back to top
خانهدیدگاه هاپاسخی به فتوای ادیب برومند

پاسخی به فتوای ادیب برومند

kordestani houshang 22012014 ١٣٩٣/٠٩/١١- هوشنگ کردستانی: دیرینه دوست ارجمند،جناب عبدالعلی ادیب برومند،
 
تاکنون به دو جهت از انتشار نگرانى هاى معترضانه اى که به برخی از موضع گیری های شورای مرکزی جبهه ملی داشته ام، خودداری کرده ام.
 
یکى، به خاطر پیامی که دوستان به هنگام تجدید فعالیت جبهه ملی پس از فتوای خمینی فرستادند، که حاکی از آن بود که موضع گیری ها و مصاحبه هایم در خارج می تواند برای جبهه ملى داخل مشکل آفرین باشد. دیگر، آنکه نمى خواستم تضاد یا تقابلى در موضع گیری هاى جبهه ملى خارج و داخل ظاهر گردد و مانع انسجام نیروهاى ملى شود. ولى اکنون که جنابعالى با انتشار اعلامیه ها و اعلام مواضع ساختارشکن از یک سو از ملیون خارج کشور تبرى جسته اید، و از سوى دیگر در جایگاه رهبرى و ریاست شوراى مرکزى جبهه ملى داخل کشور به جاى آنکه موجب اتحاد و همبستگى باشید، عملاً عامل انشعاب و تفرّق نیروهاى ملى گشته اید، ضرورى مى بینم مصلحت اندیشى پیشین را کنار نهم، و توجۀ جنابعالى را به نکات زیر جلب کنم:
 
عجیب است که جنابعالی نیز مانند برخی از آخوندها که فتواى خودى و غیر خودى صادر می کنند، فتوا داده اید کسی که داراى عقائد مذهبى شیعى و اسلامى نباشد، نمى تواند در جبهۀ ملى جا داشته باشد، و ایرانیت بدون اسلامیت، مقبول جبهه ملى ایران نیست!
 
شما به خوبی آگاهید که جبهه ملی از بدو تأسیس تاکنون دارای دو بُعدِ سازمانی و آرمانی بوده است. بُعد سازمانی جبهه، مجموعه قدرت محدود تشکیلاتی سازمان ها و احزاب و اتحادیه های صنفی وابسته به آن را در بر مى گیرد، و بُعد آرمانى جبهه، منشاء قدرتى فراگیر و برتر مى شود، چنانکه همین بُعد أرمانی است که بارها در تاریخ معاصرایران قدرت واقعی خود را نشان داده است، تظاهرات گستردۀ سی ام تیر ماه ۱۳۳۱ در تهران و شهرستان ها، حضور میلیونی مردم در احمد آباد پس از انقلاب، و نیز مخالفت گستردۀ مردم در ۲۵ خرداد سال ۱۳۶۰ با جنایت های سردمداران استبداد مذهبی جمهوری اسلامی و ابراز نظر به عدم حقانیت قانونی و نداشتن پایگاه مردمیش که منجر به فتواى شتاب زدۀ خمینى شد و ملی ها و مصدقی ها را مرتد نامید، همه از مقولۀ تبلور عملى قدرت آرمانى جبهه ملى و توانایى فراگیر آن بود.
 
شگفتا! شما به جاى آنکه به ابراز مخالفت با کسانی بپردازید که مذهب تشیع را آلت دست و وسیلۀ رسیدن به قدرت و سرکوب مردم و از میان بردن آزادی‌ها کرده اند، و با چپاول منابع قدرت و ثروت، على رغم سردادن شعار تو خالى نه شرقی، نه غربی، مراتب خدمتگزاری عملى خود به قدرت های خارجى را نشان مى دهند، در پى آنید که با اعلام مواضعى که از ضعف ناشى مى شود، جبهه ملى ایران را از قدرت فراگیر آرمانى اش که ناشى از طیف وسیع ایران دوستان فارق از مذهب و مشرب دینى مشخص است، ساقط کنید.
 
در پایان بیانیۀ خود به سخن مصدق استناد کرده اید که گفته است «من ایرانی مسلمانم و علیه هر چه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند، تا زنده هستم مبارزه می کنم.» آیا این سخن به معنى آن است که ایرانى مشروطه خواهى همچون یپرم خان ارمنی مذهب، ایرانی و ملى گرا نیست؟ و ایرانیان غیر مسلمان و ناباوران مذهب شیعه، نمى توانند، ایران خواه و ایران دوست باشند؟ و در طیف وسیع طرفداران و هواخواهان جبهه ملى ایران قرار گیرند؟
 
آقای عبدالعلى برومند،
شعار بنیادین جبهه ملى، استقرار حاکمیت ملى است، و نه تحمیل عقائد مذهبى. شما که عمرى در پى استقرار حاکمیت ملى بوده اید، چه لزومی دارد که در سن بالای نود سالگی، خود را همچنان رئیس هیئت رهبری جبهه ملی بدانید، و به اعلام مواضعى مغایر با هدف های واقعى جبهه ملى تن در دهید، و بعد به فاصلۀ چند روز اعلام موضع خود را شتاب آمیز و تحمیلى قلم داد کنید و در صدد رفع و رجوع برآیید؟ چرا از شورا کناره گیری نمی کنید تا تن به تحمیل و اجبار ندهید و جوان ترها بتوانند منشاء خدمتى در خور آرمان هاى ملى شوند؟ عرصۀ عملى کار سیاسى با دنیاى تخیلى شعر و شاعرى یکى نیست که بتوان گفت “خدمت از دست نیاید گنهى باید کرد”. اینجا سرنوشت افراد و آحاد ملتى مطرح است که طالب آزادى و سربلندى است. چه لزومى دارد پیرامون مسائلی اظهار نظر کنید که به شیوۀ مبارزاتی و سیاسی جبهه ملی به عنوان کانون ملی گرایان ایرانی ارتباط ندارد، و خود را در حد روزنامه نگارانی قرار دهید که در جهت خلاف منافع ملی قلم می زنند و بدین شکل نه تنها آبروی ده ها سالۀ جبهه ملی، بلکه آبروی خود و خاندان گرامی تان را به باد دهید!
 
در پایان در جایگاه هموند پیشین شورای مرکزی جبهه ملی، و به عنوان کسى که از سیزده سالگی پیرو آرمان های جبهه ملی و جهان بینی ملی گرایانۀ حزب ملت ایران بوده ام، اعلام می کنم:
 
هدف جبهه ملی از آغاز تأسیس تاکنون، تحقق آزادی های فردی و اجتماعی و مذهبی، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، و استقرار مردم سالاری، عدالت اجتماعی، و حاکمیت قانون ناشی از ارادۀ ملت، بوده است. از اینرو هیچ نظام استبدادیِ آزادی ستیز، اعم از مذهبی و سلطنتی و انواع دیگر، نمی تواند مورد پذیرش جبهه ملی، این نماد ملی گرایی ایرانیان باشد.
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید