ژاله وفا :در وضعیت سنجی شماره قبل (۳۹۸)، نامه دو هموطن گرامی که سوالات بسیار مهمی در رابطه با وضعیت صنعت و نفت و گاز کشور و نیز صادرات آن مطرح کرده بودند را نقل کردم و آن وضعیت سنجی را به مساله گاز اختصاص دادم و نیز توضیح دادم که اینجانب همواره مخالف فروش نفت بصورت خام به قصد درآمد زایی برای دولت بوده و خواهم بود چرا که این ماده ذیقیمت، تنها ازآن نسل ما نیست و ساخت ترکیبات نفت در طبیعت میلیونها سال زمان برده است و زمانی خواهد رسید که بشریت به اشتباه خود پی خواهد برد که در مصرف نفت و گاز همه زمانی و همه مکانی نگاه نکرده است چرا که افق دید قدرتمداران تصمیم گیرنده و بخشی از مردم و اقتصاد های مصرف زده، کوتاه است و به نتایج وخیم آن توجه نمی کنند و زمانی که امیدوارم چندان دور و دیر نباشد سطح خود آگاهی بشر بجایی می رسد که متوجه خواهد شد که چه ماده ذیقیمتی را با چه سرعتی صرفا برای تامین انرژی سوخت به هدر داده و در کنارش نیز آلودگی شدیدی در جهان ایجاد کرده است.
از دید اینجانب، از نفت می توان بسیاری مواد با ارزش افزوده در پتروشیمی ها تولید کرد که آنها را نیز بایستی به اندازه ای مصرف کرد که حق طبیعت و محیط زیست را بجای آورد و اندازه استفاده از آنها بحدی باشد که به محیط زیست همه جانداران منجمله بشر در دراز مدت صدمه نزند. لذا در این شماره وضعیت سنجی که به امر نفت و میزان فروش و صادرات آن می پردازم به هیج وجه موافق افرایش صادرات آن بعنوان ماده سوخت نیستم. بلکه اظهارات و ادعاهای مسولان نظام ولایت فقیه را با توجه به اخبار، راستی آزمایی می کنم.
در ذیل بخش سوالات خانواده محترم شیدایی را در مورد نفت نقل می کنم و به پاسخ بدانها می پردازم
سوال 1- با توجه به وضعیت جهانی نفت و احتمال تحریم نفت و گاز روسیه آیا ایران توانا است که با ارائه نفت و گاز خود، بازار را در دست بگیرد و آیا حاکمیت اصلا تدابیری در این زمینه سنجیده است؟ البته از بس این نظام بی کفایت است بعید به نظر میرسد که تدابیری سنجیده باشد.
آیا در بلبشوی بازار نفت و گاز، ایران آینده ای دارد؟
سوال 2- از آنجا که اخباری که در این زمینه منتشر می شوند ضد و نقیض هستند، اشخاصی که مسئله را بطور مداوم دنبال نمی کنند اما علاقمند به دانستن سرنوشت کشور هستند همانند امثال من، از این اخبار ضد و نقیض سردرگم می شوند. لذا از شما خانم ژاله وفاخواهش می کنم در این زمینه سیاست حاکمیت جمهوری اسلامی و نیز در رابطه به آنچه که در وضعیت سنجی ها در زمینه سیاست روسیه گفتید برای ما مردم مشخص کنید که آیا در بلبشوی بازار نفت و گاز ایران آینده ای دارد؟
سوال 3- اصولا وضعیت واقعی صادرات خصوصا گاز ایران در چه وضعیتی است؟ آیا ایران امکان این را دارد که به اروپا گاز ارسال نماید؟ و آیا کشورهای رقیب، بازار ایران را خراب می کنند یا خیر؟ ( این سوال را در وضعیت سنجی شماره قبل پاسخ گفتم )
سوال 4- اگر دولت سیزدهم پول نفت خود را توانسته است وصول کند پس چرا قیمت کالاهای اساسی را برای جبران کسر بودجه بالابرد با اذن به اینکه مردم دست به شورش می زنند .
نخست به پاسخ به سوال های 1 و 2 می پردازم :برای پاسخ گویی به این 2 سوال بایستی ابتدا وضع موجود را بررسی کرد و به آمار رسمی منتشر شده استناد کرد.
