ایلنا: کارشناس مسائل منطقه گفت: ایران در حال حاضر باید تمرکز خود را بر دیپلماسی معطوف کند و از اشتباهات محاسباتی پرهیز نماید. ایران باید بهعنوان هسته اصلی محور مقاومت، ساختار خود را حفظ کند و از ایجاد هزینههای بیشتر جلوگیری کند.
محمد خواجویی کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی حمله موشکی ایران علیه اسرائیل با نام وعده صادق ۲ گفت: اقدامی که ایران علیه اسرائیل انجام داد، نشان دهنده مرحله رویارویی مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی بود. این عملیات تحت عنوان «وعده صادق» دو، انجام شد و به لحاظ تکنیکی با عملیات قبلی تفاوتهای قابل توجهی داشت. ویدیوهایی که از حمله موشکی منتشر شد، نشان میدهد که تعداد بیشتری موشک به داخل خاک اراضی اشغالی اصابت کرده و اخبار حاکی از آن است که مناطق مورد هدف، عمدتاً پایگاههای نظامی بودهاند. این امر نشان میدهد که ایران در این مرحله قصد داشته پاسخ خود را محدود به مناطق نظامی کند و مناطق غیرنظامی را هدف قرار ندهد، که در آن صورت میتواند ابعاد جنگ را بهطرز قابل توجهی گسترش دهد.
وی افزود: همچنین، این عملیات با عملیات وعده صادق اول، تفاوتهای دیگری هم داشت. در عملیات قبلی، ایران با توجه به هماهنگیهایی که با آمریکاییها داشت، از سطح غافلگیری کمتری برخوردار بود. اما در این عملیات، سطح غافلگیری بیشتر بود. در عملیات قبلی، ایران ابتدا با ارسال پهبادها و برخی موشکها تلاش کرد که سامانههای دفاعی اسرائیل و متحدانش را در منطقه درگیر کند و سپس اقدام به حمله موشکی نماید. اما در عملیات اخیر، به طور مستقیم موشکهای هایپرسونیک فتاح نیز مورد استفاده قرار گرفتند.
این تحلیلگر مسائل منطقه تصریح کرد: دلیل اقدام موشکی ایران، با وجود سیاست عدم مداخله و درگیری مستقیم با اسرائیل، به چند عامل برمیگردد. یکی از این عوامل، ترکیب رویدادهای اخیر از جمله ترور اسماعیل هنیه در تهران و سیدحسن نصرالله و سردار نیل فروشان در بیروت است که ایران را وادار به اقدام نظامی کرد. هدف ایران از این عملیات، ارسال پیام به متحدان خود مبنی بر عدم بیتفاوتی نسبت به آنها است. زیرا این نکته برای ایران، بهویژه با توجه به تحولات اخیر و ضرباتی که حزبالله متحمل شده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. عامل دیگری که بر اقدام ایران تأثیر گذاشته، نگرانی شدید از پیشروی و جنایات رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر است. پس از عملیاتهای اخیر رژیم صهیونیستی، حس پیروزی در اسرائیل بهوجود آمد.
وی افزود: با این حال، اقدام اخیر ایران قطعاً هزینههایی به همراه خواهد داشت. زیرا گزینههای پیش روی ایران بسیار محدود است و انتخاب و تصمیمگیری در این شرایط دشوار به نظر میرسد.
خواجویی در پاسخ به این سوال که آیا اقدام موشکی ایران منجر به نزدیک شدن به آتش بس خواهد شد، گفت: ایران با آگاهی از همه واقعیتها، به این نتیجه رسید که سکوت و عدم اقدام ممکن است هزینههای بیشتری به دنبال داشته باشد. این تلقی مقامات، نشاندهنده خروج ایران از لاک احتیاطی خود و انجام اقداماتی است که میتواند روند پروژه طرف مقابل را هم تحت تاثیر قرار دهد.
وی افزود: اگر اقدام ایران پیوست دیپلماتیک نداشته باشد، بهطور طبیعی منجر به افزایش تنش و رویارویی نظامی خواهد شد. در این وضعیت، دو سناریو محتمل است، یکی اینکه ایران اقداماتی انجام دهد و سپس اسرائیل واکنشی نشان دهد که ممکن است به آغاز یک روند دیپلماتیک منجر شود. این روند میتواند شامل تلاشهایی از سوی کشورهای منطقه و فرامنطقهای باشد تا خطرات ناشی از جنگ بین ایران و اسرائیل کاهش یابد. اما اگر این اتفاق نیفتد، باید انتظار رویارویی بزرگتری را داشته باشیم. به هر حال ایران برای ضربه به رژیم صهیونیستی نیاز به یک پیوست دیپلماتیک دارد. دلیل امر این است که ایران به دلایل مختلف توان کمتری در رویارویی مستقیم و طولانیمدت با اسرائیل دارد. قدرت موشکی ایران بدون تردید مهم است، اما در یک تقابل درازمدت، فقط این فاکتور تعیینکننده نخواهد بود.
این تحلیلگر مسائل منطقه تصریح کرد: متأسفانه نشانههایی که مشاهده میکنیم، نشاندهنده افزایش تنش است. ایران در حال حاضر باید تمرکز خود را بر دیپلماسی معطوف کند و از اشتباهات محاسباتی پرهیز نماید. ایران باید بهعنوان هسته اصلی محور مقاومت، ساختار خود را حفظ کند و از ایجاد هزینههای بیشتر جلوگیری کند.
خواجویی در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا میتواند در جهت کاهش تنش نقش تاثیرگذاری ایفا کند، گفت: آمریکا بهطور طبیعی میتواند عامل تأثیرگذاری باشد. در طول یک سال گذشته، بهویژه در زمان عملیات «وعده صادق»، آمریکا در کنترل تنشها بهعنوان یک عامل مؤثر عمل کرده است. با این حال، بهنظر میرسد که در دو یا سه هفته اخیر، با یک آمریکای جدید مواجه باشیم، رفتارهای اخیر این کشور نشان میدهد که ممکن است چراغ سبز را به اسرائیل برای اقدامات نظامی خود داده باشد.
وی افزود: به نظر میرسد که آمریکاییها در شرایط کنونی به تضعیف محور مقاومت تمایل دارند. نمونهای از این موضوع در مورد لبنان مشاهده میشود، جایی که تضعیف حزبالله هدفی همزمان برای آمریکا و اسرائیل بوده است. آمریکاییها به جز چند موضعگیری سرد دیپلماتیک، هیچ مانعی در برابر عملیات گسترده این رژیم ایجاد نکردند و به این سمت رفتند. بهنظر میرسد که در حال حاضر، آمریکاییها ممکن است از این روند که به تضعیف ایران و محور مقاومت منجر میشود، استقبال کنند و بهدنبال تحقق پروژه اصلی خود یعنی مهار ایران باشند.
این تحلیلگر مسائل منطقه تصریح کرد: در گام بعدی، آنها به مهار برنامه هستهای ایران خواهند پرداخت. بهباور من، آمریکاییها در حال حاضر خود را از ورود به درگیری مستقیم کنار کشیدهاند. اما در عین حال چراغ سبزی به اسرائیل نشان میدهند تا بتوانند نظم منطقهای مورد نظر خود را که شامل تضعیف محور مقاومت است، پیش ببرند. در این برهه، آمریکاییها شاید نقشآفرینی قبلی خود را نداشته باشند و تنها زمانی بهطور جدی وارد عمل شوند که احساس کنند رژیم صهیونیستی در موضع خطر زیادی قرار دارد. اگر ایران بتواند با اقداماتی خود و با کمک متحدانش، اسرائیل را در وضعیت فرسایشی قرار دهد، ممکن است آمریکاییها مجدداً به مسیر دیپلماسی بازگردند و مذاکراتی با ایران انجام دهند تا به سمت آتشبس حرکت کنند.
وی گفت: در روزهای اخیر، با توجه به پیشرویها و جنایات اسرائیل، بهنظر میرسد انگیزه آمریکاییها برای مداخله کاهش یافته و اجازه دادهاند که اسرائیل به آرزوهای خود برسد، بدون اینکه هزینهای برای آمریکا ایجاد شود. بهنظر من، هزینه ورود به جنگ مستقیم بسیار بیشتر از هزینه عدم ورود خواهد بود. امیدوارم با توجه به عقلانیتی که در کل حاکمیت وجود دارد، ایران بتواند با سربلندی از این مسیر دشوار خارج شود.