. رهبر جمهوری اسلامی نیز در مراسم انتخابات نهم، جلوهای از اعتصام ملت ایران به حبلالله خواند.
دوره حمایت خامنهای از احمدینژاد نسبت به دولتهای قبل طولانی مدتتر بود و حتی در انتخابات سال ۱۳۸۸ به «محمد باقر قالیباف» اجازه داده نشد تا در مقابل او نامزد شود. بااینحال از همان روزهای دوره دوم، با مخالفت با معاون اولی «مشایی»، درگیری آغاز شد. تنشها ادامه یافت و اوج آن خانه نشینی ۱۱ روزه احمدینژاد در اعتراض به مخالفت خامنهای با استیضاح وزیر اطلاعات بود.
دو سال پایانی احمدینژاد نیز درگیری گسترده با نهادهای زیرنظر خامنهای از، جمله سپاه پاسداران و قوهقضاییه بود. موضوع بازداشت مدیر مسوول روزنامه «ایران» و درخواست احمدینژاد برای بازدید از زندان اوین در سال ۱۳۹۱، ازجمله این درگیریها بود. احمدینژاد همچنین تهدید کرد که به بازداشت احتمالی «بقایی» و مشایی واکنش جدی نشان خواهد داد.
بااینحال خامنه ای در سخنرانی در پایان دولت احمدینژاد، باوجود همه درگیریها در سالهای پایانی گفته بود: «همه فهمیدند که رییسجمهوری محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه دورههای دیگر بود و هست. این نقطه برجستهای است که نباید این را نادیده گرفت.»
روحانی؛ بدرقه با تاخیر
خامنهای در ابتدای کار مجوز مذاکرات اتمی را به دولت روحانی داد و برجام بهعنوان دستاورد جدی دولت شکل گرفت. بااینحال او از قبول مسوولیت برجام شانه خالی کرد و بارها به این توافق حمله کرد.
یکی دیگر از تابوشکنیهای روحانی، گفتوگو تلفنی با «باراک اوباما» بود که خامنهای بهدلیل ماحصل روابط با دولت، واکنش شدیدی به آن نشان نداد؛ اما بههرحال بهصورت عمومی از آن انتقاد کرد و گفت: «ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت میکنیم و به تلاش دیپلماسی اهمیت میدهیم، البته برخی [اتفاقات] که در سفر نیویورک پیش آمد، بهنظر ما بهجا نبود.»
از همان روزهای اول دوره دوم ریاستجمهوری روحانی نیز، تنشهای او با خامنهای شدید شد و خبر نشست این دو، درز کرد. براساس روایتها، خامنهای از سخنان روحانی در جریان مناظرهها انتقاد کرده بود و روحانی گفته بود که گویا «شما از انتخاب من راضی نیستید.»
همچنین حملات نهادهای زیرنظر خامنهای شدت گرفت و در این میان، پرونده «حسین فریدون»، برادر او بهصورت جدی پیگیری شد. جلسه خداحافظی خامنهای با دولت روحانی را نیز میتوان سردترین جلسات با دولتها دانست.
رهبر جمهوری اسلامی در ماههای پایان دولت روحانی اجازه نداد مذاکرات احیای «برجام» به نتیجه برسند، تا این دولت بدون به دست آوردن هیچ امتیازی، به کار خود پایان دهد.
رهبر جمهوری اسلامی با رییسجمهوری و اعضای دولت عکس یادگاری نگرفت و طبق روال همیشگی، قرآن به اعضای هیات دولت نداد. کوتاه بودن مدتزمان سخنان خامنهای (۱۷ دقیقه) را هم، به دلخوری او نسبت داده شد.
رهبر جمهوری اسلامی دولت حسن روحانی را با تحقیر بدرقه کرد و حتی در جلسه پایانی با اعضای دولت نیز دست از نکوهش آنها برنداشت. رفتار او با دولت روحانی در نشست آخر، نامهربانهتر از رفتارش با دولت محمود احمدینژاد و حتی دولت محمد خاتمی بود.
رئیسی؛ علنی نشدن درگیری
حمایت تمامقد از رئیسی و حذف همه رقبا برای یکدست شدن حاکمیت، باعث شد که روابط رهبر و رییسجمهور گرم بماند و تنشهای احتمالی نیز علنی نشود. هرچند که در این میان مطرح شدن نام رئیسی بهعنوان یکی از گزینههای جانشینی باعث شده بود که درگیریهای پشت پرده شدیدی در جریان باشد.
کوتاه بودن عمر رئیسی نیز باعث شد که این درگیریها چندان به فضای عمومی کشیده نشود. در این میان اما روابط پزشکیان و خامنهای بهدلایل مختلفی ازجمله روحیات پزشکیان، عقبنشینی اصلاحطلبان در برخی حوزهها و موضوعاتی چون درگیری در منطقه، ممکن است کمتر به تنش کشیده شود.
بااینحال درگیری ذاتی نهاد رهبری و ریاستجمهوری بر سر اختیارات، وضعیت اقتصادی و ترکش های پنهانی مربوط به موضوع جانشینی ممکن است این تنشها را تشدید کند.
نقل از سایت ایران وایر