ـ این که ارتش اسرائیل ادعا می کند گروگانها را حماس کشته است، احساسات عمومی را برانگیخته است. این جوشش احساسات در نهایت باید به اتخاذ یک تصمیم منجر شود. آیا یکی از تاریک ترین فصلهای تاریخ اسرائیل به پایان می رسد یا این که ما اجازه می دهیم توسط نتانیاهو و متحدان راست افراطی او به ورطه ای هولناک کشیده شویم؟
این سؤالی است که “راویت هیشت” امروز در نشریۀ هاارتص، آن را با خوانندگان نشریه بویژه شرکت کنندگان در جنبش اعتراضی گسترده و سراسری اسرائیل در میان می گذارد.
طی هفته های اولیه، پس از هفتم اکتبر، برای مدتی، نخست وزیر اسرائیل در شوک فرو رفته بود و طبق معمول، با یک سری واکنشهای از هم گسیخته این بهت زدگی را بروز می داد.
در آن زمان، نتایج نظرسنجیها، به غیر از عواقب شخصی، به دلیل مسئولیت او در ایجاد یک فاجعۀ غیرقابل وصف، سقوط شدید جایگاه نتانیاهو و لیکود را نشان می داد. جایگاه این حزب در کنست آنچنان پائین آمده بود که از زمان دوران وحشیگری نتانیاهو به عنوان وزیر دارایی در دولت آریل شارون سابقه نداشت.
پس از ۷ اکتبر، فعالان دست راستی، و به ویژه فعالان لیکود، با تحقیر بیسابقه ای علیه نتانیاهو صحبت کردند. وزرای دولت که به دلیل خشم عمومی از حضور در انظار عمومی هراس داشتند، علیه نتانیاهو با لحنی تند صحبت می کردند (البته همیشه با کنایه و بدون ذکر نام). حامیان دولت احساس گناه می کردند از این که سیاست آنها اسرائیل را به تاریکترین روز خود کشانده است. می گفتند «شرم آوراست که حامی بی بی باشم.»
از آن زمان تاکنون خونهای زیادی ریخته شده است و نتانیاهو نه تنها موفق شده است کنترل لیکود، بلکه اعتماد راست ایدئولوژیک را هم دوباره به دست آورد. در ضمن، او توانسته خود را به عنوان صدای واقعی آنها و بعنوان اهریمنی مجسم، بشکلی گسترده در جهان معرفی کند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، و تشکیلات دفاعی اسرائیل، و حتی خانواده های گروگانها، همگی، با هدف تبرئۀ دولت و رئیس آن از هرگونه مسئولیت در قبال بدتر شدن اوضاع، به مثابۀ دشمن، سپر بلا، هدف کینه و کیسه های مشت زنی تلقی شده اند .
گفتمان بی بی منش، با انگ خیانت زدن و افترا علیه اعتراضات ضددولتی، دوباره از پستو بیرون پریده است تا عناصری مانند وزیر دادگستری “یاریو لوین” را قادر سازد بی هیچ شرمی، احساس راحتی کنند و آزار و اذیت جامعۀ اسرائیل را از سر بگیرند.
با انتشار خبر اخیر اعدام شش گروگان، و آشکار شدن دروغهای نخست وزیر مبنی بر این که «زمان برای دستیابی به نتایج بهتر در مذاکرات وجود دارد» و این که «گروگانها رنج می برند، نه این که دارند می میرند»، کارزار بازسازی کاریزمای نتانیاهو با مشکلات جدی مواجه شده است.
این لحظه ای بود که کاخ انکار جناح راست، که ابتدا اصرار داشت «فقط فشار نظامی گروگانها را به خانه باز می گرداند» و بر همین اساس کنترل موقت کریدور فیلادلفی را به سنگ بنای امنیت اسرائیل تبدیل کرد، در مواجهه با یک واقعیت بی نظیر فرو ریخت.
در اینجا ضرورت دارد چند بازۀ زمانی را یادآوری کنیم: از ماه مه، پیشنهادی برای معاملۀ منسوب به نتانیاهو، که بایدن آن را علنی کرد، روی میز قرار دارد. ظاهراً بایدن با این کار می خواست فردی را که به او اعتماد نداشت، به زاویه بکشاند و او را وادارد که به قولش عمل کند.
