«انتخاب عباس عراقچی بهعنوان وزیر خارجه، امید احیای مذاکرات را افزایش داده است. به گزارش مرکز استیمسون بهدلیل برخی موانع، احتمالا این مذاکرات صرفا درخصوص مساله هستهای نیست، اما فقط بین ایران و آمریکا خواهد بود و محل آن نیز عمان یا قطر است.»
دنیای اقتصاد: بازگشت دیپلماتهای کهنهکار که بر سر توافق هستهای ۲۰۱۵ مذاکره کردند به دولت ایران، به خوشبینی محتاطانهای منجر شده مبنی بر اینکه میتوان از طریق گفتوگوهای جدید با برنامه هستهای ایران روبه رو شد. با این حال، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بعید است احیا شود، ولی محتملترین پیکربندی برای گفتوگوهای دوجانبه یعنی بین ایالات متحده و ایران به جای گفتوگوهای چند دولتی خواهد بود.
مرکز استیمسون در گزارشی نوشت: آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران در ششم شهریور ۱۴۰۳ در اولین دیدار مسعود پزشکیان، رئیسجمهور و دولت چهاردهم، در نکتهای با تاکید بر اینکه به دشمن نباید امید بست و منتظر آن ماند، گفتند: «این واقعیت در سخنان رئیسجمهور و اظهارات چند روز قبل وزیر امور خارجه نیز وجود داشت؛ البته این منافاتی ندارد که در جایی با دشمن تعامل کنیم بلکه مساله این است که نباید به او امید بست و اعتماد کرد.» همچنین ایشان نهراسیدن از موانع را مورد تاکید قرار دادند و با اشاره به این واقعیت که هیچ برنامه و کاری بیمانع نیست، افزودند: «گزینه اول بعضیها در برخورد با موانع، عقبنشینی است اما این رویکرد خطاست و باید از مانع عبور کرد یا آن را دور زد و البته بعد از انجام همه کارها، گاهی یک عقبنشینی تاکتیکی هم ممکن است لازم باشد اما نباید به محض برخورد با مانع از حرف و رای خود عقبنشینی کرد.»
پیش از این، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جدید، معاون سابق وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده اصلی برجام، در مصاحبه با یک خبرگزاری آلمانی گفته بود که احیای توافق اولیه «امکانپذیر نیست.» وی بر تغییرات چشمانداز بینالمللی به دلیل جنگهای اوکراین و غزه تاکید کرد که این مسائل، دیدگاههای امنیتی اتحادیه اروپا، روسیه، چین و ایالات متحده را تغییر داده است. عراقچی همچنین خاطرنشان کرد: با توجه به مفاد غروب آفتاب در برجام، «برخی مفاد متنی باید تغییر کند که فرآیندی چالش برانگیز است.»
پزشکیان که قرار است امروز برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک برود، در جریان مبارزات انتخاباتی خود و پس از انتخابش، قول داد به امید رفع تحریمهای اقتصادی خردکنندهای که پس از دولت ترامپ مجددا توسط آمریکا اعمال شده بود، تعاملات خود را با غرب از سر بگیرد.
دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور یکجانبه از برجام خارج شد. مذاکرات برای بازگرداندن توافق پس از جایگزینی جو بایدن به جای دونالد ترامپ انجام شد، اما پس از انتخاب ابراهیم رئیسی، در سال ۲۰۲۱، این مذاکرات شکست خورد. تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ این روند و تنشها بین ایالات متحده و چین را پیچیدهتر کرد. این نشان میدهد که چارچوب اصلی مذاکرات – شامل ایران، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان – دیگر برای دستیابی به حل و فصل موضوع در مدت زمان معقول مفید نیست.
مذاکرات پشت پرده بین ایالات متحده و ایران در عمان قبل از موفقیت برجام بود. استیمسون مدعی است که اظهارات اخیر رهبر ایران و عراقچی حاکی از تمایل مجدد برای شرکت در مذاکرات مستقیم با آمریکا در یک مکان منطقهای است. با این حال، برای انجام مذاکرات جدید احتمالا باید تا پس از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده منتظر ماند.
در حال حاضر، حل و فصل مناقشه غزه و جلوگیری از تشدید تنش منطقهای به عنوان مهمترین موضوع برای واشنگتن محسوب میشود. نگرانیهای مربوط به سیاستهای منطقهای ایران، نیروهای نیابتیاش و تواناییهای پهپادی و موشکی ایران نیز ممکن است بر مناقشه هستهای سایه افکند. تحریمهای جدید اعمال شده علیه شرکت هواپیمایی ملی ایران به دلیل گزارش تایید نشده تحویل موشکهای بالستیک کوتاهبرد تهران به روسیه، فضا را برای گفتوگوها تیرهتر کرده است.
در عین حال، به ادعای غربیها، ایران چنان پیشرفتهای چشمگیری در برنامه هستهای خود داشته است که به نظر میرسد در صورت تصمیم به انجام این کار، میتواند به سرعت از نقطه گریز هستهای عبور کند. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، تا اواسط ماه اوت، ایران دارای ۱۶۴.۷ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا ۶۰درصد بود که برای ساخت چند بمب در صورت غنیسازی ۹۰درصد یا تسلیحات کافی است.
بعید است که ایران به سطوح تعیین شده در برجام – حداکثر ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با خلوص کمتر از ۵ درصد، بازگردد. چارچوب مذاکرات جدید در مورد تسلیحات، به جای غنی سازی، ممکن است یک گفتوگوی موفقتر را تسهیل کند. موضوع کلیدی دیگر برای مذاکرات جدید، نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
ایران علاوه بر غنیسازی بسیار فراتر از محدودیتهای تعیینشده در برجام، همکاریهای خود را با آژانس در زمینه بازرسی و نظارتها نیز کاهش داده است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار «شفافیت بیشتر از سوی ایران» و همچنین «اصلاحات و بهروزرسانیهای مهم» در روابط ایران با آژانس شده است.
گروسی افزود که امیدوار است به زودی به ایران سفر کند تا با رئیسجمهور جدید درباره این موضوعات گفتوگو کند. در دوران عراقچی، وزارت خارجه ایران احتمالا از انعطاف کافی برای انجام مذاکرات برخوردار خواهد بود، شاید حتی بیشتر از دولت حسن روحانی به عنوان یک فرد عملگرا که اغلب با مخالفان برجام درگیر بود. این واقعیت که عراقچی هم اکنون در حال بحث در مورد اصلاح برجام و آغاز مذاکرات جدید است، احتمالا نشاندهنده تایید مقامات بالاتر از جمله شورای عالی امنیت ملی است.
همچنین این احتمال وجود دارد که مذاکرات جدید به موضوعاتی فراتر از حیطه اختیارات برجام، از جمله سیاستهای منطقهای بپردازد. نیاز مبرم ایران به کاهش تحریمها، چشمانداز مذاکرات را تغییر میدهد. عراقچی در تشریح رویکرد خود به عنوان وزیر امور خارجه، تمایل ایران به شرق و روابط نزدیکتر با روسیه و چین را در اولویت قرار داده است. با این حال، دو کشور از وضعیت تحریم شده ایران سود میبرند و بعید است که مشتاق توافق جدیدی که انزوای ایران را رها کند، باشند. روابط اروپا با ایران نیز بعد از اتهاماتی که در خصوص جنگ اوکراین و همکاریهای تهران و مسکو بیان شد، خصمانهتر شده است.
بنابراین، مناسبترین گزینه ممکن است مذاکرات مستقیم با ایالات متحده باشد. انتخابات در ایالات متحده و همچنین اسرائیل، دورنمای چنین مذاکراتی را پیچیده میکند. منطقه از زمان حملات حماس به اسرائیل در هفت اکتبر گذشته که جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل را آشکار ساخته و همچنین شرکای مختلف ایرانی علیه اسرائیل و ایالات متحده را فعال کرده است، دچار آشفتگی شده است. ترور فرماندهان ایران در یک مجتمع دیپلماتیک ایران در دمشق در ماه آوریل، ایران را وادار کرد که با رگبار موشک و پهپاد علیه اسرائیل به این تجاوز پاسخ دهد، که یک پاسخ مستقیم بیسابقه بود.
در ۳۱ ژوئیه، اسرائیل در اقدامی تحریکآمیز دیگر، اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را در تهران که به تازگی در مراسم تحلیف پزشکیان شرکت کرده بود، ترور کرد. اگر ایران تهدیدات خود را مبنی بر انتقام گرفتن از اسرائیل به خاطر این ترور عملیاتی کند، قطعا دوباره اسرائیل هم پاسخ خواهد داد. چنین تشدید تنشی میتواند شانس احیای توافق هستهای را به خطر بیندازد و جناحهای ضد توافق را در ایالات متحده، اتحادیه اروپا و خاورمیانه تقویت کند. در واقع، تمرکز مذاکرات احتمالا به سمت تواناییهای پهپادی و موشکی ایران و اتحادهای منطقهای خواهد رفت. عامل دیگر نفوذ اسرائیل بر سیاست آمریکا در قبال ایران است.
هرکدام از کاندیداهای ریاست جمهوری ایالات متحده – چه کامالا هریس و چه دونالد ترامپ – در ماه نوامبر به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شود، اسرائیل احتمالا اصرار خواهد داشت که صدای خود را در مذاکرات ایالات متحده با تهران به گوش برساند. مخالفت اسرائیل با برجام در سال ۲۰۱۵ تقریبا توافق را در آن زمان به بنبست کشاند و این مساله عامل اصلی خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ بود.
با توجه به افزایش تنشها بین اسرائیل و ایران و گروههای مورد حمایت ایران، تلآویو خواستار به رسمیت شناختن منافع خود خواهد بود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی ایران بر این باورند که یکی از دلایلی که اسرائیل، هنیه را در تهران هدف قرار داد، تضعیف شانس دولت پزشکیان برای بهبود روابط با غرب بود. احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، گفت که هدف از این ترور سوق دادن ایران به مسیری رادیکالتر بود. حملات جدید پیجری اسرائیل علیه حزبالله نیز میتواند مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا را با مشکل مواجه کند.
در عین حال، افزایش انتقادها و تظاهرات برای پایان دادن به جنگ غزه در میان اسرائیلیها پس از کشته شدن شش گروگان جوان اسرائیلی میتواند اهرم فشار آمریکا بر دولت منفور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را افزایش دهد. افزایش محبوبیت کامالا هریس دموکرات در نظرسنجیها میتواند کاخ سفید را به سمت احیای مذاکرات هستهای و حتی دیگر مذاکرات با ایران تشویق کند. در واقع اگر هریس پیروز شود، دولت بایدن سه ماه فرصت دارد تا روی چنین مسائل سختی کار کند؛ با این اطمینان که هیچ پیشرفتی توسط رئیسجمهور آینده لغو نخواهد شد. قطر یا عمان محل احتمالی چنین مذاکراتی خواهند بود.