ایران چهارمین ذخایر بزرگ نفتی دنیا را در اختیار دارد و مقامات نظام ولایت فقیه سعی دارند با وجود تحریمها در سایه آسان گیری دولت بایدن(نسبت به دولت ترامپ و نیز بعلت سهولت مسئله مذاکرات هسته ای) در عدم جریمه علنی کشورهایی که خواهان خرید نفت ایران هستند، میزان فروش و صادرات نفت را بالا ببرند.
اما واقعیت امر این است که آمار فروش نفت ایران به طور کلی محرمانه است، در نتیجه ما هیچ آماری از فروش نفت ایران نه در داخل کشور و نه در منابع خارجی نداریم. برخی گمانهزنیها میشود که صحت هیچ یک از آنها را نمیتوان به طور کامل تایید یا تکذیب کرد.
بر این امر با ذکر مثالی، مجیدرضا حریری رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در سایت الف، ۵ مهر ۱۴۰۰، اعتراف می کند آنچه که در گزارش مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی تهران منتشر کرده بر اساس آمار گمرک چین است. چین تنها کشوری است که به طور رسمی اعلام کرده که ما تحریمهای یکجانبه آمریکا را نمیپذیریم. این کشور به نشانه نپذیرفتن این تحریمها بخشی از نفتی که از ایران میخرد را به طور رسمی در آمار منتشره خود اعلام میکند. اما میزان فروش ما در دنیا قطعا بیشتر از این ارقام است و قطعا یکی از مقاصد عمده آن میتواند چین باشد. ما راههایی برای دور زدن تحریم داریم که خریداران باید رد و اثر خرید نفت از ایران را پاک کنند.
حریری همچنین تصریح کرد: شواهد نشان میدهد که ما میزان نفت بیشتری از ارقامی که از آن صحبت میشود به دنیا میفروشیم. برای مثال در سال گذشته، ما به طور کلی، ۳۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی و در همین زمان ۴۲ میلیارد دلار واردات داشتهایم. اگر فرض را بر این بگذاریم که همه ارز حاصل از صادرات غیرنفتی به کشور بازگشته که میدانیم اینطور نبوده است، ۱۲ میلیارد دلار مابه التفاوت از کجا آمده که ما توانستیم به وسیله آن واردات انجام دهیم؟ قطعا با فروش نفت توانستیم این کار را انجام دهیم. بنابراین حاصل جمع درآمدهای ارزی کشور نشان میدهد که ایران از آنچه رسما اعلام میشود نفت بیشتری فروخته است چرا که واردات بیشتری نسبت درآمدهای ارزی اعلام شده داشتهایم. قطعا راههای غیررسمی در سه سال اخیر برای فروش نفت طراحی شده است.”
امر محرمانه بودن آمار فروش و صادرات نفت ایران را مقامات وزارت نفت نیز بارها تایید کرده اند. به عنوان نمونه، سایت تسنیم در 9 اردیبشهت ماه 1401 از قول جواد اوجی، “وزیر” نفت نظام نوشت :” اوجی بهتازگی اعلام کرده وزارت نفت ایران هرگز شیوهها و مقاصد صادرات نفت خود را فاش نمیکند.”
با این وجود وزارت نفت هر از گاهی برای اینکه نشان دهد تحریم نفت زیاد موثر نبوده و دولت توانسته است نفت خود را بفروش رساند، آماری از فروش نفت توسط مقامات مسئول انتشار داده است. نگارنده سعی می کنم با ذکر آنها، مشخص نمایم دولت سیزدهم در آمد کافی از فروش نقت دارد و یا خیر؟و اگر آری پس چه نیاز بود به بهانه تامین کسری بودجه از طریق افزایش قیمت کالاهای اساسی اقدام کند که رئیسی ( این جنایتکار تاریخی ) نیز تازه اعلام کند سال آینده کالاهای دیگری گران خواهد شد!
فروش نفت درسال 1400 و مقایسه صادرات نفت در دولت دوازدهم و سیزدهم
نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی، میزان درآمدهای نفتی (نفت خام، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی) را برای ۳ ماه نخست سال 1399 حدود ۸ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار اعلام میکند. به عبارتی، به طور میانگین، هر ماه حدود ۲میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار درآمد نفتی عاید کشور شده است. این رقم علاوه بر نفت و پتروشیمی، شامل درآمد ارزی حاصل از فروش گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی نیز میشود.
