back to top
خانه-اخبار روزچرا حکومت ایران استادان منتقد و دگراندیش را تحمل نمی‌کند؟

چرا حکومت ایران استادان منتقد و دگراندیش را تحمل نمی‌کند؟

با آغاز کار دولت مسعود پزشکیان و انتخاب وزیر جدید علوم ، موضوع بازگشت استادانی که طی سال‌های اخیر و به ویژه پس از اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» از دانشگاه‌ها اخراج شدند، مطرح شد.

مسعود پزشکیان در نخستین مصاحبه مطبوعاتی‌اش با رسانه‌ها باردیگر از بازگشت دانشجویان و استادان اخراجی به دانشگاه‌ها حمایت کرد و در عین حال تاکید کرد که منظور او از بازگشت دانشگاهیان، به معنی این نیست که افراد «توطئه‌گر» هم برگردند و این افراد را باید «به قوه قضاییه بسپاریم که محاکمه کنند».

علی شریفی زارچی، عضو هیات‌علمی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه شریف، که به یکی از معروف‌ترین استادان اخراجی تبدیل شده بود، اعلام کرده که از سال جدید تحصیلی به کلاس‌های درس بازمی‌گردد.

اما هنوز تکلیف بسیاری از استادان اخراجی مشخص نیست و مقاومت‌هایی از سوی رسانه‌ها و شخصیت‌های تندرو یا نمایندگان مجلس در این زمینه مشاهده می‌شود.

اخراج استادان منتقد یا دگراندیش از دانشگاه‌های ایران در دوران جمهوری اسلامی سابقه‌ طولانی دارد. چرا دانشگاه‌ها همیشه موضوعی حساس برای حکومت بوده؟ آیا دولت پزشکیان اصولا می‌خواهد یا موفق می‌شود با عواملی که جایگاه استادان دانشگاه‌ را بی‌ثبات می‌کند، مقابله کند؟

از انقلاب تا انقلاب فرهنگی

اساسا تسخیر دانشگاه‌های ایران یکی از اهداف انقلابیون و رهبرشان، روح‌الله خمینی بود که منجر به رویدادهای موسوم به «انقلاب فرهنگی» شد؛ این رویدادها که در فاصله سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ به طول انجامید، به ویژه با هدف پاک‌سازی استادان صورت گرفت.

استادانی که در این فاصله از دانشگاه‌های ایران کنار گذاشته شدند، از دید حکومت نوخاسته، بخشی از حکومت پیشین یا از نظر فکری سکولار و وابسته به غرب بودند.

سعید پیوندی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه‌های فرانسه در مقاله‌ای با عنوان «استقلال دانشگاه، آزادی آکادمیک و حکومت: روایت یک قرن تنش و بی‌اعتمادی» که به بررسی وضعیت دانشگاه‌های ایران در پیش و پس از انقلاب پرداخته، نوشته است: «سقوط حکومت محمدرضا شاه نوعی امید دوباره برای استقلال دانشگاه و گسترش آزادی آکادمیک در سایه آزادی وعده داده شده توسط انقلاب را به وجود آورد.»

او می‌افزاید: «اما انقلاب فرهنگی و بستن دانشگاه‌ها با هدف “اسلامی کردن” آموزش عالی به معنی مرگ زودرس این رویای تاریخی بود.»

آقای پیوندی در این زمینه به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که سه دلیل عمده برای انقلاب فرهنگی در ایران وجود دارد: دلیل اول مربوط به «قصد سیاسی» از انجام این انقلاب فرهنگی است، زیرا دانشگاه‌ها در آن زمان به طور کامل در کنترل حکومت نبودند و تعداد زیادی از دانشجویان و استادان، با رهبری خمینی و گرایش جدید در انقلاب سازگار نبودند.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد که بر این اساس، «هدف از انقلاب فرهنگی، تصفیه گسترده سیاسی دانشگاه‌ها بود به طوری که نزدیک به ۴۰ درصد از کادر علمی دانشگاه‌ها و حدود ۲۵- ۲۶ هزار دانشجو از دانشگاه‌ها اخراج شدند» و پس از بازگشایی دانشگاه‌ها نیز گزینش‌های «ایدئولوژیک و مکتبی» برای استخدام استادان یا پذیرش دانشجویان صورت گرفت.

پیوندی تاکید می‌کند که «خوانش سیاسی» از وقایع مربوط به انقلاب فرهنگی بسیار نزدیک به واقعیت است و قوی‌ترین عاملی است که در نوشته‌های تحلیلی مربوط به این انقلاب به آن اشاره می‌شود.

او «تلاش برای استقلال دانشگاه‌ها» و «اسلامی کردن دانشگاه‌ها» را از دلایل حاشیه‌ای مطرح شده برای انقلاب فرهنگی برشمرد و افزود که رهبران جمهوری اسلامی تصور می‌کردند که اسلام برای دانشگاه‌ها به ویژه علوم انسانی دارای «پروژه» است و می‌توان بر پایه مدارس مذهبی پیش از انقلاب، دانشگاه‌ها را هم مذهبی کنند.

دانشگاه‌؛ «اولین مسئله خمینی»

یکی از استادان اخراج‌شده از دانشگاه‌های ایران که نخواست نامش فاش شود، به بی‌بی‌سی فارسی گفت که در سال‌های منتهی به انقلاب، «عمده فعالیت چپ‌ها و لیبرال‌ها در بستر فکری و اجتماعی نسل جوان شکل می‌گرفت و به صورت فیزیکی هم در دانشگاه‌ها حضور فعال داشتند.» فعالیت‌هایی که نه تنها از چشم آیت‌الله خمینی پنهان نماندند بلکه احتمالا نظر منفی او نسب به دانشگاه‌ها را شکل دادند.

او می‌گوید: «در واقع دانشگاه اولویت مسئله روح‌الله خمینی بود و او بسیار پیشتر یعنی ۱۷ سال پیش از انقلاب در ملاقاتش با علی امینی نخست‌وزیر، در دی‌ماه ۱۳۴۰ سراغ دانشگاه‌ها رفته‌ بود. او همچنان که پس از انقلاب نیز به کرات و آشکار اعلام کرد، دانشگاه را محل فساد می‌دانست و می‌گفت: “اولین مسئله دانشگاه‌هاست.”»

این استاد اخراجی همچون آقای پیوندی بر انگیزه‌های سیاسی انقلاب فرهنگی تاکید کرد و ادامه داد: «فرایندی که با شعار “نه شرقی و نه غربی” پا گرفت، در اولین رویارویی اجتماعی‌اش منجر به “پاکسازی” استادان لیبرال، چپ‌ها و مجاهدین از دانشگاه‌ها شد.»

ایده انقلاب فرهنگی از یک سخنرانی شکل گرفت و منجر به تشکیل یک ستاد، بعد دبیرخانه، شورا و در نهایت شورای عالی انقلاب فرهنگی شد.

«انقلاب فرهنگی دوم» در دوران رهبری علی خامنه‌ای

با وجود این که حکومت برخاسته از انقلاب در دوران رهبری روح‌الله خمینی تثبیت شد و بسیاری از مخالفان حکومت از عرصه سیاسی کنار گذاشته شدند، سوءظن حکومت به دانشگاه‌ها همچنان پس از رهبری او وجود داشت.

علی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور پیشین، با فاصله کمی پس از قرار گرفتن در جایگاه رهبری، بر «اسلامی‌سازی» دانشگاه‌ها تاکید کرد.

او در آذرماه ۱۳۶۹ گفت: «در دانشگاه‌ها، روش‌ها و روابط، باید صددرصد اسلامی بشود و مدیریت‌ها باید برای اسلام در دانشگاه‌ها، اصالت قایل بشوند.»

