هموطنان عزیز!
حکومت جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن روابط بین المللی نا درست و سیاست خارجی متضاد با منافع ملی ایران، کشور را دچار تحریم های کمرشکن و انزوای اقتصادی و سیاسی نموده و از امکان بهره گیری از ظرفیت های مفید موجود در جامعه جهانی در یک روابط متعارف محروم کرده است. در نتیجۀ این تحریم های ویرانگر و فساد گسترده بسیاری از وابستگان به مراکز قدرت و حیف و میل کردن ها و به هدر دادن منابع مالی کشور در مسیرهای ناصحیح، بحران های اقتصادی کنونی پدیدار شده اند، که زندگی ملت ایران را متزلزل و معیشت معمولی آنان را با تنگناهای شدید روبرو نموده است.
تنها حکومت است که می تواند با استفاده از تمام ابزارها و امکانات دولتی، تجمعات نمایشی برگزار کند و با استفاده از رسانه های عمومی که منحصراً در اختیار خود دارد، این تجمعات را بزرگ نمایی کرده و بکوشد تا خود را دارای پایگاه مردمی وانمود نماید. اما هیچ گروه سیاسی و جمعیت مدنی حق دعوت مردم به تجمع را ندارد. هر نوع اعتراض از طرف ملت ایران، به شدت از طرف حکومت سرکوب می شود. در دو سال پیش، جهان شاهد بود که کشته شدن در خیابان، زندان و شکنجه و حتی اعدام، پاسخ حکومت به معترضان در این سرزمین است. احزاب و جمعیت های ملی و مردمی از داشتن مکان مشخص و در اختیار داشتن رسانه همگانی و ارتباط با هموطنان محرومند. انتخابات که اساس و پایه برقراری حاکمیت مردم است به گونه ای فریبکارانه مهندسی شده و تحت نظارت و برنامه ریزی حکومت برگزار می گردد، که نتیجه اش تنها بر صندلی نشاندن گماشتگان گوش به فرمان حکومت است. نسل جوان متولد شده و پرورش یافته پس از انقلاب، به علت اختناق حاکم بر جامعه، از تاریخ کشور خود، به ویژه از تاریخ معاصر و واقعیات مربوط به علل ظهور انقلاب ۵۷ بی اطلاع نگهداشته شده و فقط زیر بمباران تبلیغات شبانه روزی رسانه های وابسته به بیگانگان و مطالب خلاف واقع آنان قرار می گیرد.
در چنین ورطه هولناکی از استبداد، فساد، ناکار آمدی و بحران های مختلف و فزاینده، اکنون سایه مخوف جنگ نیز بر سر ملت ایران سنگینی می نماید. ملتی که خاطرات جنگ ۸ ساله با عراق و صدمات و خسارات جانی و مالی ناشی از آن را فراموش نکرده و آن رویدادهای تلخ را هنوز در پیش چشم دارد. جنگ کنونی منطقه، ریشه در اعماق تاریخ دارد. قرن ها از آغاز این منازعات می گذرد و تنها راه منطقی و انسانی برای پایان دادن به آن، طرح تشکیل دو کشور در کنار هم است. اما صرفنظر از سوابق تاریخی مذکور، دوره جدید و جاری جنگ، از هفتم اکتبر۲۰۲۳ مطابق با پانزدهم مهر ماه سال گذشته و با حمله ناگهانی نیروهای حماس از سرزمین غزه به خاک اسرائیل، آغاز شد. این حرکت پر رمز و راز و تأمل برانگیز، مستمسک لازم را در اختیار جناح جنگ طلب و فاشیست اسرائیل که دچار مشکلات داخلی نیز بود، قرار داد تا به عنوان دفاع از خود و آزاد کردن گروگان ها، با حمله گسترده به غزه، مرتکب جنایات جنگی شود و آن سرزمین را ویران و هزاران نفر را به قتل رسانده و صدها هزار نفر را آواره کند، تا جایی که دیوان دادگستری لاهه، اسرائیل را به نسل کشی محکوم نماید. پس از آن بود که با دخالت نیروهای حزب الله لبنان در حمایت از حماس و حمله اسرائیل به لبنان، بر دامنه جنگ اضافه شد. و سپس کشته شدن رهبران حماس و حزب الله توسط اسرائیل، ابعاد تازه ای را بر این جنگ ویرانگر افزود.
در روز سه شنبه دهم مهر ماه ۱۴۰۳ جمهوری اسلامی نیز آن گونه که رسماً اعلام شد، به عنوان حمایت از حزب الله لبنان و گرفتن انتقام از ترور اسماعیل هنیه در تهران و کشته شدن سید حسن نصرالله و عباس نیلفروشان در بیروت، نزدیک به ۲۰۰ موشک بالستیک به سوی اسرائیل پرتاب نمود. اکنون چند روز است که ملت ایران در شرایط ناگوار نگرانی و اضطراب از عکس العمل اسرائیل و این که چه وضعیتی برای زیربناهای اقتصادی، نظامی و تاسیسات اتمی ایران پیدا خواهد شد به سر می برد. پرسش از هیأت حاکمه جمهوری اسلامی این است، چرا می خواهید ولع سیری ناپذیر جنگ طلبی و کشور گشایی رژیم حاکم بر اسرائیل را هرچه بیشتر تحریک کنید؟ چرا می خواهید انظار جهانیان را به تماشای تولیدات نو ظهور کمپانی های اسلحه سازی به این منطقه بکشانید؟ چرا با این که مشروعیت اسرائیل را قبول ندارید، نه تنها به موجودیت آن اعتبار می دهید، بلکه به سفاکی و جباریت آن مشروعیت می بخشید؟ ورود در دام جنگ، دست آویزی است که حکومت اسرائیل در صدد پیدا کردن آن بود. هیأت حاکمه جمهوری اسلامی باید بداند که ممکن است نتایج ابتدایی این جنگ را تخمین بزند، ولی پایان آن را چگونه مدیریت خواهد کرد؟سرنوشت کشور را به کجا خواهد برد؟ فاجعه بار تر از همه اینکه، رفتار و عملکرد جمهوری اسلامی در نزدیک به نیم قرن حکومت خود آنچنان سخیف و مصیبت بار بوده که اکنون نخست وزیر آدم کش و فاشیست اسرائیل به خود اجازه می دهد مدعی نجات ایران بشود و از باقی ماندۀ رژیم سلطنتی سابق برای این نجات حمایت نماید. همان رژیمی که مسبب انقلاب و تمام سیاه روزی های کنونی ملت ایران بوده است.
جبهه ملی ایران ضمن محکوم نمودن نسل کشی دد منشانه اسرائیل در غزه، به قدرتمداران حکومت جمهوری اسلامی هشدار می دهد که از ورود به جنگ با اسرائیل خودداری کنند و در جهت فرونشاندن تنش در منطقه حرکت نمایند. تداوم ورود در بحران ها و مداخله در امور نظامی و سیاسی کشورهای منطقه، در راستای منافع ملی ایران نبوده و ممکن است لطمات جبران ناپذیری برای کیان ملی ایران به بار آورد.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران،
تهران– نوزدهم مهرماه ۱۴۰۳