در سال 99 و در دولت دوازدهم، میزان تولید نفت طبق صورت مالی شرکتهای نفتی، 1.912 میلیون بشکه در روز بوده است که از این مقدار 1.606 میلیون بشکه در پالایشگاهها مصرف شده است و تنها رقمی معادل 306 هزار بشکه صادرات نفت خام ایران بوده است.
صادرات میعانات گازی ایران نیز بین 20 تا 60 هزار بشکه در روز بوده است. درمجموع صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران در سال 99 حدود 350 هزاربشکه در روز بوده است.
طبق گزارش برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، میزان مصرف نفت در پالایشگاههای داخلی در سال 1400، 1.715 میلیون بشکه در روز بوده است که این رقم در دو ماه گذشته تغییری نکرده است.
در نتیجه، حاصل تفریق میزان مصرف داخلی نفت از میزان تولید، برابر است با رقم صادرات نفت ایران در سال 1401. بدین ترتیب صادرات نفت ایران در سال 1401 حدود 850 هزار بشکه در روز بوده است.
البته آمار اوپک، یک آمار برآوردی از میزان تولید نفت ایران است که همواره اعدادی کوچکتر یا مساوی تولید واقعی نفت ایران را عنوان میکند. به بیان دیگر رقم صادرات نفت ایران بیش از 850 هزار بشکه در روز است.
به گفته جواد اوجی وزیر نفت، میزان صادرات میعانات گازی ایران در طول دولت سیزدهم حدود 200 هزار بشکه در روز بوده است. بدین ترتیب مجموع صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز میرسد.
صادرات نفت ایران
به گزارش خبرگزاری فارس در اول خرداد 1401 طبق آمار رسمی اوپک، میزان تولید نفت ایران در ماه آوریل (فروردین و اردیبهشتماه) 2.564 میلیون بشکه در روز بوده است و نسبت به سه ماه نخست سال 2022 به میزان 36 هزار بشکه در روز افزایش داشته است.
نشریه ایران نوشته است: درحالی که برخی از رسانههای بینالمللی از فشار مصرفکنندگان نفت خام بر امریکا مبنی بر لغو یا تعدیل تحریمهای نفتی ایران گزارش میدهند، بررسی دادههای بانک مرکزی نشان میدهدکه با وجود اعمال شدیدترین تحریمهای نفتی و بانکی علیه ایران هم فروش نفت و هم وصول درآمدهای نفتی در دو ماه نخست امسال نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، به طوری که فروش نفت (نفت خام، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی) در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ حدود ۴۰درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل بوده است و وصول درآمدها نیز ۶۰ درصد افزایش داشته است. در این رابطه جواد اوجی، وزیر نفت نیز بارها اعلام کرده است که «میزان فروش نفت کشور در دولت سیزدهم حدود ۴۰درصد رشد داشته است. به عبارتی، میزان فروش نفت در این دولت ۴۰ درصد بالاتر از خردادماه ۱۴۰۰است.»
محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز عنوان میکند که «این افزایش ۴۰درصدی در ماههای اخیر حفظ شده است.» علی فروزنده، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت نیز بیان میکند که «وصول درآمدهای ارزی در فروردین و اردیبهشتماه امسال (۱۴۰۱) بیش از ۶۰ درصد بیشتر ازمدت مشابه پارسال بوده است.» ارقامی که دادههای بانک مرکزی نیز آن را تأیید میکند.
اما جالب توجه آمار متناقضی است که مسوولان نظام در زمینه درآمد حاصل از فروش نفت انتشار می دهند: در حالی که اوجی وزیر نفت نیز پیشتر از افزایش ۵۰ درصدی صادرات نفت و وصول ۱۰۰ درصدی درآمدهای نفتی خبر داده بود، در 20 تیرماه 1401 دیوان محاسبات کل کشور اعلام کرد که وصول درآمدهای نفتی در دو ماهه اول امسال کمتر از ۱۵ درصد بوده است. جواد اوجی وزیر نفت در برنامه صف اول درباره شیوه وصول درآمدهای نفتی ایران میگوید: تمامی درآمدهای نفتی در تاریخ مشخص آن وصول شده است. 80 درصد از درآمدهای نفتی را به صورت نقدی دریافت کردهایم و مابقی نیز با دارو و کالاهای اساسی تهاتر شده است. ما بازارهایی جدید و مشتریان جدیدی را برای فروش نفت ایران شناسایی کردهایم.
خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی، ایرنا، روز دوشنبه ۲۰ تیر 1401از قول وزارت نفت نوشت که ایران در دوره اخیر وارد بازارهایی شده که قبلا «تصور حضور» در آنها را هم نداشته است. بدیهی است با توجه به امکان سوءاستفاده دشمنان نمیتوانیم هیچ یک از تلاشهای صورت گرفته و در حال انجام را به صورت عمومی بیان کنیم. اما افزایش پایدار ۴۰ درصدی صادرات نفت از ماههای گذشته تاکنون و کاهش چشمگیر محمولههای میعانات گازی روی آب و تسویه بسیاری از تعهدات دولت قبل، به خوبی مؤید فعالیت جهادگونه پرسنل خدوم صنعت نفت در عمل به تکالیف خود است.»
مصطفی نخعی سخنگوی انرژی مجلس نظام در گفتوگو با«ایران» درباره تحقق بودجه نفتی ۱۴۰۱ اذعان میکند: «فکر میکنم این اتفاق براحتی در سال جاری میافتد و اگر همین شرایط فروش و ارزآوری نفتی را داشته باشیم، بخش نفتی بودجه ۱۴۰۱ محقق میشود. با توجه به دیپلماسی فعال انرژی طی ماههای اخیر، اگر بتوانیم نقش فعالتری را در بازار نفت ایفا کنیم و بازارهای متنوعتری را به دست بیاوریم، حتی بیش از ارقام آمده دربودجه محقق خواهد شد.»
در مجموع سه آمار کلی ولی متفاوت از میزان نفت ذخیره شده ایران در خشکی و نفتکش ها وجود دارد.
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه ۳۱ خرداد 1401 اعلام کرد همایون فلک شاهی از شرکت اطلاعات کالا، کپلر، به این خبرگزاری گفته است پارسال همین زمان ایران ۴۱میلیون بشکه نفت بیمشتری ذخیره شده در نفتکشها داشت، اما طی ماههای گذشته انتقال ذخایر نفت از خشکی به نفتکشها را به شدت افزایش داده و به ۷۸ میلیون بشکه رسانده است.
خبرگزاری بلومبرگ چند هفته پیش میزان ذخایر نفتی ایران در کشتیها را ۶۹ میلیون بشکه گزارش کرده بود؛ موضوعی که نشان میدهد ایران به پروسه انتقال نفت از تاسیسات ذخایر نفت خام در خشکی به نفتکشهای لنگر انداخته در خلیج فارس شتاب بخشیده است. بر اساس ارزیابی بلومبرگ ذخایر نفت بیمشتری ایران در دریا و خشکی تا ماه گذشته حدود ۱۲۳ میلیون بشکه بوده است.
اما ارزیابی شرکت فکت گلوبال انرژی نشان میدهد این رقم حدود ۲۰۰ میلیون بشکه است که ۳۰ میلیون بشکه آن در تاسیسات خشکی چین ذخیره شده است.
طبق گفتهی تحلیلگران کپلر، این رقم، دوسوم کل ذخایر جهانی نفت خام و میعانات گازی در منابع شناور است.
دو منبع به خبرگزاری رویترز گفتهاند هشت میلیون بشکه نفت ایران نیز در نزدیکی آبهای سنگاپور است تا به محض لغو تحریمها شروع به مشترییابی و فروش محموله کند.وجود ذخایر عظیم نفت در انبارهای خشکی و تانکرها این امکان را به ایران میدهد که صادرات روزانه نفت خود را طی شش ماه، حدود یک میلیون بشکه افزایش دهد.
کورمک مک گاری، کارشناس امنیتی در Control Risks در لندن گفت: «حدود ۸ درصد از بزرگترین نفتکشهای جهان اکنون درگیر قاچاق نفت تحریمشده هستند که عمدتاً شامل تولیدات ایران و ونزوئلا است. ترفند این کار این است که نفتکش دوم ممکن است کاملاً پایبند [به تحریم ها] به نظر برسد و تاجر یا مصرف کننده فریب بخورد و فکر کند محمولهای غیرتحریمی را خریداری کرده است.»
افت ۷۵ درصدی صادرات نفت ایران به چین
در عین حال معاونت بررسیهای اتاق بازرگانی تهران ۲۷ اردیبهشت1401 گزارشی پژوهشی منتشر کرد که در آن میزان صادرات نفت ایران به چین نزدیک به صفر است. فقط در آخرین ماه ۲۰۲۱ و اولین ماه ۲۰۲۲ میلادی نفت اندکی سهم خود را در سبد صادراتی ایران به کشور آسیای شرقی افزایش داده اند
از ابتدای سال ۲۰۲۱ سهم نفت در سبد صادراتی ایران به چین افت چشمگیری داشت. چنانکه در ماه مارس ۲۰۲۲ میلادی صادرات نفت نسبت به یک ماه قبل ۷۵درصد تنزل داشت. به نظر میرسد روسیه باز هم در این واقعه نقش اول را ایفا میکند.
روسیه با تخفیف قیمت نفت به چین و هند و امارات و نیز بدر آوردن بازار فولاد از دست ایران، رقیب ایران در این کشورها گشته است.
مقدمتا توضیح دهم که در میان مدت، جمهوری خلق چین قصد دارد خود را از وابستگی به مصرف ذغال سنگ، که نخستین منبع سوخت آن بوده، نجات دهد. و درازمدت، الزام امنیت سوختی داشتن راه های دیگر ، واردات سوخت را رای چین ایجاب می کند.
واما چین سه چهارم مصرف نفت و ۴۰ درصد گاز مورد نیاز خود را وارد می کند و تا حدی زیاد وابسته به راه های دریایی ای است که آمریکایی ها و متحدانش آنها را کنترل می کنند.( رویترز 19 مارس 2021 مقاله جان کمپ، «برنامه پنج ساله چین بر امنیت انرژی تمرکز دارد )
رویترز، جمعه 30 اردیبهشت 1401در گزارشی نوشت که تخفیفهای روسیه برای فروش نفت موجب شده تا فروش نفت ایران به چین به شکل قابل ملاحظهای کاهش یابد و تقریبا 40 میلیون بشکه نفت ایران روی دریا، بدون مشتری و بلاتکلیف بماند.
در همین راستا، یک تاجر چینی درباره بهای نفت روسیه به چین گفت، مسکو نفت خود را با 9 دلار تخفیف به پکن میفروشد. در این بازار، اگر ایران بخواهد نظر چینیها را جلب کند باید تخفیفی 12 تا 15 دلاری در نظر بگیرد.در حالی که فنشینال تایمز 4 مه 2020 اعلام کرد:”پالایشگاه های مستقل چینی در ماه آوریل تخفیفی ۳۵ دلاری درهر بشکه نفت روسیه نسبت به قیمت نفت برنت، که بیش از ۱۰۰ دلار بود می گرفتند.”
یک تاجر اروپایی در اینباره به این خبرگزاری گفت: «شما همچنان میتوانید نفت روسیه را بهصورت قانونی و با تخفیف بخرید. در حالی که خرید نفت ایران موضوع تحریمها است. در چنین شرایطی، طبیعی است که خریداران گزینه کمدردسرتر را انتخاب میکنند.»
جواد اوجی، وزیر نفت ایران پیشتر در رابطه با اقدامات روسیه برای تصاحب بازار نفت ایران ادعا کرد که «روسیه تخفیفهایی برای خریداران نفت در نظر گرفته، اما با توجه به تحریمهایی که از طرف غربیها علیه این کشور اعمال شده است، پیدا کردن مشتری برای روسها زمان میبرد.»
حمید حسینی، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت ایران هم به رویترز گفت روسیه میتواند تقریبا نیمی از نفت صادراتی خود را به آسیای جنوب شرقی بهویژه چین بفروشد و «این تهدید بزرگی برای صادرات نفت خام ایران است.»
اطلاعات شرکتهای تحلیل دادهها نشان میدهد صادرات نفت ایران به چین، پیش از بحران اوکراین روزانه به 700 تا 900 هزار بشکه در روز میرسید که تخمین زده میشود در آوریل به سطح 200 تا 250 هزار بشکه در روز سقوط کرده باشد.