سعید پیوندی در این زمینه به بی‌بی‌سی فارسی گفت که اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها نیز انگیزه‌ای سیاسی داشت، زیرا رهبران جمهوری اسلامی بر این عقیده هستند که با اسلامی شدن دانشگاه‌ها، این نهاد آموزشی به پشتیبان حکومت تبدیل خواهد شد.

او افزود که رهبران جمهوری اسلامی در ابتدا تصور می‌کردند که برای اسلامی کردن دانشگاه‌ها، اخراج استادان یا دانشجویان دگراندیش و همچنین تغییر مواد درسی دانشگاه‌ها کافی است، اما خیلی زود متوجه شدند که چنین پروژه‌ای به این آسانی نیست.

آقای پیوندی دستور علی خامنه‌ای برای اسلامی شدن دانشگاه‌ها را به نوعی تکرار دستور «انقلاب فرهنگی» دانست و گفت که دستور اسلامی‌سازی همچون انقلاب فرهنگی، منجر به ایجاد نهادهای جدید حکومتی برای انجام این دستور شد و شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی یکی از همین نهادهاست.

آقای خامنه‌ای طی بیش از سه دهه گذشته، شدیدا پیگیر این سیاست اعلامی خود بوده و در مناسبت‌های مختلف به آن اشاره کرده است.

این در حالی است که در این مدت، دولت‌های مختلفی از جمله دولت محمد خاتمی موسوم به «دولت اصلاحات» تلاش کردند تا فضای دانشگاه‌ها را نسبتا باز کنند، اما چندان موفق نبودند.

استاد اخراج‌شده از دانشگاه‌های ایران در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی در این‌باره گفت: «تلاش آقای خاتمی برای بازکردن فضای سیاسی منجر به ایجاد فضای تشکیلاتی در دانشگاه‌ها شد اما نتیجه اجتماعی آن چیزی جز افزایش سطح ناهم‌ترازی توسعه دانشگاه و هاضمه نیروهای انقلابی نبود و سرکوب خونین دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ امری محتوم بود.»

او افزود: «در واقع اصلاح‌طلبان روی آسان‌ترین کار سرمایه‌گذاری کردند و آن تمرکز بر قشر تحصیلکرده بود. به همین دلیل گفتمان اصلاحات بیشتر از هرجای دیگر در دانشگاه‌ها تجلی پیدا کرد و این امر باعث تشدید فرایند کنترل و انقیاد در دانشگاه‌ها شد.»

این استاد اخراجی تاکید کرد که اصلاح‌طلبان به جای تمرکز بر اصلاح رویه‌ها و جابجایی در ابزارهای اعمال قدرت یا تحدید و مهارسازی فرایند کنترل و انقیاد، بر ایجاد تشکل‌های غیر دولتی و دانشجویی تمرکز کردند و به همین دلیل، در پایان کار اصلاح‌طلبان و ظهور دولت احمدی‌نژاد، رویکرد اصلاحی در سطح ماند و کنترل و انقیاد شدیدتر شد.

موج دیگری از سرکوب‌ها در دوران احمدی‌نژاد و پس از آن

همانطور که این استاد اخراج‌شده تاکید کرد، در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، موج تازه‌ای از سرکوب استادان دانشگاه آغاز شد. در این دوران، علاوه بر افزایش پدیده «ستاره‌دار» شدن دانشجویان، استادان ناهمسو به اجبار بازنشسته یا اخراج شدند و فضای دانشگاه‌ها بار دیگر بسته‌تر شد.

کنار گذاشته شدن این استادان از جمله برخی استادان دانشگاه علامه طباطبایی در همان سال آغازین ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد یعنی سال ۸۴ آغاز شد و در سال‌های بعد رنگ جدی‌تری به خود گرفت. احمدی‌نژاد در جریان مبارزات انتخاباتی خود را یک «استاد دانشگاه» معرفی کرده بود.

