«در تهران و در تل آویو کسانی از افزایش تنش سود خواهند برد. برخی همچنان تلاش میکنند که سطح نزاع روزبهروز افزایش یابد. تمایل اسرائیل این است که پاسخ ایران و درگیریها تا قبل از انتخابات آمریکا به نقطه جوش برسد.»
بعد از عملیات وعده صادق۲ ایران به مراکز نظامی اسرائیل، جمعه شب اسرائیل به تایید بیانیه سپاه پاسداران در یک اقدام «تنشزا» به چند مرکز نظامی ایران حمله کرد. بیانیههای بعدی سپاه و وزارت خارجه هر دو حاکی از لحنی تند در پاسخگویی و واکنش به اسرائیل بود. اما ضربالاجلی برای پاسخگویی تعیین نشد. واکنش بازار تهران نیز بعد از یک هفته صعود طلا و ارز، نزولی شد. این شرایط، فضا را برای بازگشت به منطقه خاکستری درگیری آمادهتر میکند.
میتوان گفت که با این نوع از حمله امکان بازگشت دو طرف به منطقه خاکستری درگیری بیشتر شده است.
البته در تهران و در تل آویو کسانی از افزایش تنش سود خواهند برد. برخی همچنان تلاش میکنند که سطح نزاع روزبهروز افزایش یابد. تمایل اسرائیل این است که پاسخ ایران و درگیریها تا قبل از انتخابات آمریکا به نقطه جوش برسد. اما به نظر میرسد همگرایی مناسبی در داخل ایران میان میدان و دیپلماسی دیده میشود. لحن بیانیههای سپاه و وزارتخارجه کاملاً همسو بود. از سوی دیگر، یک طرف عراقچی در یک هفته گذشته به تمام کشورهای منطقه سفر میکند و پیام مشخص ایران مبنی بر اینکه «هرگونه اجازه به اسرائیل برای استفاده از خاک آنها به معنی شراکت در حمله به ایران تلقی خواهد شد»، هشدار لازم را به کشورهای منطقه منتقل میکند؛ از سوی دیگر اظهارات مقامات نظامی ایران از جمله سردار عزیز جعفری نشان میدهد که واکنش ایران در مقابل چه میزان از تنشی به افزایش تنش منجر خواهد شد.
کنترل تنش
در دو حمله اخیر ایران و اسرائیل هیچ کدام از طرفین مناطق عمومی و مردمی طرف مقابل را هدف نگرفتند. پیام ایران نیز به جهان و اسرائیل رسیده بود. ایران خط قرمزهای اساسی خود را مشخص کرده و تعیین کرده بود که هر نوع حمله به تاسیسات زیربنایی، نفتی و پالایشگاهی و یا تاسیسات اتمی ایران را معادل حمله به شهروندان به حساب آورده و پاسخ سختی به آن خواهد داد. اسرائیل این پیام را دریافت کرده بود. همچنین درز اسناد حمله اسرائیل به ایران از منابع اطلاعاتی آمریکا هم وضعیت را برای اسرائیل روشن میکرد که آمریکا در شرایط حاضر، تمایلی به همراهی در چنان سطحی با اسرائیل ندارد.
این میان ما با جریانهایی روبرو هستیم که یا از افزایش تنش بیشترین سود را خواهند برند، و یا کسانی هستند که هر نوع افزایش تنش میان ایران و اسرائیل برای آنها تفاوت نخواهد کرد. این دو دسته تلاش میکنند سطح واکنشها در منطقه قرمز و آتش باقی بماند. تا اینجا، اما دو طرف از طریق دیپلماسی عمومی پیامشان را به یکدیگر منتقل کردند. خصوصا ایران که نشان داد «اراده واکنش متقابل را دارد». قرار گرفتن ایران در منطقه طلبکاری و باز گذاشتن مسیر انتقام مجدد، اسرائیل را در لاک دفاع خواهد برد و این درستترین سیاستی است که ایران در پیش گرفته است.
درگیری در منطقه خاکستری
طبیعتاً درگیری میان ایران و اسرائیل پایان نخواهد یافت. واردشدن به منطقه خاکستری به معنای پایان درگیری نیست. بلکه به نظر میرسد از این نقطه به بعد فشار اسرائیل در دو نقطه افزایش پیدا میکند. اول در جنوب لبنان که تلاش میکند مناطقی از جنوب لبنان را تحت اشغال خود در میآورد. این مساله فشار بر حزبالله را افزایش میدهد، اما فضا برای درگیری مستقیم با نیروی زمینی اسرائیل را برای حزبالله و ایران فراهم میکند.
دوم انجام عملیات خرابکارانه در ایران، به نحوی که حمله مستقیم اسرائیل به تهران تلقی نشود. اما در عین حال یک حمله خرابکارانه به تاسیساتی باشد که ایران خط قرمز خود تعیین کرده بود. از جمله نیروگاهها پالایشگاهها و تاسیسات نفتی و هستهای ایران. بدبینانهترین حالت برای این وضعیت این خواهد بود که اسرائیل حمله دیشب را فاز اول حمله تلقی کرده و دست به حمله گسترده دیگری بزنند؛ احتمالی که به نظر میرسد درصد وقوع آن ناچیز باشد، اما نمیتوان آن را دور از ذهن دانست. این میتواند شرایط را برای دو طرف بار دیگر وارد منطقه قرمز درگیری کند.
نه تعلل، نه شتابزدگی
این طرف، اما به نظر میرسد بهترین تصمیم برای ایران این است که با همان سیاستی که در رهبری در نماز جمع به آن اشاره کرد. در جایی که گفته شده بود: «ما در انجام این وظیفه، نه تعلّل میکنیم، نه شتابزده میشویم» به این ترتیب از یک سو ایران در موضع طلبکاری قرار دارد و از سوی دیگر برخلاف فشار جریان جنگ طلب، «شتابزده» عمل نخواهد کرد.
قرار گرفتن در موقعیت «انتقام و دوری از تعلل و شتابزدگی» البته دولت و حاکمیت را تحت فشار دو جریان موازی قرار میدهد که از داخل و خارج تلاش برای تداوم جنگ را طلب میکنند. از یک سو جریان برانداز خارجی هستند که هر نوع افزایش تنش و درگیری، کورسوی امید برای براندازی را برایشان زنده نگه میدارد.
از سوی دیگر جریان انقلابی داخلی که افزایش تنش برای آنها به منزله این است که دولت با نابسامانی اوضاع اقتصادی روبه رو شده و تحت فشار جامعه قرار بگیرد.
واضح است که از وضعیت تنشآمیز و التهاب بازار، هیچ کدام از اکثریت مردم ایران سود نمیبرند، جز اقلیتی که جنگطلب هستند. در چهار هفته گذشته بدون اینکه هیچ درگیری رخ داده باشد، قیمت دلار و سکه در ایران افزایش پیدا کرد و به آرامش و امنیت اقتصادی مردم صدمه وارد شد. اما عدهای که در ایران نیستند و یا انقلابیونی که آرامش و رفاه زندگی مردم برایشان بی اهمیت است، از افزایش تنش استقبال میکنند چرا که آن را مسبب تضعیف دولت پزشکیان ارزیابی میکنند. دولت، اما به نظر میرسد در یک همگرایی مناسب با نهادهای حاکمیت و نهادهای نظامی، به مهار و کنترل تنش وارد شده است. در عین حال باید مقابل جنگ طلبی ایستاد و اجازه نداد حاکمیت را تحت فشار برای پاسخگویی شتاب زده قرار دهند.
نقل از رویداد۲۴