رویترز اعلام کرده که ایران در سه ماه گذشته، روزانه بیش از نیم میلیون بشکه نفت به چین داده است. اگراین روند در کل سال ادامه پیدا کند، ایران سالانه ۳۰ هزار میلیارد تومان به چین تخفیف میدهد تا این کشور مشتری نفتی ایران باقی بماند.
دادهها همچنین نشان میدهند که امارات و هند، دو مشتری همیشگی نفت و فرآوردههای نفتی ایران در دوران پیش از تحریمها نیز به صورت گسترده از روسیه نفت و مازوت خریداری میکنند.
رویترز همچنین میگوید که نفت و محصولات پالایشی روسیه به بازارهای دیگر و بهویژه هند و امارات متحده عربی سرازیر شده است. واردات نفت کوره (مازوت) روسیه در مرکز ذخیرهسازی فجیره امارات قراراست به حدود ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز افزایش یابد که حدود ۱۲۵درصد بیشتر از سطح ماه آوریل است. لازم به ذکر است که امارات در شرایطی واردات نفت کوره از روسیه را افزایش داده که در گذشته محمولههای نفت کوره ایران به بندر فجیره، یکی از شریانهای مهم صادرات فرآورده ایران چه در زمان تحریم و چه در دوران قبل ازتحریم، صادر میشده است. اماراتیها تا پیش از توافق برجام در سال ۲۰۱۶، در اوج تحریمهای نفتی اوباما علیه ایران نیز به خرید نفت کوره از ایران ادامه میدادند و این روند تا سالهای اخیر نیز ادامه پیدا کرد. اماراتیها پس از خروج ترامپ از توافق برجام نیز به خرید مازوت از ایران ادامه دادند، اما این رقم به تدریج در سالهای اخیر کاهش پیدا کرد و در حالی که گفته میشد ایران در گذشته میلیاردها لیتر نفت کوره به فجیره میفرستاده این رقم کاهش یافته است.
پس در پاسخ به این سوال 1 و 2- با توجه به وضعیت جهانی نفت و احتمال تحریم نفت و گاز روسیه آیا ایران توانا است که با ارائه نفت و گاز خود، بازار را در دست بگیرد و آیا حاکمیت اصلا تدابیری در این زمینه سنجیده است؟
ملاحظه می شود این امر که روسیه بتواند بازار مشتری های همیشگی ایران در بازار نفت را از دست ایران بدر برد و نظام ولایت فقیه را ناچار به تخفیف های بیشتر از جیب مردم نماید و نیز وابستگی بوجه به نفت را نکاهد و نیز به مساله بحران هسته ای که مسبب تحریمها شده است پایان ندهد ( که نخواهد داد چرا که هیچ نظام بحران سازی خود بحران را از بین نمی برد چرا که اگر بدان بحران نیاز نداشت عیر ممکن بود ان بحران را باسازد و انرا ادامه دهد ) نمی توان گفت که نظام حاکم تمهید و تدبیر ی سنجیده است که بازار نفت و گاز را بدست بگیرد. از دید اینجانب همین امر پنهان نگاهداشتن میزان فروش نفت و گاز و پنهان نگاه داشتن قیمت و در آمد حاصله از آن را نظام حاکم و گروههای قدرت سخت خوش می آید. بدینسان میزان بکار گیری در امدی که حاصل حراج ثروت ملی است بدست خود نظم حاکم است و این وضعیت را ادامه خواهد داد.
پس نه تنها تمهیدی و تدبیری را نظام نسنجیده بلکه بلکه بر عکس بی تدبیری و خیانت به حقوق ملی است .
دروغگویی به مر دم، خروج 10 میلیارد سرمایه از کشورتنها در عرض 9 ماه همراه با عدم جذب سرمایه بعلت نا امنی سیاسی -قضایی و نیز گران کردن کالاهای اساسی روش اتخاذی نظام ولایت فقیه علیه مردم ایران
اکنون که خیانت به حقوق ملی توسط نظام ولایت فقیه محرز شد و لاف زدنهای مقامات وزارت نفت و سایر مقامات مسوول نظام را در تحقق در آمدهای نفتی با وجود تحریمها ملاحظه کردیم سوال شماره 4 محل پیدا می کند :
سوال 4- اگر دولت سیزدهم پول نفت خود را توانسته است وصول کند پس چرا قیمت کالاهای اساسی را برای جبران کسر بودجه بالابرد با اذن به اینکه مردم دست به شورش میزنند؟
پاسخ : این سوال دو پاسخ می تواند داشته باشد:
1- یا مقامات نظام ولایت فقیه در مورد میزان صادرات نفت لاف می زنند و امر تخفیف قیمت نفت به مشتری ها واقعیت دارد، پس هم از کیسه خلیفه بخشیده و ثروتهای ملی را از دو راه هدر می دهد. و هم با اتخاذ سیاستهای موافق با روسیه زمینه وابستگی هر چه بیشتر ایران را فراهم می آورد.
2- و یا در آمد حاصل از نفت و میعانات گازی با توجه به رشد قیمت نفت به اندازه کافی است ولی میزان هزینه های رانت خواران نظام بحدی اوج گرفته ( منجمله هزینه های جنگ در سوریه و در قبال کم شدن حضور روسیه یخاطر در گیری ارتش روسیه در اوکراین) که از جیب مردم ایران با گران کردن کالاهای اساسی این هزینه های سر سام آور را می پردازد.و گذشته از آن خود را برای درگیر کردن پای ایران در جنگی دیگر نیز آماده می سازد.
و البته نباید از نظر دور داشت که سرمایه های ملی ایران را گروههای قدرت مافیایی حاکم بر ایران و هزار فامیلشان از ایران خارج می سازند. می دانیم که مقامات نظام ولایت فقیه همواره مدعی هستند که تحریم عامل اصلی کاهش سرمایهگذاری در کشور است اما برعکس این ادعا، عوامل داخلی از تحریم مهمتر و اساسی تر هستند. چرا که بدترین سطح از خروج سرمایه در دو دهه اخیر مربوط به سال ۱۳۹۶ و در دوران پسابرجام بر میگردد که حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایه در یک سال از کشور خارج شده است. و مطابق آمارهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی خالص حساب سرمایه کشور در دهه ۹۰ با نزول ۹۳ میلیارد دلاری روبرو بوده است. در گزارش بهمن ماه سال ۱۴۰۰ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز آمده بود که بجز حوزه نفت و گاز در مابقی حوزهها وضعیت امنیت سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۰ نسبت به زمستان ۹۹ بدتر شده اما در سایر حوزهها و به خصوص خدمات که حدود ۵۰ درصد از شاغلان اقتصاد کشور را در اختیار دارد، وضعیت بدتری در بهار امسال وجود داشته است. آمارهای بانک مرکزی دریکشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ از خروج بیش از ۱۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ خبر میدهد. نظام ولایت فقیه نه تنها نتوانسته سرمایه خارجی جذب کند بلکه سرمایههای داخلی هم از کشور خارج میشوند.
علاوه برآن این مهم را نباید از یاد برد که دولت سیزدهم از فشار تورم بر زندگی مردم ابایی ندارد چرا که از افزایش تورم سود می برد .بدین دلیل ساده که با کاهش ارزش پول ملی دولت خودش را به اصطلاح از شر بدهی ها خلاص می کند. چرا که با کم شدن ارزش پول ملی ارزش بدهی های دولت نیز از لحاط ارزش پولی کاهش می یابد ! و مسلما این وضعیت باعث کاهش قدرت خرید و فشار کمر شکن بر طبقات ضعیف جامعه و نابودی قشر متوسط جامعه می گردد.
وضعیت صنعت نفت و گاز کشور را سعی کردم بطور خلاصه در 2 وضعیت سنجی بر شمارم و توضیح دهم که تنها استبداد و سوء مدیریت، طمع رانتخوارن و حرص مافیای نظامی-مالی حاکم بر کشور و نیز نادانی و وابستگی مسئولان نظام ولایت فقیه است که این معضلات را برای ایران فراهم آورده است. بدینسان جیب شما مردم بطور روز افزون خالی و صرف الزامات قدرت مافیای حاکم می شود و حال و آینده ایران تیره و تار می گردد.
شما ملت فهیم ایران نبایستی نگران باشید که برای این معضلات در نظامی مردم سالار و حقوند راه حل وجود ندارد و تنها شما مردم ایران هستید که قادرید با برپایی جنبشی همگانی اراده خود را به حیات ملی نشان دهید و با عزمی راسخ به این چپاول و ویرانی پایان بخشید و بدیلی در خط استقلال و ازادی و با برنامه را انتخاب کنیدو یا بوجود آورید.