بر اساس برخی گزارش‌ها از در اولین سال تحصیلی دوران احمدی‌نژاد، یعنی از مهر ۱۳۸۴ تا تیرماه ۱۳۸۵، حکم بازنشستگی «حدود ۷۰ استاد دانشگاه تهران» صادر شد.

دولت آقای احمدی‌نژاد تلاش داشت در کنار اخراج استادان دانشگاه، نسل جدیدی از استادان وابسته به حکومت را جایگزین آنها کند. چنانکه در آخرین سال دولت او، وزارت علوم اعلام کرد: «از ابتدا تا انتهای فعالیت دولت دهم، حدود ۱۷ هزار نفر عضو هیات علمی جدید و دانشجوی بورسیه دوره دکتری برای استخدام در دانشگاه‌ها پذیرش شدند.»

با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۲، برخی اقدامات «ضدفساد» در دانشگاه‌ها انجام شد، مهمترین اقدام در این زمان، فاش شدن پرونده «بورسیه‌های تقلبی» بود و وزارت علوم در دوران روحانی، از لغو برخی از این بورسیه‌ها خبر داد.

در مهرماه ۱۳۹۲، روحانی در مراسم آغاز سال تحصیلی مراکز آموزش عالی کشور در دانشگاه تهران از وزارت اطلاعات خواست که به اساتید دانشگاه و دانشجویان «اعتماد کند».

او گفت: «باعث سرشکستگی یک دولت است که دانشجویش و یا استادش به خاطر بهانه‌جویی عده‌ای دم فرو بندد و نتواند اظهارنظر کند.»

اما بر اساس گزارش‌های غیررسمی، روند اخراج یا بازنشستگی اجباری استادان در دولت حسن روحانی که یک چهره «میانه‌رو» معرفی می‌شد، همچنان ادامه یافت.

آمارهای دقیق از بازنشستگی اجباری، تعلیق یا اخراج استادان با دلایل سیاسی وجود ندارد، اما گاهی در برخی جدال‌های لفظی در دورن حکومت، آمارهای قابل‌توجهی ارائه می‌شود.

به عنوان نمونه، علی شمسی‌پور، سخنگوی وزارت علوم در دوران ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی در تیرماه امسال و در میانه بحث‌ها بر سر اخراج استادان، آماری کلی را ارائه کرد و گفت: «در دولت آقای روحانی در ۳۸ دانشگاه، بیش از ۳۳۰۰ استاد دانشگاه‌های کشور اخراج، قطع همکاری، عدم تمدید قرارداد یا بازنشسته شدند.»

استاد اخراج‌شده از دانشگاه که نخواست نامش فاش شود، به بی‌بی‌سی فارسی گفت: «باید گفت فرایند کنترل و انقیاد در هیچ دوره‌ای از چهل و اندی سال گذشته تضعیف نشده بلکه در هر دوره به صورت سیستماتیک بر قدرت کنترلگری ساختاری و محتوایی آن افزوده شده است.»

او افزود: «منحصر کردن کسب پست‌های سیاسی حساس به دانشگاه‌های ویژه و زیر نظر رهبری و افزایش اختیارات بسیجیان دانشگاه‌ها برای دخالت در امورتحقیق و گزینش تا جذب و ارتقای علمی استادان همگی نشان از ناتوانی دولت‌های اصلاحات و میانه‌روها در دفاع از کیان دانشگاه یا دست‌کم در کاهش فشار بر دانشگاه‌ها دارد.»

روند اخراج استادان در دوران ابراهیم رئیسی پس از جان باختن مهسا امینی و اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» دوباره به راه افتاد و شدت بیشتری گرفت.

روزنامه اعتماد چاپ تهران در شهریور ۱۴۰۲، اسامی ۱۵۷ استاد اخراجی در دولت‌های احمدی‌نژاد، روحانی و رئیسی را منتشر کرد.