پس از آن که حماس در ماه ژوئیه با این پیشنهاد موافقت کرد، نتانیاهو موانع جدیدی را در قالب کریدورهای فیلادلفی و نتزاریم مطرح کرد. او در نهایت در مورد نتزاریم ساکت شد، اما تمام وزن خود را پشت حفظ محور فیلادلفی گذاشت و ادعا کرد که حالا فرصت برای ادامۀ مذاکره فراهم است. پاسخ به این ادعا روز یکشنبه بصورت کیسه های ششگانۀ جنازه های گروگانها نازل شد.
دلایل نظامی قوی برای حفظ فیلادلفی توسط اسرائیل وجود دارد مثل نقش مهم این گذرگاه در ایجاد هیولای حماس. بنابراین خطر بزرگی برای امنیت اسرائیلی ها وجود دارد. این نقطۀ استراتژیک برای سالهای آینده مشکلی بزرگ برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد. اما اصرار بر ادامۀ این حضور در حال حاضر، نه تنها یک مانور اشتباه، بدبینانه و بیرحمانه از سوی نخست وزیر است، بلکه یک اشتباه استراتژیک فاحش است.
اکنون، در زمانی که اسرائیل به دلیل شکست اخلاقی از سوی رهبری آن در داخل کشور دچار از هم گسیختگی شده است، یحیی سینوار ممکن است بار دیگر شرایط حماس را در مذاکرات سخت تر کند. لاجرم نتانیاهو، طبق معمول، حاصلی بدتر از آنچه می توانست کسب کند، به چنگ خواهد آورد. اما این بار هزینه به طرز غیرقابل وصفی بالا است.
حماس زمانی که نوزادان و کودکان خردسال را در رختخواب هایشان، جوانانی را که طراوت خود را در یک مهمانی جشن می گرفتند، زنان و افراد مسن درمانده را در یک حملۀ جنایتکارانه به زندگی، سلاخی کرد باور نداشت نتانیاهو اینگونه پاسخ دهد. اما دولت اسرائیل فراتر از همه، آگاهانه و هدفمند برای قربانی کردن جان گروگانها تصمیم گرفته است.
این یک انتخاب شوم، سیاه و دلهره آور است، انتخابی که نباید بر اساس محاسبات سیاسی صورت بگیرد، بلکه اساس آن باید بر تقدس زندگی و همبستگی اساسی بین انسانها باشد. این همچنین در تضاد با دیدگاه های تعداد زیادی از افراد در خود دولت است که در سکوت بزدلانه و جنایتکارانۀ خود با کسانی که این احساسات غیراخلاقی و غیریهودی را رهبری می کنند، یعنی “بتس لئیل”، “اسموتریچ” و “ایتامار بن گوئیر”، همکاری کرده اند و در واقع با آنها همدست شده اند.
افکار عمومی مرجعی است تعیین کننده. آیا یکی از تاریک ترین فصلهای تاریخ اسرائیل با رها شدن اسرائیلی ها از طرف رهبرانشان و با دلشکسته شدن خانواده های گروگانها، بالاخره به پایان خواهد رسید؟ آیا صدای عقل و انصاف، عاری از وابستگی سیاسی یا وفاداریهای قبیله ای، پیروز خواهد شد و منجر به نجات کسانی می شود که می توانند نجات یابند و به خانه بازگردانده شوند؟
این سخنی دلگرم کننده است که بدانید که «آرنون بار دیوید» و فدراسیون کارگری هیستادروت تصمیم گرفته اند به اعتراضات بپیوندند و کشور را با یک اعتصاب عمومی و سراسری تعطیل کنند. این خود فشارسنج خوبی است برای روحیۀ عمومی غالب. این کار نه تنها یک مبارزۀ پشت جبهه ای برای نجات جان گروگانهاست، بلکه تصویر دیگری است از این که اسرائیل می تواند از خود و ارزشی که برای زندگی انسانها قائل است، نشان دهد.
Hostages’ Execution Should Be a Moment of Reckoning for Netanyahu’s Supporters – Israel News – Haaretz.com