این روزها «مساله زنگزور» و تغییراتی که ناشی از آن به وجود خواهد آمد، به موضوع روز رسانه ها تبدیل شده است. این موضوع به حدی برای ایران اهمیت دارد که اجرایی شدن آن به سبب قطع مرز ایران و ارمنستان و ضربهای که به منزلت و مزیت ژئوپلیتیکی کشور وارد میشود، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است.
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
با توجه به تمایل غرب مبنی بر جلوگیری از نفوذ روسیه در قفقاز، چرا غربیها تمایلی به همراهی با ایران در این حوزه ندارند؟
آمریکا و غرب به خاطر موقعیت قفقاز جنوبی و دسترسی به آن از امکانات زیادی برای مداخله فعال در این منطقه برخوردار نیستند. با این حال آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی قویا از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ارمنستان حمایت کرده و حتی فرانسه از امکان کمک تسلیحاتی به ارمنستان سخن گفته است. همچنین کشورهای غربی نظر مثبتی در مورد کریدور زنگزور ابراز نکردهاند، اما اگر چه با فراهم شدن فرصت جدیدی برای روسیه در منطقه موافق نیستند، بعید به نظر میرسد که قادر و مایل به انجام اقدام تعیینکنندهای در ارتباط با کریدور زنگزور باشند. یکی از ایدههایی که در این رابطه مطرح است این است که باتوجه به سرخوردگی ارمنستان از روسیه در جنگ 44 ماهه با آذربایجان و تمایل ایروان برای نزدیکی به غرب طی 4-3 سال گذشته، ارمنستان بتواند از کمک آمریکا و اروپا برای حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خود بهرهمند شود. باکو نیز در مقاطعی به امکانپذیر بودن احداث کریدور زنگزورد بدون نقض حاکمیت ارمنستان اشاره کرده است. با این حال، با توجه به میل فزاینده روسیه به استفاده از راههای ارتباطی مطمئن در قفقاز جنوبی بعد مشکل ارتباطی با غرب از طریق اوکراین از یک سو و میل وافر مسکو بر تداوم حضور و کنترل خود در استان سیونیک ارمنستان از سوی دیگر ممکن است این احتمال کاهش یافته باشد. یکی از مشکلاتی که بر سر راه حضور بیشتر روسیه در قفقاز جنوبی و استفاده از راههای تجاری و لولههای نفت و گاز از مسیر زنگزور مطرح بود، رقابت روسیه و ترکیه در این منطقه بود. طی دوره اخیر شواهدی وجود دارد که ترکیه با توجه به سرمایهگذاریهایی که برای تبدیل شدن به یک هاب انرژی عظیم بین شرق و غرب انجام داده و روسیه به خاطر به بن بست خوردن در مسیر اوکراین، این دو کشور رقابتهای سنتی را تعدیل کرده و به همکاری در مسیر رنگزور رضایت دادهاند. به هر حال، نظر به فقدان روابط معنی دار بین ایران و غرب و خارج ماندن ایران از معادلات دیپلماتیک در قفقاز جنوبی بعید است امکانی برای هماهنگی بین تهران و غرب در این مورد وجود داشته باشد.
چرا این تصور شکل گرفته که امریکا دنبال تقابل با روسیه در قفقاز است؟
این تصور در ایران بر مبانی عینی و محکمی استوار نیست. آنچه ما تاکنون از کشورهای غربی شنیدهایم، تأکید آنها بر تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ارمنستان بوده است. طبعا در صورت پایبندی غربیها به چنین موضعی، ممکن است ارمنستان از حربه قابل توجهی برای جلوگیری از احداث کریدور زنگزور به نحوی که ناقض تمامیت ارضیاش باشد، بهرهمند شود. شاهد و قرینهای نیز وجود ندارد که غربیها با نفس احداث کریدور زنگزور مخالف باشند. اما با توجه به شرایط منطقهای و تمایل شدید باکو و آنکارا برای احداث کریدور مذکور با کمک مسکو بعید به نظر میرسد که آمریکا و غرب امکان چندانی برای جلوگیری از این کار داشته باشند. کما اینکه در جریان تجاوز روسیه به گرجستان در 2008 غربیها جز محکومیت دیپلماتیک و برخی همکاریهای نظامی نمادین کار دیگر انجام ندادند. بعلاوه، با توجه به گرایش غربگرایانه ارمنستان طی چند سال گذشته از یک سو و اینکه تنها مشکل ارمنستان جلوگیری از نقض تمامیت ارضیاش است، این احتمال وجود دارد که ارمنستان از کمک غرب برای رسیدن به یک فرمول جادویی به نحوی که کریدور زنگزور احداث شود اما حاکمیت ارمنستان به نحو شدیدی نقض نشود، برخوردار شود.
ایران تا چه حد میتواند برای غربیها جاذبه در قفقاز ایجاد کند تا پای غربرا به این بازی باز کند؟ اساساً چنین اتفاقی به فرض به نفع ایران است؟
این فرضی است ذهنی که مابهازای خارجی چندانی ندارد. تکلیف رابطه ایران و آمریکا معلوم است. رابطه ما با اروپا نیز بعد از جنگ اوکراین در سراشیب بوده است. لذا در موقعیتی هستیم که اولاً مقامات ما مایل نیستند غرب را تشویق به حضور در قفقاز برای مقابله با کشوری کنند که صحبت از وجود رابطه استراتژیک با آن میکنند.
ثانیاً ما حربهای برای تحت تأثیر قرار دادن آمریکا و اروپا برای این منظور نداریم. با این حال غرب محتمل است که در ادامه تصمیم بگیرد از حاکمیت و تمامیت ارضی ارمنستان حمایت کند و به ارمنستان به لحاظ دیپلماتیک برای جلوگیری از احداث کریدور زنگزور به نحوی که حاکمیت ملیاش را نقض کند، کمک کند.
در این بازه زمانی راهکار ایران برای بازی میان شرق و غرب در صحنه زنگزور چیست؟
مشکل ایران محدود به کریدور زنگزور نیست. ویژگی این کریدور تنها وجه ژئوپلیتیک خاص آن است که خطر قطع مرز زمینی ایران و ارمنستان را پیش آورده است. از این وجه خاص که بگذریم، این کریدور نیز بخشی از یک مشکل عام ایران در قبال مسیر کریدورهای تجاری و لولههای نفت و گاز و راه عبور و مرور هواپیماها است. طی یکی دو دهه گذشته تحریم از یک سو و عدم امکان ایجاد تأسیسات زیربنایی در قلمرو ایران که آن نیز عمدتاً ریشه در مشکل تحریم دارد، موجب شده است که سرزمین ایران به عنوان مسیر عبور مد نظر کشورهای منطقه و خارج از منطقه نباشد. این در حالی است که قلمرو ایران از به صرفهترین و کوتاهترین راهها برای کریدورها زمینی و لولههای نفت و گاز و مسیرهای هوایی است. به عنوان مثال، عمدتاً به خاطر مشکل تحریم و دیگر مشکلها، ایران نتوانسته است تأسیسات زیربنایی برای کریدور شمال-جنوب را که 24 سال پیش بین ایران و هند و روسیه توافق شد، تکمیل کند. در این قضیه زنگزور اکنون روسیه و ترکیه در حال تفاهم بین خود و با دیگر کشورهای کوچک منطقه هستند که در صورت به نتیجه رسیدن آن و صرفنظر از اینکه مرز ایران با ارمنستان قطع شود یا نشود، شبکهای اوراسیایی از کریدورهای تجاری و لولههای نفت و گاز شامل شبکه حمل و نقل خزر (ترانس خزر) و کریدورهای شرقی – غربی و شمالی جنوبی شکل میگیرد که ایران نقشی در آن نخواهد داشت.
به نظر شما چرا روسیه از برگ زنگزور علیه ایران استفاده کرد؟ آیا این موضوع فقط به مسدودی ارتباط مواصلاتی مسکو با اروپا مربوط است یا ناشی از نگرانی از نزدیکی احتمالی تهران به غرب هم هست؟
با این فرمول که “روسیه از برگ زنگزور علیه ایران استفاده میکند” موافق نیستم. ضمن اینکه موافق نیستم که این قضیه ربطی به نزدیکی احتمالی ایران و غرب داشته باشد، چرا که هیچ نشانهای از چنین نزدیکی وجود ندارد. مسأله تنها این است که روسیه بطور طبیعی در پی حفظ و تأمین منافع خودش است. بسته شدن تدریجی راههای ارتباط روسیه با غرب از طریق اوکراین مسکو را به فکر راههای جایگزین انداخته است. همین. و حالا بر حسب اتفاق این منافع روسیه با منافع ایران در تقابل قرار گرفته است. همانطور منافع چین و روسیه در دسترسی به منابع طبیعی و بازارهای مالی کشورهای جنوبی خلیج فارس موجب شد تا چین و روسیه از موضع امارات در مورد سه جزیره ایرانی حمایت کنند، در این مورد نیز روسیه طبعا منافع خود را مبنا قرار داده نه ضدیت با منابع ایران را. حداقل این دو موضعگیری نشان داد که نه تنها همسویی استراتژیک بین ایران و روسیه وجود ندارد، بلکه برعکس رقابت استراتژیک وجود دارد و روسیه همیشه در پی بستن راه ایران برای بهرهبرداری از منابع نفت و گاز و صدور نفت و گاز به اروپا بوده است.
اساساً رابطه ایران و روسیه در دوره پزشکیان را چطور تصور میکنید؟
از دولت آقای پزشکیان هنوز هیچ نشانهای که حاکی از تمایل به ایجاد تحولی در سیاست خارجی باشد، ندیدهایم. برعکس هر آنچه که از مقامات این دولت شنیدهایم، حاکی از تداوم سیاست خارجی دولت سیزدهم بوده است.
برخی میگویند اخبار مربوط به پهپادهای شاهد و موشکهای بالستیک ایران از سمت مسکو درز پیدا میکند تا پلهای پشت سر ایران را خراب و تهران را شریک جرم مسکو در اوکراین معرفی کند، نظرتان در این باره چیست؟
در شرایطی که اطلاعاتی نداریم، مشکل میتوان در این مورد حدس و گمان زد. ضمن اینکه درز دادن این خبرها اهمیت ثانویه دارد. اگر موشکی از ایران تحویل روسیه شده باشد، در صورت استفاده از آن در اوکراین مشخص خواهد شد و در چنین صورتی قطعاً رابطه با اروپا و آمریکا بیش از پیش تخریب خواهد شد.
منبع: انتخاب