این پاکسازی‌ها در دانشگاه‌های آزاد نیز انجام شدند، به طوری که با آغاز ریاست فرهاد رهبر در دانشگاه آزاد، به نوشته روزنامه اعتماد، «قرارداد همکاری تمام استادان نیمه وقت و قرارداد یکساله ۱۶۸ استاد تمام وقت واحد علوم و تحقیقات این دانشگاه لغو شد.»

آیا وعده پزشکیان محقق می شود؟

در دوران بیش از چهل ساله جمهوری اسلامی، هر زمانی که دولت‌ها و وزارت علوم تلاش داشته‌اند فضای نسبتا امن و آزادی برای دانشگاه‌ها و به ویژه استادان دانشگاه فراهم کنند، نیروهای خارج از دولت فشار خود بر دانشگاه‌ها را افزایش داده‌اند.

شاید یکی از بارزترین نمونه‌ها در این زمینه، صدور حکم اعدام علیه یکی از استادان دگراندیش از سوی قوه قضاییه در دوران ریاست‌جمهوری خاتمی باشد.

صدور حکم اعدام برای هاشم آغاجری به اتهام توهین به پیامبر اسلام، در سال ۱۳۸۱ موجی از اعتراضات گسترده را به دنبال داشت.

اکنون به نظر می‌رسد تقابل وعده‌های مسعود پزشکیان و وزیر علوم دولت او با خواسته بخش‌های تندرو حکومت که با باز کردن فضای دانشگاه‌ها مخالفت می‌کنند، می‌تواند در نهایت منجر به ایجاد فضایی دوگانه شبیه دوران اصلاحات شود.

روزنامه تندرو کیهان چاپ تهران در واکنش به احتمال بازگشت استادان اخراجی در دولت پزشکیان نوشته است: «بازگرداندن کسانی که اخراج آنها مطابق قانون بوده است یک اقدام غیرقانونی است.»

ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس بازگشت استادان اخراجی را یک «رفتار شیطانی» خواند و گفت: «متاسفانه جناحی که دولت حضور دارد در یک روند سیاسی به دنبال جذب دوباره افراد همفکر خود در دانشگاه‌ها هستند و این در حقیقت یک رفتار شیطانی محسوب می‌شود.»

او بدون نام بردن از فرد خاصی افزود: «کسانی که محکومیت قضایی دارند امکان بازگشت به دانشگاه را نخواهند داشت حتی اگر رئیس‌جمهور بخواهد.»

سعید پیوندی در پاسخ به این که آیا چنین تلاش‌هایی برای محدود نگاه داشتن دانشگاه‌ها موفق خواهد بود یا نه، به بی‌بی‌سی فارسی گفت که اساسا تلاش حکومت برای انقلاب فرهنگی یا اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها ناکام بوده و اکنون برخی از کسانی که خود دخیل در امر انقلاب فرهنگی بوده‌اند، به منتقدان آن تبدیل شده‌اند.

استاد اخراج‌شده از دانشگاه به بی‌بی‌سی فارسی نیز درباره تلاش پزشکیان برای بازگرداندن استادان اخراجی گفت: «به باور من، آقای پزشکیان در بهترین حالت می‌تواند بخشی از استادان را در یک شوی تبلیغاتی و با اهداف خاص از جمله ایجاد فضای به اصطلاح خود او وفاق ملی به دانشگاه بازگرداند و از این گذر برای مدتی محدود موجی سیاسی به نفع جریان وفاق ایجاد کند.»

او با اشاره به این که «دانشگاه مرکز تجمع تمام صداهای مخالف یا متنوع» است، افزود که «مرکزیت قدرت انقلابی مخالف تکثر صداها و گروه‌های سیاسی» است و «بنابراین مادامی که دانشگاه منبع الهام اندیشه‌ورزی و آزادی باشد، فرایند انقلابیگری در عرصه دانشگاهی نه تنها ادامه خواهد یافت بلکه شدیدتر و افراطی‌تر خواهد شد.»

منبع: بی بی سی

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید